بخش سوم: امام و انقلاب اسلامی، سنگر مقاومت علیه اسرائیل

تبیین علل ضعف مسلمین

تبیین علل ضعف مسلمین 

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

وحدت حاکمان کشورهای اسلامی

‏هرگاه مسلمانان به این حکم عمل کرده و با تشکیل حکومت‏‎ ‎‏اسلامی به تدارکات وسیع پرداخته، به حال آماده باش کامل‏‎ ‎‏جنگی می بودند، مشتی یهودی جرأت نمی کردند سرزمینهای ما‏‎ ‎‏را اشغال کرده مسجد اقصای ما را خراب کنند و آتش بزنند، و‏‎ ‎‏مردم نتوانند به اقدام فوری برخیزند. تمام اینها نتیجۀ این است که‏‎ ‎‏مسلمانان به اجرای حکم خدا برنخاسته و تشکیل حکومت صالح‏‎ ‎‏و لایق نداده اند. اگر حکومت کنندگان کشورهای اسلامی نمایندۀ‏‎ ‎‏مردمِ با ایمان و مجری احکام اسلام می بودند، اختلافات جزئی را‏‎ ‎‏کنار می گذاشتند، دست از خرابکاری و تفرقه اندازی‏‎ ‎‏برمی داشتند، و متحد می شدند و ید واحده می بودند، در آن‏‎ ‎‏صورت مشتی یهودی بدبخت، که عمال امریکا و انگلیس و‏‎ ‎‏اجانبند، نمی توانستند این کارها را بکنند، هر چند امریکا و‏‎ ‎‏انگلیس پشتیبان آنها باشند. این از بی عرضگی کسانی است که بر‏‎ ‎‏مردم مسلمان حکومت می کنند.(74)‏


کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 63

اختلافات سران کشورهای اسلامی، عامل مشکل ‎ ‎فلسطین

‏اگر سران کشورهای اسلامی از اختلافات داخلی دست بردارند و‏‎ ‎‏با اهداف عالیۀ اسلام آشنا شوند و به سوی اسلام گرایش پیدا‏‎ ‎‏کنند، اینگونه اسیر و ذلیل استعمار نمی شوند. این اختلافات سران‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی است که مشکلۀ فلسطین را به وجود آورده‏‎ ‎‏نمی گذارد حل شود. اگر هفتصد میلیون مُسْلم،‏‎[1]‎‏ با این کشورهای‏‎ ‎‏عریض و طویل، رشد سیاسی داشتند و با هم متحد و متشکل‏‎ ‎‏شده در صف واحد قرار می گرفتند، برای دولتهای بزرگ استعمار‏‎ ‎‏ممکن نبود که در ممالک آنها رخنه کنند تا چه رسد به مشتی یهود‏‎ ‎‏که از عمال استعمارند.(75)‏

19 / 11 / 49 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

عدم اتکا به اسلام، موجب بروز مصایب

‏اگر دوَل اسلامی و ملل مسلمان به جای تکیه به بلوک شرق و غرب‏‎ ‎‏به اسلام تکیه می کردند و تعالیم نورانی و رهایی بخش قرآن کریم‏‎ ‎‏را نصب عین خود قرار داده و به کار می بستند، امروز اسیر‏‎ ‎‏تجاوزگران صهیونیسم و مرعوب فانتوم امریکا و مقهور ارادۀ‏‎ ‎‏سازشکارانه و نیرنگ بازیهای شیطانی شوروی واقع نمی شدند.‏

‏     دوری دوَل اسلامی از قرآن کریم، ملت اسلام را به این وضع‏‎ ‎‏سیاه نکبت بار مواجه ساخته و سرنوشت ملتهای مسلمان و‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی را دستخوش سیاست سازشکارانۀ استعمار‏‎ ‎‏چپ و راست قرار داده است.(76)‏

22 / 4 / 51 


کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 64

مزدوری بعضی از سران 

‏فلسطین که اکنون در رأس مصیبتهاست؛ این اختلاف کلمه و‏‎ ‎‏سرسپردگیهای بعضی از سران ممالک اسلامی که با داشتن منابع‏‎ ‎‏طبیعی سرشار و ذخایر گرانبها و جمعیت هفتصد میلیونی‏‎ ‎‏نتوانسته اند دست استعمار و صهیونیسم را از بلاد اسلامی قطع‏‎ ‎‏کرده و به نفوذ ایادی آن پایان بخشند؛ این هواهای نفسانیه و‏‎ ‎‏دست نشاندگی بعضی دوَل عربی است که موجب شده جمعیت‏‎ ‎‏صد میلیونی عرب نتوانند فلسطین را از چنگال اسرائیل‏‎ ‎‏برهانند.(77)‏

19 / 7 / 1351 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

تشتت و خودباختگی یا مأموریت بعضی از سران، موجب سلطۀ استعمار

‏چنانکه کراراً اعلام خطر کرده ام، اگر ملت اسلام بیدار نشوند و به‏‎ ‎‏وظایف خود آگاه نگردند، اگر علمای اسلام احساس مسئولیت‏‎ ‎‏نکنند و بپانخیزند، اگر اسلام واقعی که عامل وحدت و تحرک کلیۀ‏‎ ‎‏فِرَق مسلمین در مقابل بیگانگان است، و ضامن سیادت و استقلال‏‎ ‎‏ملل مسلمان و کشورهای اسلامی می باشد، به دست عوامل و‏‎ ‎‏ایادی اجانب همین طور در زیر پردۀ سیاه استعماری پوشیده بماند‏‎ ‎‏و آتش اختلاف و تشتت در میان مسلمین افروخته گردد، روزهای‏‎ ‎‏سیاهتر و نکبت بارتری برای جامعۀ اسلامی در پیش است، و خطر‏‎ ‎‏ویران کننده ای متوجه اساس اسلام و احکام قرآن می باشد.‏

‏     حملات علنی و مخفیانۀ دشمنان اسلام و تجاوزکاران‏‎ ‎‏بین المللی علیه قرآن مجید و احکام رهایی بخش اسلام از هر سو‏‎ ‎‏بشدت ادامه دارد؛ و بسیاری از دولتهای کشورهای اسلامی بر اثر‏‎ ‎‏خودباختگی یا مأموریت، مجری نقشه های شوم و خائنانۀ آنان‏‎ ‎‏می باشند؛ چه آنهایی که دم از اسلام زده، کنفرانس به اصطلاح‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 65

