صفات اخلاقی فرماندهان اسلام
امام جماعت بودن
سردارهای جنگهای اسلامی امام جماعت هم بودند.(147)
27 / 3 / 58
* * *
معاشرت با مردم
اسلام سردارهایش هم توی مردمند. پیغمبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم خوب، سردار همه بود، بزرگ همه بود، توی مردم بود. با مردم می آمد می نشست، توی مسجد می نشست مثل سایر مردم. حضرت امیر
کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 66
ـ سلام الله علیه آن وقت که حکومت یک مملکتی بود که چندین مقابل ایران بود، مصر بود، حجاز بود، عراق بود، ایران بود، سوریه بود ـ عرض کنم ـ یمن بود، همۀ اینها تحت سیطرۀ او بود، مثل سایر مردم می آمد با مردم می نشست و معاشرت می کرد. برای اینکه از مردم نمی ترسید. ظلم نکرده بود به مردم تا بترسد، از آنها. خلافی نکرده بود که از مردم [بترسد. ]برای مردم بود؛ مردم او را حامی خودشان می دانستند.
مردم شما را باید حامی خودشان بدانند. شما جوری رفتار کنید که مردم شما را تشخیص بدهند که یک برادرهای دلسوزی هستید برای آنها، و برای حمایت آنها شما شبها بیدارید و شبها کشته می دهید. اگر خدای نخواسته یک جوانی در بین شما پیدا شد ـ از باب اینکه جوان است گاهی بی توجه به مسائل است ـ یک وقت خواست یک کاری بکند که کج رفتاری باشد، با مردم یک خشونتی بخواهد [بکند] حالا که یک تفنگی دارد، روی مردم مثلاً [دعوا ]بکند، نصیحتش کنید به اینکه اسلام است؛ دیگر قضیه، قضیۀ رژیم طاغوت نیست که سربازش با مردم دعوا بکند؛ سربازش برادر مردم است و برای مردم است. وقتی اینطور شد، مردم هم برای شما می شوند؛ محبت متقابل است. وقتی شما محبت به مردم کردید، مردم به شما محبت می کنند.(148)
12 / 4 / 58
* * *
تبعیت از امام علی(ع)
همان روزی که بیعت کردند با حضرت امیر ـ سلام الله علیه همان روز ـ در تاریخ هست ـ که بیعت کردند، بیعتی که طول و عرض مملکتش آنقدر بود که عرض کردم ـ بیعت تمام شد بیل و کلنگش را برداشت رفت یک چشمه ای بود که مشغول بود برای کندنش. رفت آنجا ... سرِ کارش. کارگر بود. حالا چشمه درآمد! می گویند که چشمه هم وقتی که کلنگ آخر را
کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 67
زدند مثل گردن شتر آب بیرون آمد. یک کسی گفت خوب است، گفت که این ورثه را چیز بده. بعد آن را وقفش کرد.(149)
13 / 4 / 58
* * *
خدمتگزاری فرماندهان به مردم
وضع سردارها با این سردارهایی که حکومتهای بلاد بودند با مردم وضع، وضع فرمانفرمایی و فرمانبرداری نبوده است. وضع خدمت بوده است که فرمانفرماها خدمتگزار مردم بودند.(150)
26 / 4 / 58
* * *
رفتار اسلامی با زیردستان
مافوق موظف است با زیردست رفتار اسلامی ـ انسانی داشته باشد.(151)
6 / 6 / 58
* * *
فرماندهان اسلام آغازگر جنگ نبودند
حضرت امیر وقتی که مواجه می شود با لشکر معاویه که از کفار هم بدتر بودند، با خوارج که آنها هم به همان طور بودند، با کمال شدت [برخورد می کرد]. بعد از اینکه می دید هدایت نمی شوند، سفارش می کرد که شماها ابتدا به جنگ نکنید؛ به لشکر خودش فرمود شماها ابتدا به جنگ نکنید، ولو حق با شماست؛ بگذارید آنها ابتدا کنند؛ وقتی آنها ابتدا می کردند، گاهی هم یکی دو تا کشته می شدند، آن وقت اجازه می داد و با کمال قدرت تا آخر می کوبید. خوارج را همچو سرکوب کرد که از آنها چند نفری توانستند فرار کنند؛ و خوارج هم همانها بودند که بعد هم توطئه
کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 68
کردند و حضرت امیر را به شهادت رساندند.(152)
11 / 6 / 58
* * *
عطوفت سرداران اسلام
حضرت امیر ـ علیه السلام ـ رئیس کل قوا بودند، ولی نسبت به سایر افراد ارتش اسلام هم عطوفت داشتند. هرگز در سپاه اسلام تحمیل نیست. یعنی درست یک عده برادر هستند که در کنار هم برای خدا می جنگند، که یکی فرمانده و دیگری فرمانبردار است، و تخلف از دستور فرمانده جایز نیست.(153)
26 / 2 / 59
* * *
کوشش در جلب قلوب مردم
ارتش اسلام، ارتش هدایت است. سردارهای صدر اسلام اساتید اخلاق بودند، کسانی بودند که مردم را در همان حالی هم که جنگ می کردند، هدایت می کردند، با اسم خدا شروع می کردند، دستور بود که تا آنها، تا آن مقابلهای ما شروع نکنند، شما بایستید؛ شروع هم اینطور نبود که همان طور که آنها می خواستند اینها را مغلوب کنند و یک غنیمتی به دست بیاورند و یک کشوری را بگیرند اینها هم آنطور باشند. خیر، اینها می خواستند قلوب را به دست بیاورند.(154)
15 / 4 / 59
* * *
پرهیز از لباس شهرت
مالک اشتر، که یکی از سردارهای بزرگ اسلام بود، خیال می کنید که مثل یکی از این درجه دارهای زمان طاغوت بود؟ نه، این تو مردم می آمد نمی شناختندش. آن روز یک کسی نشناخت و به او فحش داد. و بعد هم
کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 69
ببینید کرامت او را: رفت مسجد به او دعا کرد! این اخلاق را، این تاریخ اسلام را باید مطالعه کرد و خصوصاً حکومتهایی که در اسلام بوده است، باید مطالعه کرد و از آن پند گرفت.(155)
20 / 6 / 59
* * *
کوشش در خودسازی
لکن مسائلی که باید طرح بشود در یک جمعیتی که از ارتش و از افسرهای عزیز و از پاسداران و رؤسای پاسدار در اینجا مجتمع اند، مسائلی که اینجا باید گفته بشود، یک قسم راجع به این است که خودشان را بسازند. گمان نکنند که حالا که ما آن قدرت بزرگ را از بین بردیم و رسیدیم به یک قدرت و پیروز شدیم بر آن قدرت؛ حالا ما باید همان طوری که آن قدرت شیطانی در راه شیطان عَرْضه می شد و عمل می کرد، خدای نخواسته، شماها و ما هم این طور باشیم.(156)
22 / 9 / 59
* * *
رفتار انسانی با زیردستان
همان طور که اطاعت از فرماندهان لازم است و تخلف از آن جرم، فرماندهان نیز لازم است با سربازان و افراد به اصطلاح زیردست خود به شیوه ای اسلامی ـ انسانی رفتار نمایند، و آنان را با عواطف خود دلگرم نمایند و با اعمال پسندیدۀ خود از آنان سربازانی فداکارتر بسازند.(157)
1 / 11 / 59
* * *
کتابقوای مسلح در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 70