خدمتگزاری قوای مسلح به مردم

خدمتگزاری قوای مسلح به مردم 

‏ ‏

‏ ‏

ضرورت یاری رسانی قوای مسلح به مردم

‏ما همه مان و هر فردی خودش را مکلف بداند به اینکه باید حالا خدمت‏

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 176
‏بکند. یک وقت مثلاً بود که ما می گفتیم ما چه کار داریم به اینکه مرزها‏‎ ‎‏چه است. این با ارتش است. خوب، حالا ارتش خودش است خوب، شما‏‎ ‎‏می گفتید ما چه کار داریم که در داخل شهر، بین شهرها چه می شود.‏‎ ‎‏ژاندارمری این کار را بکند. ژاندارمری می گفت من چه کار دارم که داخل‏‎ ‎‏شهر چه می شود؛ این را باید شهربانی بکند. هر کدام به عهدۀ دیگری‏‎ ‎‏واگذار می کردند. البته در مواقعی که مواقع عادی است مسأله همین طور‏‎ ‎‏است؛هر رشته از اینها مأمور یک خدمت هستند؛ اما در مواقعی که غیر‏‎ ‎‏عادی است مطلب، عادی نیست، مثلاً فرض بفرمایید که جلوگیری از‏‎ ‎‏خرابکاریهایی که ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ قشر زارع و قشر دهقان می شود، این‏‎ ‎‏[‏‏را‏‏]‏‏ ژاندارمری ‏‏[‏‏باید‏‎ ‎‏]‏‏جلویش را بگیرد. اما وقتی که شما دیدید که‏‎ ‎‏کشورتان اگر زراعت نداشته باشد، اگر نتوانند اینها آن زراعتی را که‏‎ ‎‏کرده اند جمع بکنند، کشور به خطر می افتد، احتیاج زیاد می شود،‏‎ ‎‏گرسنگی زیاد می شود، اینجا دیگر وقتی که گفته می شود که ارتش هم به‏‎ ‎‏کمک ژاندارمری برود، اینجا دیگر نباید رؤسا بگویند که این به ما محول‏‎ ‎‏نیست؛ ما باید سرحدات را نگه داریم. یا اگر دیدیم سرحدات ما الآن‏‎ ‎‏طوری است ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ دارند از آن طرف اسلحه وارد می کنند، دارند اشخاص‏‎ ‎‏فاسد وارد می شوند، وارد می شوند با اسلحه، اسلحه وارد شود ودست‏‎ ‎‏اشخاص فاسد بیفتد، که این اسباب این می شود که یک وقت ما بفهمیم‏‎ ‎‏یک دستۀ فاسدی مخالف با ملت، مخالفت با کشوری، مخالف با اسلام،‏‎ ‎‏اینها مسلح شده اند، یک وقت ما بیدار بشویم که نتوانیم دیگر جلو آنها را‏‎ ‎‏بگیریم، اینجا دیگر نباید ژاندارمری فکر این را بکند که من برای بین‏‎ ‎‏شهرها هستم.‏

‏     ژاندارمری باید کمک کند به ارتش، سپاه انقلاب هم کمک کند به‏‎ ‎‏اینها که نگذارند این بشود. یک وقت که وقت آشفتگی است، مثلاً فرض‏‎ ‎‏کنید زلزله بیاید و یک جایی را خراب بکند، شما ببینید برادرانتان زیر‏

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 177
‏این خرابیها مانده اند و دارند جان می دهند، شما نمی توانید بگویید که‏‎ ‎‏این مال شیر و خورشید سرخ است؛ به من چه ربطی دارد. هر انسانی‏‎ ‎‏خودش را مکلف می داند، به هرعنوان، هرجوری که باشد، برود اینها را‏‎ ‎‏نجات بدهد.(367)‏

1 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم خدمتگزاری قوای مسلح به مردم

‏شما الآن در یک جمهوری اسلامی واقع هستید که باید خودتان اسلامی‏‎ ‎‏باشید. یعنی همان طوری که شُرطۀ زمان حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ با‏‎ ‎‏مردم بوده است؛ شما هم با مردم باشید. همان طوری که قوای انتظامیه‏‎ ‎‏در خدمت مردم بوده است و مردم او را با آغوش باز می پذیرفتند، دوست‏‎ ‎‏داشتند آنها را، شما هم باید عملی بکنید که مردم با شما آنطور باشند،‏‎ ‎‏عمل شما عمل طاغوتی دیگر نباشد. خیال نکنید که ما قدرتمندیم و‏‎ ‎‏مردم چه، قدرت وقتی دارید که ملت دنبال شما باشد. شما دیدید در این‏‎ ‎‏قضیه، عبرت می گیرید از این قضیه که وقتی ملت یک چیزی را اراده‏‎ ‎‏بکند و همه با هم مصمّم، ملت یک کاری را بخواهد؛ هیچ قوه ای‏‎ ‎‏نمی تواند جلویش بایستد، همۀ قوا شکست خوردند در مقابل ملت. و آن‏‎ ‎‏چیزی که مهم است آرامش روحی انسان است. آنی که سعادت انسان‏‎ ‎‏است این است که آرامش داشته باشد در اینجا، یا ان شاءالله آنجا.‏