‏اسلامی تشکیل می دهند، و چه آنانی که در کشور اسلامی الغاء‏‎ ‎‏مذهب کرده اسلام را از رسمیت می اندازند، همه دانسته یا‏‎ ‎‏ندانسته در یک مسیر حرکت می کنند و آن اجرای مقاصد شوم و‏‎ ‎‏استعماری دشمنان اسلام است که می خواهند این اوضاع‏‎ ‎‏نکبت بار جامعۀ اسلامی ادامه یابد، اسرائیل بر جان و مال و‏‎ ‎‏سرزمینهای ملت اسلام مسلط باشد، سیادت و سلطۀ استعمار در‏‎ ‎‏دنیای اسلام برای همیشه محفوظ بماند، برنامۀ توسعه طلبانه و‏‎ ‎‏ویران کنندۀ صهیونیسم در کشورهای اسلامی به مرحلۀ اجرا‏‎ ‎‏درآید، و ملت اسلام و دولتهای کشورهای اسلامی همیشه خوار و‏‎ ‎‏ذلیل و اسیر دست تجاوزکاران بین المللی بوده دست تکدی و‏‎ ‎‏چشم کمک به استعمارگران جنایت پیشه داشته باشند و روی‏‎ ‎‏استقلال، آزادی، آسایش و امنیت نبینند.(78)‏

24 / 12 / 51 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

ابراز تأسف از عدم رشد حکومتها

‏بسیار‏‏[‏‏ی‏‎ ‎‏]‏‏دیگر از ممالک مسلمین نیز گرفتاریهای بی حد دارند؛‏‎ ‎‏آن لبنان که به مشتی خاک تبدیل شده است، چه خساراتی جانی و‏‎ ‎‏مالی که به مسلمین و خصوص شیعیان وارد نشده است؛ اجانب و‏‎ ‎‏عمال خائن آنها به جنگهای خانمانسوز دامن می زنند و مردم را از‏‎ ‎‏هستی ساقط کرده اند؛ و آن حال فلسطین و گرفتاریهای روزافزون‏‎ ‎‏آنجا. آنچه مورد کمال تأسف است، عدم رشد حکومتها و سران‏‎ ‎‏قوم است که با دست اجانب به مخالفت با هم برمی خیزند.(79)‏

آبان 55 


کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 66
سرگرمی غالب دول اسلامی به مذاکرات بی نتیجه

‏اوضاع اسفناک لبنان و مصیبتهای وارده بر برادران ایمانی مظلوم ما‏‎ ‎‏در ناحیۀ جنوب آن، موجب کمال تأثر و تألم است. اکنون دهها‏‎ ‎‏هزار لشکر جرار جنایت پیشه اسرائیل ـ این جرثومۀ فساد ـ با‏‎ ‎‏اسلحه ها و توپها و تانکها و هواپیماها بر اراضی جنوب، مرکز‏‎ ‎‏برادران ایمانی ما مسلط و اهالی مظلوم را از منازل خود رانده و‏‎ ‎‏خانه های آنها را خراب و مزارع را به آتش کشیده و دوَل اسلامی‏‎ ‎‏غالباً در مقابل این جنایات بی تفاوت و احیاناً کمک کار به جنایات و‏‎ ‎‏یا به نشست و برخاست و مذاکرات بی نتیجه سرگرم هستند، و‏‎ ‎‏مجاهدین شجاع فلسطین را که مردانه در مقابل اسرائیل مقاومت‏‎ ‎‏می نمایند تنها گذاشته و شاید این نمایشگر توطئه ای بین ابرقدرتها‏‎ ‎‏باشد.اکنون برادران ما و فرزندان بی پناهشان در آتش می سوزند و‏‎ ‎‏مواجه با خطرهای بسیار هستند.(80)‏

2 / 1 / 1357 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کنار زدن امریکا در گرو اجتماع دول اسلامی

‏این یا از خیانت سران ممالک است ممالک اسلامی و یا از جهل و‏‎ ‎‏بی اطلاعی شان هست که نتوانسته اند اینها با هم تفاهم کنند و همه‏‎ ‎‏با هم مثل یک دریایی بشکنند با موج خودشان هر چه که در‏‎ ‎‏مقابلشان می آید.‏

‏     در فلسطین یک عدۀ محدودی از این صهیونیستها، از این‏‎ ‎‏یهودیها، یک قِسمْ از این اسرائیل، یک عدۀ محدودی اینقدر‏‎ ‎‏ممالک عربی را بیش از صد میلیون جمعیت، طوری کرده است که‏‎ ‎‏بعضی شان  تسلیم او شده اند، بعضی شان هم نمی توانند هیچ کاری‏‎ ‎‏بکنند. الآن چقدر سال است که اسرائیل آمده و غصب کرده است‏‎ ‎‏این اراضی فلسطینی ها را و این همه جمعیت عرب و ممالک‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 67

‏عربی، اینقدر عُرضه نداشته اند که این فلسطین را رد بکنند.‏‎ ‎‏می گویند امریکا پشت سرش است. خیر، بی عرضه هستید!‏‎ ‎‏بی عرضه اند. اگر این قدرت، قدرت صد میلیونی عرب با هم‏‎ ‎‏مجتمع بشوند، امریکا هم نمی تواند کاری بکند، اروپا هم‏‎ ‎‏نمی تواند، هیچ جا نمی تواند کاری بکند؛ لکن مجتمع نیستند. بله،‏‎ ‎‏آنها کاری که می کنند این است که اینها را نگذارند مجتمع بشوند.‏‎ ‎‏کاری که آنها می کنند این است که اگر یکوقت استشمام این را‏‎ ‎‏کردند که این دوَل عربی می خواهند با هم مجتمع بشوند، یک‏‎ ‎‏کاری بکنند بر هم بخورد این اجتماعشان؛ مثلاً رئیس مصر را‏‎ ‎‏ببرند به آنجا، رئیس جمهور مصر را ببرند به امریکا و با او‏‎ ‎‏قراردادی بکنند، چه بکنند و از یک راهی، او را یک راهی ببرند که‏‎ ‎‏دیگران آن راه را ندارند؛ آن یکی را ببرند یک راه دیگری که آنها‏‎ ‎‏آن راه را ندارند. این از کم فهمی ماهاست و از بی عرضگی ما‏‎ ‎‏مسلمین است که اینطور اسیر هستیم و همۀ ما در تحت سلطه‏‎ ‎‏هستیم، و همۀ منافعِ شرق را دارند امریکا و شوروی و امثال اینها‏‎ ‎‏می برند.(81)‏

