کتاب طهارت

سن یائسگی و حکم آن

سن یائسگی و حکم آن

[سؤال 540] ----> 3259

‏2. برای دورۀ یائسگی زنان باید 50 سال را قمری حساب کرد یا شمسی؟ همچنین‏‎ ‎‏برای سن بلوغ و واجب شدن عبادات؟‏

بسمه تعالی، میزان سال قمری است.

[سؤال 541] 250

 ‏بسمه تعالی ‏

‏من خانمی هستم که 50 سالم تمام شده و مثل دوران جوانی که سر ماه، رگل‏‎ ‎‏می شدم و سر وقت پاک می شدم، حالا هم همان طور رگل می شوم و سر وقت پاک‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. ۱صفحه 247
‏می شوم. از چند نفر سؤال کردم به من می گویند: استحاضه هستی. حالا از شما‏‎ ‎‏می خواهم که به من بگویید: حیض هستم یا استحاضه؟ ‏

بسمه تعالی، خونی که زن بعد از پنجاه سالگی می بیند، محکوم به استحاضه است. مگر آن که زن قرشیه باشد که در این صورت تا سن شصت سالگی در حکم حیض است. 

[سؤال 542] ----> 4069

‏3. زنان برای سن یائسگی، پنجاه سال قمری یا پنجاه سال شمسی را مبنا قرار‏‎ ‎‏دهند؟ و اگر سال قمری باشد و شخص، سال تولد قمری خود را نداند، دقیقاً چه‏‎ ‎‏موقعی را سال یائسگی خود قرار دهد؟‏

بسمه تعالی، سال را قمری قرار دهند و با شک در رسیدن به حد یأس، حکم یأس مترتّب نمی شود.

[سؤال 543] 251

 ‏بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته‏

‏لطفاً جواب مسائل ذیل که محل حاجت است را مرحمت کنید.‏

‏1. زنی که پنجاه سال یا شصت سال قمری را تمام کرده و باز خون می بیند با‏‎ ‎‏اوصاف حیض در غیر ایام عادت، تکلیف او در طواف و نماز چیست؟‏

بسمه تعالی، بعد از رسیدن به سن یائس، خونی که می بیند حکم استحاضه دارد و باید در نماز و طواف، به وظیفه مستحاضه عمل کند.

‏2. بنابر اشتراط ختان در صحت طواف، تکلیف کسی که مستطیع شده و ختان برای او ـ با تشخیص‏‎ ‎‏خبره ـ ضرر دارد چیست؟‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، احوط آن است که هم خودش طواف کند و هم برای طواف نایب بگیرد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. ۱صفحه 248
‏3. شوط سوم سعی یا شوط پنجم بوده که حال سعی کننده به هم خورده و او را از سعی، به مریض خانه‏‎ ‎‏و از آن جا به ایران آورده اند و پس از دو سال، متوجه مسأله شده؛ تکلیف چنین شخصی چیست در‏‎ ‎‏صورتی که عذر در سعی عمرۀ تمتع بوده؟ و همچنین اگر در سعی در حج تمتع بوده؟ و آیا فرقی بین‏‎ ‎‏شوط سوم و پنجم هست یا نه؟‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، باید برگردد و سعی را تمام کند و اگر برگشتن به مکه برای اتمام سعی، مشقت دارد نایب بگیرد و فرقی بین سعی عمره و سعی حج و یا بین شوط سوم و پنجم نیست و اگر سعی مزبور، مربوط به عمرۀ تمتع بوده، باید برای اعمال حج تمتع نیز نایب بگیرند.

‏4. طفل خردسالی را در کودکی به حج برده اند و پس از کبیر شدن، مستطیع شده و به حج رفته؛ آیا از‏‎ ‎‏صروره بودن خارج می شود؟‏

بسمه تعالی، در حکم صروره نیست.

‏5. برای ذبح گوسفند می گوید تو را وکیل کردم که گوسفندی در قربانگاه برای من بخری و برای من‏‎ ‎‏قربانی کنی، یا می گوید تو را نایب گرفتم که برای من گوسفندی تهیه کنی و قربانی کنی؛ آیا بین وکالت و‏‎ ‎‏نیابت فرقی هست یا نه؟ و بر فرض فرقی داشته باشد، جهات افتراق را بیان فرمایید.‏

بسمه تعالی، در عمل به وظیفه و اسقاط تکلیف، فرقی بین نیابت و وکالت نیست.

‏6. زنی به حج مشرف شده که حج واجب خود را به جا آورد؛ در میقات، مسأله گو گفته: هر کس نایب‏‎ ‎‏برای پدر و مادر است نیت کند که عمرۀ تمتع را به نیت مادر یا پدر به جا می آورم؛ خانم مذکور با شنیدن‏‎ ‎‏این کلام نیت می کند که عمره را برای مادرم به جا می آورم و بعد، حج را برای خودم و به این نیت عمره‏‎ ‎‏را تمام کرده و قبل از وقوف به عرفات یا بعد از وقوفین فهمیده که باید عمره را هم برای خود نیت کند؛‏‎ ‎‏تکلیف این زن چیست؟ ‏

بسمه تعالی، در فرض سؤال، عمره باطل است و اگر وقت برای اعادۀ عمره، ضیق شده باید به وظیفۀ حج افراد عمل کند و چنانچه به وظیفۀ حج افراد عمل نکرده باشد، در صورتی که حج بر او مستقر بوده، باید سال بعد برای خودش حج تمتع به جا آورد.

‏7. آیا برای تحقق حکم مجاورت دو سال در مکه، قصد مجاورت هم لازم است یا مجرد گذشتن دو‏‎ ‎‏سال کافی است؟‏

بسمه تعالی، مجرد گذشتن دو سال کافی است.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. ۱صفحه 249