فضای سیاسی و اجتماعی آن ایام
در آن ایام تمام تبلیغات استعماری بر این متمرکز شده و به مردم تلقین کرده بودند که ملت ایران بدون حضور بیگانگان به خصوص انگلیس و آمریکا محلی از اعراب ندارد. حتی در ماجرای صنعت نفت این طور القا کرده بودند که حضور انگلیسیها حداقل سبب میشود نفت را استخراج کنیم و مقداری از بودجه کشور را تأمین نماییم، و الا با دلو و سطل که نمیشود نفت استخراج نمود. با این حال اگر صنعتی هم در کشور شکل میگرفت فوری به شیوههای گوناگون جلوی آن را میگرفتند. مثلاً در آن زمان کارخانه استکانسازی و بلورسازی افتتاح شده بود و هر دست آن را دو ریال میفروختند. چند روز نگذشته بود که فوری از روسیه بلورها و استکانهایی وارد کردند که هر دستی، سی شاهی به مشتری میدادند. به علاوه جنس این بلورها از بلورهای بومی به مراتب مرغوبتر بود، که این کار مانع پیشرفت صنعت در کشور میشد.
از سوی دیگر فساد و تباهی سرتاسر کشور را فرا گرفته بود. در میدان اصلی همدان، (میدان پهلوی سابق) شاید بیش از ده مغازه شراب فروشی وجود داشت. مردم میرفتند، میخریدند و پیاله، پیاله سرمیکشیدند، عربده میزدند، چاقوکشی میکردند، شکم همدیگر را پاره پاره میکردند و این کار جزء افتخارات و امتیازات به شمار میآمد. مراکز فحشا در
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 220
شهرهای بزرگ به وفور یافت میشد. وقتی علما مجموعه این مسائل را میدیدند به این نتیجه میرسیدند که اصلاًً انقلاب کردن ممکن نیست؛ دنیا مال کفار است و ما باید به فکر آخرتمان باشیم. از سویی اغلب بزرگان، اطلاع و آگاهی حضرت امام را نداشتند، برخی از آقایان درطول عمر خود روزنامه نخوانده بودند یا با هیچ فرد سیاسی ارتباط نداشتند، بنابراین طبیعی بود که نسبت به شاه و حکومت خیلی بدبین نباشند.
به رغم این فضای حاکم، حضرت امام مصمّم و جدّی، پرچم مبارزه با رژیم سلطنتی شاه را بر دوش گرفت و سرنگونی رژیم شاه را محور مبارزاتی خویش قرار داد.
کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 221