9 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

از دست رفتن استقلال و وحدت

‏نظر من نسبت به دوَل عربی، نظر خوبی نیست. دولتهای عربی نه‏‎ ‎‏توانسته اند استقلال خودشان را حفظ کنند و نه توانسته اند یک‏‎ ‎‏وحدتی بین خودشان ایجاد نمایند که اسرائیل را از بین ببرند.‏‎ ‎‏اختلافات بین خودشان و خیانت بعضی از سران دولتهای عربی‏‎ ‎‏باعث این شده است که صهیونیستها در آنجا باشند و خودشان را‏‎ ‎‏تثبیت کنند. و اخیراً هم متأسفانه رئیس مصر این کار را دارد انجام‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 68

‏می دهد.‏‎[2]‎‏ البته ممکن است بعضیها نسبتاً بد نباشند، لکن روی هم‏‎ ‎‏رفته نتوانسته اند یک اتحادی بین خودشان ایجاد کنند که به واسطۀ‏‎ ‎‏آن اتحاد، هم از استعمار نجات پیدا کنند و هم از اذناب استعمار که‏‎ ‎‏از آن جمله اسرائیل است. و اما نسبت به ملت عرب، همه برادر ما‏‎ ‎‏هستند و ما با آنها مثل برادر رفتار می کنیم.(82)‏

21 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

علت زبونی مسلمین در مقابل اسرائیل

‏باید بگوییم که دشمنهای اسلام، ممالکی که به اسلام سلطه پیدا‏‎ ‎‏کردند و به مسلمین، آنها مرد عمل بودند، نه حرف، و مسلمین در‏‎ ‎‏این، بعد از صدر اول، مرد حرف بودند نه عمل. خیلی خوب شعر‏‎ ‎‏می گفتند، خیلی خوب خطابه می خواندند، وقتی هم طرح‏‎ ‎‏مشکلات می شد، خیلی هم خوب طرح می کردند، اما از حدود‏‎ ‎‏گفتار خارج نمی شد؛ به عمل نمی رسید. اگر از حدود گفتار خارج‏‎ ‎‏می شد، نمی تواند انسان باورش بیاید که بیشتر از صد میلیون عرب‏‎ ‎‏در مقابل اسرائیل آن طور زبون باشند. و انسان نمی تواند باور کند‏‎ ‎‏که با داشتن همه چیز، و احتیاج غرب در بسیاری از امور به ممالک‏‎ ‎‏اسلامی، اینها همه تحت سلطه آنها باشند، با داشتن جمعیتهای‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 69

‏زیاد و ذخایر زیاد، این نیست جز اینکه آن روحیه ای که در صدر‏‎ ‎‏اسلام بود و منشأ غلبه شد، آن روحیه را ما از دست دادیم.(83)‏

19 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

منشأ گرفتاری مسلمین

‏مصیبت مسلمین بسیارش از دولتهای اسلامی سرچشمه می گیرد.‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی که باید با هم همصدا باشند، همفکر باشند، همه‏‎ ‎‏از یک دیانت، صاحب یک کتاب، و همه هم می بینند که با‏‎ ‎‏اختلافاتی که بینشان هست دیگران نتیجه می گیرند، درد را‏‎ ‎‏می دانند، لکن دنبال دوا نمی روند؛ بلکه هر روز اختلافاتشان بیشتر‏‎ ‎‏می شود و جدایی از هم بیشتر پیدا می کنند. و دولتهای بزرگ هم‏‎ ‎‏حرفشان همین است که ماها از هم جدا باشیم، و بلکه با هم‏‎ ‎‏دشمن باشیم و اشتغال پیدا کنیم به حال هم، و آنها استفاده کنند.‏

‏     باید مسلمین فکر اساسی برای خودشان بکنند و دولتهای‏‎ ‎‏اسلامی فکر اساسی بکنند، فکر این نباشند که چند روزی که‏‎ ‎‏هستند مرفَّه باشند و دارای سلطه بر کشور خودشان و این درد‏‎ ‎‏تفرُّق را خودشان دوا کنند؛ والاّ هیچ علاجی دیگر نیست در کار، و‏‎ ‎‏هیچ مجلس و هیچ کنفرانس و هیچ اجتماعی نخواهد داشت. من از‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی خواستارم که مسلمین را عموماً و دولتهای‏‎ ‎‏اسلامی را خصوصاً بیدار کند؛ و بر مشکلات خودشان غالب‏‎ ‎‏بشوند و اسلام آن طور که هست در ممالک اسلامی تحقق پیدا‏‎ ‎‏بکند، آن طور که در صدر اسلام بود.‏

‏     بله، یکی از مشکلات که باز مسلمین گرفتارش هستند، مشکلۀ‏‎ ‎‏دولت و ملت است و دولتها ـ در آنقدری که ما اطلاع داریم و شما‏‎ ‎‏هم مطلع هستید ـ دولتهایی هستند که با ملتشان تفاهم ندارند.‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 70

‏معامله دولتها با ملتها، معاملۀ دشمن با دشمن است. ملت پشت‏‎ ‎‏می کند بر دولت؛ و دولت می خواهد تحمیل کند بر ملت. از این‏‎ ‎‏جهت، ملتها پشتوانه دولتها نیستند؛ بلکه معامله دشمن با دشمن‏‎ ‎‏می کنند، و این موجب ضعف دولتهاست.(84)‏

19 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

معمای تفرقه!

‏برای من یک مطلب به شکل معماست و آن این است که همۀ دوَل‏‎ ‎‏اسلامیّه و ملتهای اسلام می دانند که این درد چیست، می دانند که‏‎ ‎‏دستهای اجانب در بین است که اینها را متفرق از هم بکند،‏‎ ‎‏می بینند که با این تفرقه ها ضعف و نابودی نصیب آنها می شود،‏‎ ‎‏می بینند که یک دولت پوشالی اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده‏‎ ‎‏ـ که اگر مسلمین مجتمع بودند، هرکدام یک سطل آب به اسرائیل‏‎ ‎‏می ریختند او را سیل می برد ـ مع ذلک در مقابل او زبون هستند.‏‎ ‎‏معما این است که با اینکه اینها را می دانند ، چرا با علاج قطعی، که‏‎ ‎‏آن اتحاد و اتفاق است روی نمی آورند؟ چرا توطئه هایی که‏‎ ‎‏استعمارگرها برای تضعیف آنها به کار می برند، آنها توطئه ها را‏‎ ‎‏خنثی نمی کنند؟ آیا این معما چه وقت باید حل شود؟ و پیش کی‏‎ ‎‏باید حل بشود؟ این توطئه ها را کی باید خنثی کند غیر از دولتهای‏‎ ‎‏اسلام و ملتهای مسلمین؟ این معمایی است که شما اگر جوابی‏‎ ‎‏دارید و حل کردید این معما را به ما هم تذکر بدهید.(85)‏