‏     الآن شما آرامش دارید از باب اینکه نمی خواهید به مردم تحمیل‏‎ ‎‏بشوید تا اینکه در وجدانتان ناراحت باشید.(368)‏

27 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قوای مسلح، نگهبان ملت

‏شما ملاحظه کردید که در این انقلاب شما همه قلوبتان برگشت به طرف‏

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 178
‏ملت. و خدای تبارک و تعالی این قلبها را برگرداند. و الاّ یک ارتشی که در‏‎ ‎‏طرف دیگری بود، باید به حسب آن وضعی که ارتش دارد، باید برخلاف‏‎ ‎‏مسیر مقابل خودش باشد. لکن شما ملاحظه کردید که دلهایتان برگشت‏‎ ‎‏به این طرف؛ و اسباب این شد که گروهها‏‏[‏‏ی‏‎ ‎‏]‏‏مختلف پیوستند به ملت و‏‎ ‎‏با ملت هم قدم شدند، هم صدا شدند؛ و این موجب پیروزی ملت شد.‏‎ ‎‏ملتی که هیچ نداشت؛ و آن طرف همه چیز داشت. این ارادۀ خدا بود که ما‏‎ ‎‏را پیروز کرد. و ما باید طوری عمل کنیم که این عنایت الهی محفوظ بماند‏‎ ‎‏برای ما، امانت داشته باشیم، توجه به خدا داشته باشیم، برای ملت‏‎ ‎‏خدمتگزار باشیم، همه مان وضعمان تغییر بکند با وضعی که رژیمهای‏‎ ‎‏طاغوتی دارند. بنای ما بر این باشد که به مملکتمان خدمت بکنیم؛ به‏‎ ‎‏ملت خدمت بکنیم.‏

‏     ارتش باید نگهبان یک ملت باشد و نگهبان کشور باشد؛ و سایر قوای‏‎ ‎‏انتظامی هم همین طور. باید طوری عمل بکنند که ملت را برادر خود‏‎ ‎‏بدانند، و ملت هم آنها را برادر خود بدانند، و ملت هم آنها را برادر خود.‏‎ ‎‏آنها پشتیبان ملت باشند، ملت پشتیبان آنها. اگر یک مملکتی دولت و‏‎ ‎‏ملتش، ارتش و ملت، قوای انتظامی و ملت از هم شدند، با هم شدند و هر‏‎ ‎‏دو احساس کردند که باید خدمت به هم بکنند، یک همچو مملکتی و‏‎ ‎‏کشوری شکست نخواهد خورد.(369)‏

28 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

استقلال ملت، در اتحاد قوای مسلح و مردم 

‏آن چیزی که من باید به شما سفارش کنم این است که باید مراکزی که‏‎ ‎‏دست هر کس هست؛ این مراکز دولتی، آنی که دست ارتش است، آنی که‏‎ ‎‏دست ژاندارمری است، آنی که دست شماهاست، این مراکز باید مراکزی‏‎ ‎‏باشد که اشخاصی که وارد می شوند در آن مراکز، ببینند که دارند در یک‏

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 179
‏جایی وارد می شوند که آنجا مورد اطمینان آنهاست.‏

‏     شما می دانید که سابق اگر یک بیچاره ای می خواست وارد کلانتری‏‎ ‎‏بشود، تا آمده بیاید و برود، چقدر ناراحتی روحی داشته است. این‏‎ ‎‏ناراحتیهای روحی اسباب یک عُقْده هایی شده است که بعد از اینکه آن‏‎ ‎‏رژیم هم ساقط شد طولانی است تا این عُقْده ها از بین برود این باید با‏‎ ‎‏اَعمال شما با مردم، رفتارتان با مردم، و اینکه مردم را از خودتان بدانید، و‏‎ ‎‏خودتان را هم از مردم بدانید. الآن وضع این طوری است.‏

