تدریس مسائل مستحدثه
با فرا رسیدن ایام تعطیلی تابستان سال 1343، طبیعی بود که درسهای حوزه از جمله درس فقه حضرت امام ـ که در مسجد اعظم با ازدحام جمعیت برگزار میشد ـ تعطیل شود. وقتی درس فقه امام تعطیل شد، چون از طرفی اکثر شاگردان حضرت امام قصد نداشتند تابستان آن سال را به شهرهای خود مسافرت کنند، از جمله خود من ـ زیرا بیشتر مایل بودیم در قم کنار امام بمانیم تا از نزدیک مسائل را پیگیری بکنیم و ببینیم کار به کجا میانجامد ـ و از طرف دیگر برای این که بیکار هم نباشیم، از طریق آقا مصطفی به حضرت امام پیشنهاد کردیم در ایام تابستان، بحثی را پیرامون بعضی مسائل مستحدثه که در آن وقت مورد ابتلاء میشد، عنوان فرمایند.
وقتی این پیشنهاد به حضور امام تقدیم شد، ایشان قبول کردند. به نظر من این پذیرش دو علت عمده داشت: اولاً، از خیلی وقت پیش، سؤالاتی در مسائل مستحدثه از ایشان پرسیده بودند که وقت نکرده بودند در مورد آنها تحقیق و بررسی بکنند و این بهترین فرصت بود. ثانیاً، از این طریق، جبران تعطیلی درس فقه میشد و ایشان با اغلب شاگردانشان در تماس بودند و اگر مسائلی در مورد انقلاب و نهضت داشتند با آنان در میان میگذاشتند.
به هر حال، این درس در منزل ایشان در ایام تعطیلی تابستان دایر
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 259
شد. خیلی هم عمیق و محققانه وارد بحث میشدند و با این که در اوج مسائل انقلاب قرار داشتند ولی در درس حواسشان کاملاً جمع میشد. میتوان گفت یکی از امتیازات امام این بود که خیلی بر نفس خود مسلّط بودند، زیرا با همه گرفتاریها و مصائبی که داشتند، حواسشان کاملاً جمع بود؛ یعنی اگر هم در میان درس عمداً حاشیه رفته و به مسائل سیاسی میپرداختند وقتی دوباره به بحث فقهی باز میگشتند مسأله را خوب از آب درمیآوردند. در بحث مسائل مستحدثه نیز همین طور بود، البته خیلی طولانی نمیشد و اغلب کمتر از سه ربع میشد.
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 260