25 / 5 / 58 

*  *  *

‏ ‏

دو مشکل عمده مسلمین

‏ما می دانیم و مسلمین هم، بلکه مهم دولتهای اسلامی هم، همه‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 71

‏می دانند که آنچه به ما می رسد و رسیده است از دو مشکل است:‏‎ ‎‏یکی مشکلۀ بین خود دولتهاست، که مع الأسف تا کنون‏‎ ‎‏نتوانسته اند این مشکل را حل بکنند و آن مشکل؛ اختلافات بین‏‎ ‎‏خودشان است و آنکه می دانند منشأ همۀ گرفتاریهای مسلمین این‏‎ ‎‏اختلافات است و ما هم بیش از قریب به بیست سال است که در‏‎ ‎‏این موضوع هِی سفارش کردیم، هِی گفتیم، نوشتیم، دعوت‏‎ ‎‏کردیم سران دولتها را بر این اتحاد، لکن مع الأسف تا کنون حاصل‏‎ ‎‏نشده است. و مشکل دوم؛ مشکل دولتها با ملتهاست که دولتها با‏‎ ‎‏ملتها طوری رفتار کردند که ملتها پشتیبان آنها نیستند. مشکلاتی که‏‎ ‎‏برای دولتها پیدا می شود و باید به دست ملتها این مشکلات رفع‏‎ ‎‏بشود، برای تفاهمی که بین آنها نیست. اگر ملتها دامن نزنند به‏‎ ‎‏مشکلات دولتها؛ لااقل بی تفاوت هستند. و من این مطلب را شاید‏‎ ‎‏کراراً گفتم که خوب است دولتها از دولت سابق ما و دولت فعلی ما‏‎ ‎‏عبرت بگیرند. دولت سابق در رژیم طاغوتی اگر مشکلی برای آن‏‎ ‎‏پیدا می شد، ملت یا بر مشکلات او می افزود و یا بی تفاوت‏‎ ‎‏بود.(86)‏

24 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سهل انگاری سران دولتها، عامل تمام گرفتاریها

‏تمام این گرفتاریهایی که در این مدت طولانی برای برادرهای ما در‏‎ ‎‏قدس پیدا شده است، در اثر سهل انگاری رؤسای اعراب بوده‏‎ ‎‏است. و من بیش از بیست سال در خطابه هایم، در گفتارم به اینها‏‎ ‎‏توصیه کردم، به سران دولتها که این اختلافات محلی جزئی را کنار‏‎ ‎‏بگذارند، و برای اسلام و برای پیشبرد اهداف اسلام با هم‏‎ ‎‏همفکری کنند و با هم اتحاد داشته باشند. و من باید بگویم که‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 72

‏اظهار خجلت می کنم که در مقابل بیش از صد میلیون جمعیت‏‎ ‎‏عرب و هفتصد میلیون جمعیت مُسْلِم، هشتصد میلیون تقریباً‏‎ ‎‏جمعیت مُسْلِم، یک عده معدودی بیایند و در مقابل اینها، آنطور‏‎ ‎‏کارها را بکنند. و این هم نمی شود عذر باشد که پشتیبان‏‎ ‎‏امریکاست. برای اینکه امریکا پشتیبان شاه هم بود، لکن وقتی که‏‎ ‎‏یک ملت اجتماع کردند بر یک مطلبی، نه قدرت شیطانی شاه‏‎ ‎‏توانست مقاومت کند، نه پشتیبانی ابرقدرتها. بلکه مطلق قدرتها اگر‏‎ ‎‏اتحاد پیدا کنند، جمعیت عرب و مهم سران این جمعیتها اگر اتحاد‏‎ ‎‏پیدا بکنند، شکی نیست که نه امریکا می تواند در مقابلشان کاری‏‎ ‎‏انجام بدهد و نه دیگر قدرتها.(87)‏

22 / 7 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

سرسپردگی حکومتها

‏مشکل مسلمین، حکومتهای مسلمین است. این حکومتها هستند‏‎ ‎‏که مسلمین را به این روز رسانده اند. ملتها مشکل مسلمین نیستند.‏‎ ‎‏ملتها با آن فطرت ذاتی که دارند، می توانند مسائل را حل کنند،‏‎ ‎‏لکن مشکل، دولتها هستند. شما سرتاسر ممالک اسلامی را وقتی‏‎ ‎‏که ملاحظه کنید کم جایی را می توانید پیدا بکنید که مشکلاتشان به‏‎ ‎‏واسطۀ حکومتهایشان ایجاد نشده. این حکومتها هستند که به‏‎ ‎‏واسطۀ روابطشان با ابر قدرتها و سر سپردگی شان با ابرقدرتهای‏‎ ‎‏چپ و راست، مشکلات را برای ما و همۀ مسلمین ایجاد کرده اند.‏‎ ‎‏اگر این مشکل از پیش پای مسلمین برداشته بشود، مسلمین به‏‎ ‎‏آمال خودشان خواهند رسید و راه حلّش با دست ملتهاست.(88)‏

18 / 5 / 59 


کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 73

غفلت مسلمین از قدرت اسلام

‏چرا مسلمین از این قدرت غافلند؟ چرا دولتهای اسلامی از این‏‎ ‎‏قدرت اسلام غافل هستند؟ چرا باید در طول سالهای متمادی‏‎ ‎‏دولتهای عربی سیلی بخورند از صهیونیسم؟ چرا باید در تحت‏‎ ‎‏سلطۀ قدرتهای خارجی باشند؟ مع الأسف بین خودشان‏‎ ‎‏اختلافات است. مشکل مسلمین همین است.(89)‏

28 / 7 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شکوه از حکومتهای اسلامی

