اولین آشنایی با امام

اولین آشنایی با امام 

‏سال 1323 شمسی که به قم آمدم، آقای بروجردی هنوز در بروجرد تشریف داشتند، یادم هست، همان روزهای اول بود. من هم جوان بودم و کنجکاو و در حیاط مدرسه فیضیه با دوستم آقای سید محمد باقر موسوی همدانی قدم می زدیم ـ او از رفقای دوره اول و قدیمی بنده است، یکی دو سال هم از من بزرگ تر می باشد. تفسیر المیزان را در چهل جلد ترجمه کرده که چند بار هم تجدید چاپ شده است. آقای موسوی حدود پنج، شش ماهی از من زودتر به قم آمده بود و کم و بیش با فضای قم و اساتید قم آشنایی بیشتر داشت ـ ناگهان متوجه شدم سیدی بزرگوار و نورانی، آن طرف حیاط با چند نفر مشغول بحث و گفتگو هستند. از آقای موسوی پرسیدم این آقا کیست؟ او گفت: آن‌طوری که من تا حالا فهمیدم، ایشان حاج آقا روح الله خمینی، چشم و چراغ حوزه علمیه است. تا آن موقع من نام حاج آقا روح الله و تعریفشان را فقط در همدان شنیده بودم، ولی از نزدیک ندیده بودم. حتی ‏

‏ ‏


کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 155

‏قبلاً ایشان را می دیدم که هر روز به درس تشریف می آورند و تدریس می کنند ولی تطبیق نمی کردم که ایشان همان حاج آقا روح الله باشند. وقتی آقای موسوی گفت، فهمیدم حاج آقا روح الله همان سید خوش نقش و نگار و مرتب و منظم و تمیزی است که هر روز تدریس می کند.‏

‏علت این‌که برای ایشان پسوند خمینی می آوردند و حاج آقا روح الله خمینی می‌گفتند، این بود که آن زمان در حوزه علمیه قم، دو نفر حاج آقا روح الله بودند و هر دو نفر نیز از اساتید و بزرگان به شمار می آمدند، یکی مرحوم حاج آقا روح الله کمالوند خرم آبادی بود، یکی هم حاج آقا روح الله خمینی. قید خمینی را ذکر می کردند تا با ایشان اشتباه نشوند. آقای کمالوند قبل از ورود آقای بروجردی به قم، در ردیف اساتید برجسته بود و تدریس داشت، بعداً به خرم آباد رفت و در آن‌جا حوزه پر رونقی تشکیل داد و خیلی هم خوب مدیریت می کرد. در آغاز نهضت هم از وی خاطره ای دارم که در فصل های بعد ذکر می کنم.‏

‎ ‎

کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 156