‏     می بینید که الآن شماها وقتی در آغوش مردم می روید، با کمال‏‎ ‎‏خوشرویی و کمال رأفت، با شما رفتار می کنند، برای شما شعار می دهند،‏‎ ‎‏برای ارتش شعار می دهند. و این بهترین چیزی ‏‏[‏‏است‏‎ ‎‏]‏‏که برای یک‏‎ ‎‏ملتی است که این استقلال یک ملتی را حفظ می کند، که همه قوا با هم‏‎ ‎‏باشند. این طور نباشد که ملت خودش را از ‏‏[‏‏شما‏‏]‏‏ جدا ببیند، از قوای‏‎ ‎‏انتظامی جدا ببیند، قوای انتظامی هم خودش را از مردم جدا ببیند. این‏‎ ‎‏جداییها اسباب این می شود که تزلزل پیدا بشود. و هر چه با هم مجتمعتر‏‎ ‎‏باشید، طمأنینه بیشتر حاصل می شود، و به مقصد زودتر می رسید.‏

‏     من امیدوارم که همۀ ما تکلیف خودمان را بدانیم. و همۀ ما احساس‏‎ ‎‏کنیم که در یک مملکتی با یک عدّه برادر زندگی داریم می کنیم.(370)‏

21 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم شیرین کردن ذائقه مردم 

‏مع الأسف، در آن وقت یک ارتشی درست کردند و یک ژاندارمری درست‏‎ ‎‏کردند و یک شهربانی درست کردند که تلخی اعمال آنها در ذائقۀ ملت ما‏‎ ‎‏بود و برای شما که الآن خدمتگزار هستید، زحمت ایجاد کرده. شما‏‎ ‎‏برادرهای عزیز که الآن خدمت می کنید به این کشور، مواجه هستید‏‎ ‎‏بایک اسمی که در زمان رضاخان و در زمان بعد از او، خصوصاً در زمان‏

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 180
‏رضاخان، مردم یک ذائقۀ تلخی از همۀ این قوای مسلحه داشتند و دارند،‏‎ ‎‏و این اشکالی است که برای شما پیش آورده اند که تا آمدید شماها این‏‎ ‎‏ذائقۀ تلخ را شیرین کنید، خیلی زحمت دارد. خیلی باید جانفشانی‏‎ ‎‏کنید. خیلی باید با مردم رفتار خوب بکنید. پادگانهای شما باید پایگاه‏‎ ‎‏اسلامی باشد و مستضعفین را همراهی کند و مستکبرین را اعتنا‏‎ ‎‏نکند.(371)‏

11 / 6 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ضرورت خوشرفتاری با مردم 

‏آقایان که حالا در خدمت اسلام هستید، چه شما و چه قوای مسلّح دیگر‏‎ ‎‏مثل ارتش و مثل شهربانی، مدتها باید شما زحمت بکشید و‏‎ ‎‏خوش رفتاری بکنید و خدمت صادقانه بکنید تا اینکه از دل مردم این‏‎ ‎‏مطلب بیرون برود، با اینکه ما می دانیم که شما هیچ کدام آنجا نبودید آن‏‎ ‎‏وقت، هیچ یک از شما نبودید.‏

‏     من یادم است، از اوّلی که رضاخان آمد به ایران یا آمد به تهران تا حالا‏‎ ‎‏من شاهد همۀ قضایا بوده ام. این بنا داشت به اینکه این مملکت را با هر‏‎ ‎‏طوری که می تواند طوری بار بیاورد و بعد هم پسر خلفش آن هم طوری‏‎ ‎‏بار بیاورد این مملکت را که همۀ چیزهایی که اینها از ما می برند، هرچه که‏‎ ‎‏از ذخایر ما آن وقت انگلستان و بعد هم امریکا ببرند، هیچ کس نباشد که‏‎ ‎‏کلمه ای در مقابل آنها بگوید و اگر می گفت، سرکوبی می کردند و اگر‏‎ ‎‏مخالفت می شد، می کوبیدند اینها را. مخالفت از طرف روحانیون چند‏‎ ‎‏مرتبه شد، لکن هم با حیله و هم با قدرت آنها را کوبیدند. بعد هم که شما‏‎ ‎‏ملاحظه کردید که دانشگاه ما را به چه صورت درآوردند، دبیرستانهای ما‏‎ ‎‏را به چه صورت درآوردند. از همان دبستان شروع کردند آدم غربی‏‎ ‎‏درست کردن، آدم معتقد به غرب و مخالف با اسلام درست کردن. از‏