‏ما از دست امریکا نباید خیلی گله کنیم ولو ام الفساد اوست، لکن از‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی و از حکومتهای اسلامی باید شکوه کنیم و‏‎ ‎‏فریاد بزنیم. اسلام اینقدر برای اجتماع و برای وحدت کلمه، هم‏‎ ‎‏تبلیغ کرده است و هم عمل کرده است؛ یعنی، روزهایی را پیش‏‎ ‎‏آورده است که با خود این روزها و انگیزۀ این روزها تحکیم‏‎ ‎‏وحدت می شود مثل عاشورا و اربعین. و قرآن کریم پافشاری دارد‏‎ ‎‏در این مطلب که متفرق نباشند مردم، مسلمین از هم، و ید واحده‏‎ ‎‏باشند و معتصم به «حبل الله » باشند. امریکا باید به حسب آن تزی‏‎ ‎‏که دارد و آنکه اختلاف بین مسلمین بیندازد و بهره برداری کند و‏‎ ‎‏همۀ حیثیت مسلمین را و دارایی مسلمین را و ذخایر مسلمین را‏‎ ‎‏بچاپد و مسلمین را به حال مصرفگرا نگه دارد. آنها البته روی‏‎ ‎‏مقاصد پلید خودشان این مسائل را پیش می آورند و ما هم از آنها‏‎ ‎‏توقع اینکه اینطور نباشند نداریم، اما مسلمین یعنی سران‏‎ ‎‏مسلمین، اینها را ما از آنها شکایت داریم و باید فریاد بزنیم از‏‎ ‎‏دست اینها که خودشان را طرفدار اسلام معرفی می کنند و‏‎ ‎‏برخلاف نص قرآن کریم و برخلاف سنت رسول الله اعظم عمل‏‎ ‎‏می کنند و برخلاف مصالح کشورهای زیردست خودشان عمل‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 74

‏می کنند. مشکل مسلمانها این حکومتهایی است که بر آنها دارند‏‎ ‎‏حکومت می کنند و این اختلافاتی است که با دست خود آنها در‏‎ ‎‏بین خودشان ایجاد می شود.‏

‏     اگر نبود این طرح امریکا‏‎[3]‎‏ و طرح دوم امریکا به دست فهد‏‎[4]‎‏ و‏‎ ‎‏طرحهایی هم که بعدها خواهند درست کرد، اسرائیل به خودش‏‎ ‎‏حق نمی داد که بیاید و ارتفاعات جولان را به خاک خودش ملحق‏‎ ‎‏کند. این طرحها موجب اختلاف شد و راه را باز کرد برای‏‎ ‎‏اسرائیل.(90)‏

25 / 9 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

خیانت بعضی از سران

‏اشکال در این بی توجهی حکومتهاست که منافع خودشان را‏‎ ‎‏می دهند، ذخایر خودشان را تقدیم می کنند و در ازای آن ذلت‏‎ ‎‏برای خودشان و برای ملتشان به هدیه می آورند. مشکل همۀ‏‎ ‎‏مسلمین و اسلام در این بی توجهی یا با توجه خیانت بعض از سران‏‎ ‎‏کشورهاست. ملتها اگر نشسته اند که این دولتها برای آنها جلو‏‎ ‎‏اسرائیل را بگیرد و جلو قدرتهای دیگری که اینها را می خواهند به‏‎ ‎‏ذلت بکشند و ذخایر آنها را ببرند، این توقع بیجایی است. شما‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 75

‏ببینید که بین خود اعراب با این طرحها اختلاف انداخته اند. بین‏‎ ‎‏حکومت اسلامی ما می خواهند با یک تبلیغاتی اختلاف بیندازند؛‏‎ ‎‏تبلیغ به اینکه اسلحه از اسرائیل می خرند، تبلیغ به اینکه‏‎ ‎‏تروربازیها را اینها دارند درمی آورند و در بحرین چه کردند. اینها‏‎ ‎‏همه نقشه هایی است که برای مسلمین کشیده اند و راه اختلاف را‏‎ ‎‏هر روز بیشتر باز می کنند و شکاف بین حکومتها را هم هر روز‏‎ ‎‏زیادتر می کنند و نتایجی که باید بگیرند شروع کردند. ‏

‏     قضیۀ ضمیمه شدن بلندیهای جولان به خاک غاصب اسرائیل،‏‎ ‎‏این ابتدای قضیه است و اسرائیل با پشتیبانی امریکا اعتنا به‏‎ ‎‏سازمانهای دست نشاندۀ امریکا ندارد، هر چه می خواهند‏‎ ‎‏مخالفت کنند، او کار خودش را انجام می دهد.(91)‏

25 / 9 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تأیید مدعیان اسلام، عامل فاجعه ها

‏ابتلای اسلام، امروز این است که گوشهایی که باید به مسائل، به‏‎ ‎‏مشکلات مسلمین گوش بدهند کر شده اند و زبانهایی که باید برای‏‎ ‎‏مصالح مسلمین به کار بیفتند لال شده اند. و چشمهایی که باید‏‎ ‎‏مصیبتهایی که بر مسلمین وارد می شود ملاحظه کنند کور شده اند‏‎ ‎‏ما با این لالها و کرها و کورها چه بگوییم؟ آیا این دولتهای منطقه‏‎ ‎‏مسئله لبنان را یک فاجعه نمی دانند؟ یک فاجعه برای اسلام‏‎ ‎‏نمی دانند؟ یک فاجعه برای مسلمین جهان نمی دانند؟ آیا حملۀ‏‎ ‎‏اسرائیل به لبنان و کشتار بی حد فاجعه نیست؟ برای اسلام فاجعه‏‎ ‎‏نیست؟ برای مسلمانها فاجعه نیست؟ آیا تصریح به اینکه این عمل‏‎ ‎‏با صوابدید امریکا واقع شده است، در گوش اینها وارد نمی شود؟‏‎ ‎‏اگر کر نیستند، چرا این فریاد و نالۀ عزیزان ما را در لبنان‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 76

‏نمی شنوند؟ و اگر کور نیستند، چرا این کشته هایی که هر روز دارد‏‎ ‎‏در لبنان و ایران روی هم می ریزد و جوانهای عزیزی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که در‏‎ ‎‏جبهه ها و زنها و بچه ها و مردهای پیر ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که در خارج جبهه ها و‏‎ ‎‏در شهرها به هلاکت می رسند، نمی بینند؟ اگر می بینند و فاجعه‏‎ ‎‏می دانند، چرا صحبتی در کار نیست؟ اگر علاقه به کیان اسلام،‏‎ ‎‏علاقۀ به قرآن کریم، علاقۀ به حرمین شریفین دارند، چرا امروز که‏‎ ‎‏دارد این معالم دینی زیر پا گذاشته می شود و تهدید می کند اسلام‏‎ ‎‏و قرآن و حرمین شریفین را، صحبتی نمی کنند؟ چرا باز کمک‏‎ ‎‏می کنند؟ چه شده است اینها را که در حضور آنها این مصایب واقع‏‎ ‎‏می شود و در محضر همه اینطور جنایتها واقع می شود و علاوه بر‏‎ ‎‏اینکه سکوت کرده اند تأیید می کنند، باز هم قرارداد کمپ دیوید را‏‎ ‎‏می خواهند تأیید کنند، باز هم طرح فهد را می خواهند تأیید کنند،‏‎ ‎‏باز هم اسرائیل را می خواهند بشناسند؟ این فاجعه ها را باید ما با‏‎ ‎‏کی در میان بگذاریم؟ با دولتهایی که چشم و گوششان را بسته اند و‏‎ ‎‏بدون اراده تسلیم امریکا شده اند؟ با ملتهای مظلومی که تحت‏‎ ‎‏فشار این دولتها دارند جان می دهند؟(92)‏

