ازدواج و فرزندان

ازدواج و فرزندان

‏تا حدود سی سالگی (سال 1336) در مدرسه فیضیه ساکن بودم. در این سنین معمولاً طلبه ها خیلی مقدس می‌شوند. بعد که کم کم ازدواج کردند و صاحب همسر و فرزند شدند، این حالت تقدس کم‌رنگ می گردد. بنده هم در این دوران مقدس به سر می بردم. قبلاً دعایی یاد گرفته بودم که هر کس ختم صلوات به حضرت زهرا علیها السلام داشته باشد و به عدد پانصد و سی مرتبه دعای «اللهمّ صلّ علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک» بخواند، از آن حضرت هرچه درخواست کند برآورده می شود. یک روز در مدرسه یا جای دیگری بودم و در مورد ازدواج فکر می کردم. این ختم صلوات و دعا را انجام دادم و از حضرت خواستم یک همسر مناسب حال و وضع من نصیبم کند.‏

‏چند روز گذشت؛ آقای میرزا علی ثابتی ـ که اکنون در دفتر آقای صافی است و بعداز ظهرها نیز به دفتر آقای خامنه ای می رود ـ به نزد من آمد و گفت: عموی من دختری دارد، اگر مایل باشید اقدام بشود. عموی او مرحوم آقای حاج شیخ علی ثابتی همدانی، از علمای مورد احترام همدان بود. بنابراین من تسلیم پیشنهاد او شدم. مجلس ساده و مختصری گرفتیم و زندگی مشترک را آغاز کردیم؛ یعنی ازدواج من با دختر آقای ‏

‏ ‏


کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 16

‏ثابتی همدانی، با توسل به حضرت زهرا علیها السلام اتفاق افتاد. خیلی هم راضی هستم و خدا را شکر می کنم. هر وقت جوانان به من مراجعه می کنند و در مورد ازدواجشان مشورت می نمایند، به آن‌ها همین دعا و توسل را یاد می دهم و می گویم متوسل به حضرت زهرا علیها السلام شوید تا همسر خوبی نصیبتان شود.‏

‏همسر بنده که این گونه است و من از او راضی هستم. ابوالزوجه ام مرحوم آقای حاج شیخ علی ثابتی همدانی، حدود بیست سال قبل از انقلاب در کبودرآهنگ حضور و سابقه تبلیغی داشت و مورد احترام و اعتماد مردم آن‌جا بود. بعد از پیروزی انقلاب هم به مدت بیست سال امام جمعه آن شهر شد. در سال 1380 شمسی از دنیا رفت؛ پیکرش را به قم منتقل کردیم و در قبرستان علی بن جعفر علیه السلام به خاک سپرده شد.‏

‏ثمره ازدواج بنده، پنج دختر شد. پسر ندارم، همه دخترها را شوهر دادم. شانزده نوه  و نتیجه دارم. داماد اولم آقای حاج شیخ ضیاء مسجدجامعی، روحانی است و از نوادگان مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالله چهل‌ستونی می باشد. داماد دوم بنده آقای سیدمحسن سادات، او هم روحانی است و در مراکز تحقیقاتی قم فعالیت می کند. سومین دامادم آقای حسن آقا نیّری (علی بلندی)، کارمند مخابرات و فرزند آقای شیخ علی بلندی نیّری می‌باشد که در دفتر آقای صافی و آقای خامنه ای (حفظه الله) است. چهارمین دامادم آقای حاج محسن عالمی، در بازار قم تجارت دارد و آقای جواد امامی، فرزند مرحوم حاج شیخ حسن امامی، آخرین داماد بنده است، او درس طلبگی خوانده و در مرکز اسناد انقلاب اسلامی و رادیو معارف صدا و سیمای مرکز قم همکاری می‌کند. ‏


کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 17

‎ ‎

کتابپرتو آفتاب: خاطرات حضرت آیت الله حاج شیخ علی عراقچیصفحه 18