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 181
‏همان بچۀ کوچولو شروع شد و همین طور تا اینکه یک قشر زیادی‏‎ ‎‏مخالف با همه چیز، با همۀ مآثر اسلام، با همۀ مآثر کشور، اینها تربیت‏‎ ‎‏می کردند. دانشگاهی بود که از تویش مثل نصیری‏‎[1]‎‏ و شریف امامی‏‎[2]‎‏ و‏‎ ‎‏امثال اینها بیرون می آمد؛ اینهایی که به تمام معنا وابسته به انگلستان و‏‎ ‎‏اخیراً به امریکا بودند. یک همچو مملکتی را اینها درست کردند، با امر‏‎ ‎‏انگلستان در زمان رضاخان، و با فرمان امریکا در زمان محمدرضا، که‏‎ ‎‏حالا که اینها رفتند، شما می بینید که همه چیز باید متحول بشود. البته‏‎ ‎‏متحول هم خیلی شد. حالا در هر جا که شما بروید، محتاج به این است‏‎ ‎‏که از سر درست بشود. ادارات یک اداراتی است که به فرم همان ادارات‏‎ ‎‏زمان طاغوت است و باید تصفیه بشوند و متحول بشوند به یک اداره ای‏‎ ‎‏که به درد مردم بخورد.‏

‏     قوای انتظامیه، قوای مسلّحه باید خودشان را در خدمت مردم قرار‏‎ ‎‏بدهند، آنطوری که عناوین خودشان اقتضا می کند. ژاندارمری، پاسبان و‏‎ ‎‏امثال ذلک، ارتش ‏‏[‏‏و مانند‏‎ ‎‏]‏‏اینها باید این مملکت را حفظ بکنند. اینها‏‎ ‎‏برای حفاظت ملت و مملکت آمده اند و برای پاسبانی از مملکت خودشان‏‎ ‎‏متشکّل شده اند. باید اینها توجه به این معنا داشته باشند که همۀ این‏‎ ‎‏قوای مسلّحه باید در خدمت مردم باشند. بودجه ای که اینها را اداره‏‎ ‎‏می کند از جیب مردم است. نباید از جیب مردم بودجه اش اداره بشود و‏‎ ‎‏به سر مردم تحمیل بکند و ـ عرض می کنم که ـ اذیت و آزار بکند، چنانچه‏‎ ‎‏در عصر این دو غیر انسان بود.‏

‏     شما باید توجه به این معنا داشته باشید که باید خدمت به این کشور‏‎ ‎‏بکنید و خدمت به این ملت بکنید. اگر ـ خدای نخواسته ـ در یک پادگانی،‏‎ ‎‏یک نفر آدمی پیدا شد که خلاف رویّۀ اسلامی و انسانی کرد، باید رؤسا‏

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 182
‏ توجه کنند، جلویشان را بگیرند. مبادا یک وقتی باز همان مسائل سابق‏‎ ‎‏در پادگانهای ژاندارمری یا در مراکزی که سایر قوای مسلّحه هستند، یک‏‎ ‎‏همچو مسائلی که در سابق بود، باز تکرار بشود. باید با کمال دقت، کسانی‏‎ ‎‏که در رأس هستند اشخاص ناظر بفرستند، همه جا را تحت نظر بگیرند؛‏‎ ‎‏برای اینکه اگر ـ خدای نخواسته ـ از چهار نفر یک امر خلاف قاعده ای، یک‏‎ ‎‏امری که در زمان سابق اتفاق می افتاد، بست و بند با خانها و کوبیدن‏‎ ‎‏مردم اتفاق می افتاد، اگر حالا در چهار جا اتفاق بیفتد، همه تان بدنام‏‎ ‎‏می شوید؛ برای اینکه مردم ذائقه شان تلخ است و اگر ببینند که در‏‎ ‎‏چهار جا یک فسادی ایجاد شده است و یکی از کارهای سابق انجام گرفته‏‎ ‎‏است، همۀ شما را مردم محکوم می کنند.‏

‏     بنابراین، همۀ شما موظفید که از آن چیزهایی که بر خلاف واقع‏‎ ‎‏است، هم خودتان را حفظ کنید و هم دیگران را. اگر کاری کردند، به سران‏‎ ‎‏ژاندارمری اطلاع بدهید که آنها جلوگیری بکنند تا این ذائقه تغییر بکند.‏‎ ‎‏البته بسیار تغییر کرده است؛ یعنی، بسیار جلو رفته است این تغییر.‏‎ ‎‏ولهذا، شما الآن وقتی که در جمعیتها می روید، مردم برای شما شعار‏‎ ‎‏می دهند. کی همچو مسائلی سابق بود؟ مردم پشت به آنها می کردند. اگر‏‎ ‎‏با زور هم می آوردندشان یک جایی که یک ـ فرض کنید که ـ اشخاصی‏‎ ‎‏بودند، آنها با زور بودند و ‏‏[‏‏با‏‎ ‎‏]‏‏جمع همراه نبودند. در هر صورت، الآن ما و‏‎ ‎‏شما و همۀ ملت خدمتگزار به اسلام و خدمتگزار به کشور هستیم و باید‏‎ ‎‏همه مجتمعاً با دست واحد، همه یکدست خدمت به این کشور بکنیم تا‏‎ ‎‏اینکه ان شاءالله این کشور به قدرت کاملۀ الهی به پیش برود و شما‏‎ ‎‏سرافراز باشید و کشور ما سرافراز باشد.(372)‏