23 / 3 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

شکایت از سران حکومتهای اسلامی

‏ما به کجا باید عرض کنیم، جز به ساحت مقدس خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی؟ شکایت از این حکومتها را به کجا ببریم جز به ساحت‏‎ ‎‏مقدس خدای تبارک و تعالی؟ ما چطور شکایت کنیم از آنهایی که‏‎ ‎‏ایران را که ایستاده است و می خواهد در مقابل همۀ قدرتها بایستد‏‎ ‎‏و اسلام را محقق کند در دنیا، در مقابل این، طرح جهاد می دهند و‏‎ ‎‏[‏‏در مقابل‏‏]‏‏ اسرائیل، که به جنگ با اسلام برخاسته است و با‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 77

‏صراحت می گوید که از نیل تا فرات مال من است و حرمین‏‎ ‎‏شریفین را از خود می داند، سکوت کرده اند؟ ما این دردها را کجا‏‎ ‎‏ببریم؟ این مصیبتها را پیش کی طرح کنیم؟ این سکوتهای مرگبار‏‎ ‎‏را، این سکوتهایی که تأیید می کند جنایتکاران را، این سکوتهایی‏‎ ‎‏که تشویق می کند ستمکاران را، باید به کی عرضه کنیم، و از کی‏‎ ‎‏بخواهیم که عنایت کند و این سکوتها را بشکند؟ جمعیتتان کم‏‎ ‎‏است؟ ثروتتان کم است؟ نفتتان ناچیز است؟ زمینهایتان کم است؟‏‎ ‎‏مراکز مهمی که در ‏‏[‏‏مراکز‏‏]‏‏ سوق الجیشی بسیار معتبر است، شما‏‎ ‎‏دستتان نیست؟ همۀ امکانات هست، لکن یک چیز نیست و آن‏‎ ‎‏ایمان است. ایمان نیست.(93)‏

23 / 3 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

تحمل بار ذلت اسرائیل برای حکومت بر ملتها

‏در سالروز قدس سال 1361 غم انگیزترین و دردناکترین روزها را‏‎ ‎‏می گذرانیم و اسفناکترین و مصیبت بارترین ایام را پشت سر‏‎ ‎‏می گذاریم. نه فقط غم و درد برای شهدای بی پناه و بیگناه لبنان‏‎ ‎‏مظلوم، و نه فقط أسف و مصیبت از حملۀ دامنه دار اسرائیل جانی‏‎ ‎‏با بمبهای خوشه ای و آتشزا به ساکنین عرب و مسلمانان بیروت،‏‎ ‎‏که موجب شهادت و آسیب هزاران پیر و جوان و زن و مرد و کودک‏‎ ‎‏بیگناه بی پناه شده است، و نه برای نقشه های شوم امریکای ابر‏‎ ‎‏جنایتکار، و نه برای هدم اساس اسلام در ایران و سایر کشورها، و‏‎ ‎‏نه برای کمکهای مادی و معنوی مصر و اردن و دیگر هم قطارانشان‏‎ ‎‏به دو جنایتکار افسار گسیخته «بگین» و «صدام»، که اینان خوی‏‎ ‎‏درندگی و جنایتکاری دارند و زندگی و حیات مادی آنان بستگی‏‎ ‎‏به تجاوز به حقوق ملتها و مستضعفان جهان دارد، و تحت ستم‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 78
‏قرار دادن و سرکوبی ملتهای مظلوم از افتخارات آنان است؛ و نه‏‎ ‎‏برای تجاوز بی رحمانۀ صدام عفلقی و حزب بعث عراق به کشور‏‎ ‎‏اسلامی ایران و کشتار هزاران کودک، پیرزن و پیرمرد، و به ویرانه‏‎ ‎‏بدل کردن شهرهای آباد و سرسبز عرب نشین و فارس نشین ایران،‏‎ ‎‏که این حزب مشرک نمی تواند اسلام را تحمل کند و برنامۀ آن‏‎ ‎‏براندازی اسلام و هواداران آن است. مصیبت و تأسف و غم و درد‏‎ ‎‏برای ابتلای مسلمانان به این حکومتهای خودفروخته و دلباخته به‏‎ ‎‏ابرقدرت امریکا و چشم بسته به فرمان دشمنان اسلام و مسلمانان‏‎ ‎‏است. اینان برای مخالفت با جمهوری اسلامی و کمکهای نظامی و‏‎ ‎‏تسلیحاتی و مادی و معنوی به صدام ـ که اسلام را دشمن خود‏‎ ‎‏می داند ـ عذرهایی می تراشیدند و مسئلۀ فارس و عرب را‏‎ ‎‏برخلاف دستورات اسلام و قرآن مجید پیش می آوردند و در‏‎ ‎‏بوقهای تبلیغاتی و مطبوعات در خدمت ابرقدرتها پشتیبانی‏‎ ‎‏اسرائیل از ایران را با دروغ شاخدار بهانه می کردند.‏

‏     امروز که اسرائیل به یک کشور مسلمان عربی حمله نموده و‏‎ ‎‏مسلمانان را به خاک و خون می کشد، چه عذری در خفقان مرگبار‏‎ ‎‏خود دارند؟ چه عذری در پیشگاه خدای قهار و ملتهای اسلامی‏‎ ‎‏در کمک به اسرائیل و ارباب جنایتکارش دارند؟ چه عذری در‏‎ ‎‏تعقیب پیشنهاد ذلت بار «کمپ دیوید» و «طرح فهد» دارند؟ چه‏‎ ‎‏عذری در سازش با این جانیان بالذات و خونخواران حرفه ای‏‎ ‎‏دارند؟ آیا امریکا با امریکای سابق که ما را به دروغ متهم به سازش‏‎ ‎‏با آن می کردند فرق کرده است؟ و یا اسرائیل با اسرائیلی که به‏‎ ‎‏بهانۀ دروغین دادن اسلحه به جمهوری اسلامی به کمک صدام‏‎ ‎‏شتافتند و به دشمنی با ما برای نجات حزب بعث عفلقی یقه پاره‏‎ ‎‏می کردند، تفاوت کرده است؟‏


کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 79

‏     بارالها، مسلمانان منطقه گرفتار یک چنین حکمفرمایانی‏‎ ‎‏هستند، چنانچه مولای آنان علی بن ابیطالب گرفتار منافقانی ظاهر‏‎ ‎‏الصلاح بود و به دست آنان در مثل این ایام به لقای تو شتافت و از‏‎ ‎‏گرفتاریها نجات پیدا کرد.‏

‏     بارالها، امروز اسلام گرفتار منافقانی جنایتکارتر از‏‎ ‎‏«نهروانی»هاست که با نام اسلام، آن را می کوبند و با دشمنان‏‎ ‎‏اسلام به اسم اسلام و در حقیقت برای چپاول اموال ملتهای مظلوم‏‎ ‎‏و محروم و دربند  کشیدن آزادگان ملتها سازش می کنند.‏

‏     خداوندا، این دولتمردان نادان، بار ذلت اسرائیل را به دوش‏‎ ‎‏می کشند که چند روزی بر ملتهای مسلمان حکومت کنند.‏

‏     خداوندا، این حکومتهای نادان با داشتن همۀ امکانات برای‏‎ ‎‏پیروزی بر ابرقدرتها، به جنایات امریکا و اسرائیل صحه‏‎ ‎‏می گذارند، و برای تحکیم پایه های کفر شب و روز خود را‏‎ ‎‏نمی فهمند.(94)‏

25 / 4 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پناه بردن دولتها به امریکا از دست اسرائیل!

‏تکلیف ملتها در آستان روز قدس و آستان سالروز شهادت بزرگ‏‎ ‎‏انسان تاریخ بشریت آن است که در اجتماعات و راهپیماییهای‏‎ ‎‏خود از دولتهای خویش به طور جدی بخواهند که با قدرت نظامی‏‎ ‎‏و سلاح نفت در مقابل امریکا و اسرائیل به مقابله برخیزند، و اگر‏‎ ‎‏گوش نکردند و اسرائیل جنایتکار را که تمام منطقه حتی حرمین‏‎ ‎‏شریفین را تهدید می کند و هم اکنون عمق خواسته های او واضح‏‎ ‎‏شده است، تأیید کردند، با فشار و اعتصابات و تهدید، آنان را‏‎ ‎‏مجبور به عمل کنند. در حالی که اسلام و اماکن مقدسۀ آن مورد‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 80

‏تهدید به تجاوز قرار گرفته هیچ فرد مسلمانی نمی تواند در مقابل‏‎ ‎‏آن بی تفاوت باشد. و آنچه در این موقع که اسرائیل تجاوز گسترده‏‎ ‎‏به بلاد مسلمین نموده و مسلمانان بیگناه و بی پناه را به خاک و خون‏‎ ‎‏کشیده است دولتهای منطقه انجام می دهند جز یک کلام بی محتوا‏‎ ‎‏و سازشکارانه نیست. و مصیبت بارتر آنکه از دست اسرائیل به‏‎ ‎‏امریکا ـ جنایتکار اصلی ـ پناه می برند؛ و در حقیقت از خوف مار به‏‎ ‎‏اژدها روی می آورند، و با داشتن ابزار مقابله با آنان حاضر به یک‏‎ ‎‏کلمۀ خشن یا یک تهدید نیستند. و با این وضع باید همه حاضر‏‎ ‎‏برای محو و نابودی شوند و در طول زندگی خود به هر ذلتی تن در‏‎ ‎‏دهند.(95)‏

25 / 4 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حب نفس بعضی از سران

‏حب نفس است که کشورهای اسلامی، سران کشورهای اسلامی‏‎ ‎‏در مقابل جنایاتی که از این قدرتها واقع می شود و از وابستگان آنها‏‎ ‎‏واقع می شود، بی تفاوتند. اگر این حب نفس در این سران‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی نبود و این حب جاه و قدرت نبود، با این فجایع‏‎ ‎‏که واقع شده است، با این ظلمهایی که واقع شده است بر ایران و‏‎ ‎‏بدتر از او بر لبنان، نمی نشستند و تماشا کنند. همه ترس از این‏‎ ‎‏دارند که این قدرت تخیلی، که باید بگویم که هیچ ارزش ندارد،‏‎ ‎‏ازشان گرفته بشود. از این جهت، آن طور خاضع شدند در مقابل‏‎ ‎‏امریکا و بدتر از او و فجیعتر از او، درمقابل اسرائیل که الآن همه‏‎ ‎‏جست و خیزهایی که در این، اکثر این کشورهای اسلامی می شود‏‎ ‎‏برای این است که، اسرائیل را به رسمیت بشناسند و آن قرارداد‏‎ ‎‏«کمپ دیوید» را تحکیمش ببخشند.‏


کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 81

‏     اگر حب این چند روز ریاست، این چند روز سلطه نبود، هر‏‎ ‎‏انسانی ادراک این معنا را می کند که مثل اسرائیل بر بلاد مسلمین‏‎ ‎‏این طور رفتار کند و این طور جسورانه در مقابل همه، همه را‏‎ ‎‏تحقیر کند.(96)‏

9 / 6 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

بیداری دولتها

‏و خدای تبارک و تعالی این ملت ها را توجه بدهد به این مسائل، و‏‎ ‎‏این دولت هایی که در کشورهای اسلامی هستند از خواب بیدار‏‎ ‎‏کند. اینها گمان می کنند که اسرائیل پشت و پناه آنها هست که کمک‏‎ ‎‏به او می کنند. اسرائیلی که بنایش بر این است که کشورهای عربی‏‎ ‎‏را بگیرد، این را خیال می کنند که این پشت و پناه او هست، یا‏‎ ‎‏امریکا پشت و پناه است، امریکا از شما نفت می خواهد و امریکا‏‎ ‎‏از شما نفع می خواهد و می خواهد شما بازار باشید برای او.(97)‏

27 / 6 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ابراز تأسف از خواب غفلت بعضی از دولتها