11 / 6 / 59

*  *  *


کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 183
قوای مسلح در خدمت مردم

‏ ‏‏شما آقایان افسران ـ که ان شاءالله موفق باشید ـ توجه داشته باشید. توجه‏‎ ‎‏داشته باشید که ارتش سابق که مورد آن همه طعن و لعن مردم بود، برای‏‎ ‎‏کارهایی بود که کرده بود. برای خلافهایی بود که تحمیل به او شده بود. و‏‎ ‎‏بعد از آنکه آن قشرهای فاسد آن از بین رفت، و آن قشرهایی که فساد‏‎ ‎‏نداشتند ملحق به ملت شده اند می بینید که پیش ملت چه ارزشی شما‏‎ ‎‏دارید. آن روز وقتی که شما تنها یا جمعاً از بین مردم عبور می کردید،‏‎ ‎‏مردم اگر به شما هم نگاه می کردند از ترس بود. والاّ قلبهای آنها با شما‏‎ ‎‏نبود و به شما پشت کرده بودند.‏

‏     امروز دلهای ملت همه با شماست. دل ملت با قوای مسلَّحه است.‏‎ ‎‏شما از ملت هستید. جدا نیستید. اگر حساب خودتان را همان طوری که‏‎ ‎‏در سابق بود از ملت جدا بکنید، ملت به شما پشت خواهد کرد، و برای‏‎ ‎‏شما دوام نخواهد بود. همۀ قوای مسلّحه این طورند. همۀ ارگانهای‏‎ ‎‏دولتی این طور هستند. اگر یک دولتی، یک قوای مسلّحه ای، یک‏‎ ‎‏کارمندی بخواهد به مردم تحمیل بکند، این از اسلام نیست. قوای‏‎ ‎‏مسلّحه در خدمت ملت هستند نه تحمیل به ملت. نه زورگویی به‏‎ ‎‏ملت.(373)‏

22 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پیوستن قوای مسلح به ملت، در اوج خطر 

‏شما هم اکنون در خدمت اسلام و از جنودالله و محافظین کشور اسلامی‏‎ ‎‏می باشید. ملت مسلمان ایران از شما قدردانی می کند و شما را از خود و‏‎ ‎‏خود را از شما جدا نمی داند و اکنون در جهان کشوری نیست که پیوند‏‎ ‎‏ملت و قوای مسلحش بدین پایه باشد. قوای نظامی و انتظامی که از‏‎ ‎‏طاغوت بریدند و به الله پیوستند، درست در آن زمان که تخلف از طاغوت‏‎ ‎‏مساوی با مرگ بود، با تمام توان به صف جانبازان ملت پیوستند و با‏

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 184
‏طاغوت به ستیز پرداختند، دیْن خود را به اسلام و میهن خود ادا نموده و‏‎ ‎‏خداوند متعال را از خود راضی نمودند.(374)‏

22 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

وفاداری به ملت و اسلام

‏می دانم که ارتش هم و همۀ قوای مسلّح هم نسبت به ملت و نسبت به‏‎ ‎‏اسلام ونسبت به کشور خودشان و ملت خودشان وفادار هستند.(375)‏

24 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دلهای مردم با قوای مسلح

‏ارتش فعلی ما و همین طور سایر قوای نظامی و مسلّح ما، امروز غیر از‏‎ ‎‏زمان طاغوت است. زمان طاغوت دلها همراه نبود، و مردم با ابدان به زور‏‎ ‎‏همراهی می کردند. و در این زمان دلها همراه است و حکومت بر‏‎ ‎‏دلهاست.(376)‏

13 / 12 / 59

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 185

  • )) نعمت الله نصیری، رئیس ساواک در رژیم شاه.
  • )) جعفر شریف امامی، رئیس مجلس سنا که در اوج انقلاب پس از جمشید آموزگار به نخست وزیری رسید.