‏اکنون جای تأسف نیست که سران کشورهای عرب در مقابل این‏‎ ‎‏مصیبت یا ساکت نشسته اند و راه را برای این نقشۀ شوم باز‏‎ ‎‏گذاشته اند، و یا برای خوشامد امریکا و یا جاه و مقام آنی خویش‏‎ ‎‏حامی اسرائیل شده اند؟ اینجانب، برای ادای وظیفۀ اسلامی، در‏‎ ‎‏هر فرصت فریاد دل محرومان و مظلومان منطقه را به جهانیان، از‏‎ ‎‏آن جمله دولت های کشورهای اسلامی، رسانده ام. و پس از این‏‎ ‎‏نیز، اگر فرصتی رخ دهد، ان شاء الله خواهم رساند. شاید در‏‎ ‎‏حکومت های این کشورها، که بعضی سرگرم عیاشی و بعضی نزاع‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 82

‏و جدال با برادران خویش و بعضی از ترس امریکا خود را‏‎ ‎‏باخته اند، اثر کند و این خواب غفلت به یک بیداری اسلامی ـ‏‎ ‎‏انسانی تبدیل گردد، و به این وضع فلاکتبار خویش خاتمه دهند، و‏‎ ‎‏همانند ایران قهرمان دست رد به سینۀ تمام ابرقدرتها زنند. اکنون‏‎ ‎‏برادران مسلمان لبنانی ما در چنگال اسرائیل و دولت خونریز لبنان‏‎ ‎‏و از آن بدتر امریکای تجاوزگر گرفتارند و هر روز گروهی از آنان‏‎ ‎‏شهید یا آواره می شوند؛ و اکثر دولتهای منطقه سرگرم سازش با‏‎ ‎‏اسرائیل یا تأیید دولت لبنان هستند.(98)‏

31 / 6 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حماقت، عامل مجادلۀ بعضی از سران

‏مع الأسف به واسطۀ حماقت بعض ـ رأس ـ رؤوس، به جان هم‏‎ ‎‏می اندازند همه را. این را وادار می کنند حمله کند به ایران، آن قدر‏‎ ‎‏ضرر ببرد، آن قدر رنج ببرد، آن قدر چه بکند ملت عراق را، آن‏‎ ‎‏طور صدمه وارد به آن بکند برای یک حماقتی که آنها گفتند برو‏‎ ‎‏سردار قادسیه بشو! از آن طرف هم فلسطینی ها را به جان‏‎ ‎‏هم انداخته اند. جنگ بین خودشان آن طور می بینید که واقع شده.‏‎ ‎‏از آن ور هم اختلاف ما بین خود ما، دولت های مسلمین. آخر چرا‏‎ ‎‏باید اینطور باشد؟ اینها اگر واقعاً بیدار بشوند و بفهمند چه قدرتی‏‎ ‎‏در دست شان هست و چه منابعی در دست اینها هست که منابع،‏‎ ‎‏رگ حیات آنها در دست اینهاست، خوب، با هم روابط پیدا‏‎ ‎‏می کنند، روابط دوستی پیدا می کنند. خوب، ما هی فریاد می زنیم‏‎ ‎‏که آقا بیایید با هم دوست باشیم، چه هی آنها می گویند نه، ایران‏‎ ‎‏می خواهد همه کشورهای دنیا را ازبین ببرد. ایران چرا می خواهد‏‎ ‎‏ببرد، ایران می خواهد همه را اصلاح کند؛ می خواهد که با هم‏

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 83

‏باشند همه شان، برادر باشند همه شان. مع ذلک نمی فهمند و باید‏‎ ‎‏چه کرد این را. و من امیدوارم که کم کم درست بشود، و کم کم‏‎ ‎‏ملت ها بیدار بشوند و از راه ملت ها این کارها اصلاح بشود.(99)‏

29 / 8 / 62 

*  *  *

‎ ‎

کتابفلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)صفحه 84

  • )) جمعیت مسلمانان جهان در زمان صدور پیام.
  • )) منظور، امضای قرارداد کمپ دیوید است. قرارداد کمپ دیوید، توافقنامه ای بود که میان سادات رئیس جمهور مادام العمر حاکم بر مصر و مناخیم بگین نخست وزیر وقت رژیم غاصب اسرائیل با میانجیگری جیمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا در آغاز سال 1358 ه . ش. برابر با سپتامبر 1987 در یکی از مقرهای حکومت امریکا به نام کمپ دیوید، به امضا رسید. قرارداد کمپ دیوید، پس از جنگ خونین و سنگین میان اعراب و اسرائیل، بزرگترین خیانت و نخستین قدم سازش بود که احساسات ملتهای عرب را برانگیخت و منجر به اخراج مصر از جرگه اعراب شد. این پیمان در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ـ که روحیه اعتماد به نفس و مبارزه جویی و موضع تهاجمی به ملتهای اسلامی و موضع ضعف به اسرائیل و حامیانش بخشیده بود ـ خیانتی عظیم بود که موجب شد، سادات توسط عده ای از نظامیان طرفدار انقلاب اسلامی ترور شده و به قتل برسد. اما چند سال بعد، دولتهای سازشکار عرب با زمینه سازیهایی مصر را مجدداً به جرگه اعراب باز گرداندند.
  • )) منظور، طرح کمپ دیوید است.
  • )) منظور، طرح صلح فهد پادشاه عربستان است. در سوم اوت سال 1981 م. (برابر با 1359 ه . ش.) کشورهای مصر، امریکا و اسرائیل در مورد قراردادی مبنی بر استقرار نیروهای نظامی در شبه جزیره سینا (که توسط اسرائیل اشغال شده بود) پس از عقب نشینی آینده اسرائیل در سال 1982 توافقهایی انجام دادند. در همین ایام یعنی 7 اوت 1981، فهد پادشاه کنونی عربستان سعودی که آن زمان ولیعهد عربستان بود طرحی را پیشنهاد کرد که حاوی نکات زیر بود:      1. عقب نشینی اسرائیل از همۀ سرزمینهای اشغالی و از جمله بیت المقدس عربی.     2. تضمین حقوق فلسطینی هایی که مایل به بازگشت به موطن خود نیستند، از طریق جبران خسارتهای وارده به آنها.     3. تضمین حق همۀ کشورهای منطقه دایر بر زندگی صلح آمیز با یکدیگر.     نکات فوق بعضی از مواد طرح فهد بود که مورد سوم از سوی عموم سیاستمداران طرح زیرکانه ای برای به رسمیت شناختن اسرائیل تلقی شد و مخالفتهایی را در میان اعراب جناح رادیکال برانگیخت.