مقصد دوم امور عامّه

اضافه:

اضافه:

‏از اعراض نسبیه مقولۀ اضافه است. اضافه عبارت است از نسبت مکرّر بین دو‏‎ ‎‏چیز به طوری که در تصور از هم جدا نمی شوند، مانند نسبت فوقیت و تحتیت و‏‎ ‎‏نسبت ابوّت و بنوّت که با تصور فوقیت، تحتیت هم تصور می شود و بالعکس.‏

‏و مضاف بر چهار قسم است:‏

‏1ـ مضاف حقیقی: که عبارت است از معنای مصدری و نفس اضافه و نسبت.‏

‏2ـ مضاف مشهوری: یعنی آنچه اضافه بر او عارض می شود. مثل موصوفی که‏‎ ‎‏صفت بر او عارض می شود، مانند اَب یا ابن. از لوازم مکرّر بودن نسبت این است که‏‎ ‎‏لازم است بین دو طرف مضاف منعکس باشد؛ چنانکه گویی: پدر، پدرِ پسر است و‏‎ ‎‏پسر، پسرِ پدر است و یا هر یکی از دو برادر، برادرِ دیگری است.‏

‏از سایر لوازم اضافه، تکافؤ و برابری آنها از حیث فعلیت و قوه است، یعنی اگر‏‎ ‎‏یکی از دو طرف اضافه بالفعل باشد، طرف دیگر آن نیز بالفعل است. مثلاً اگر ابوّت‏‎ ‎‏بالفعل باشد، بنوّت هم باید بالفعل باشد. و اگر یک طرف بالقوه باشد، طرف دیگر هم‏‎ ‎‏بالقوه باشد؛ چنانکه تا فرزند دوم متولد نشود به فرزند اوّلی برادر نمی گویند مگر‏‎ ‎‏بالقوه.‏

‏تقسیم دیگر: از جهت دیگر اضافه را به اضافۀ مختلفة الاطراف و متشابهة الاطراف‏‎ ‎‏تقسیم کرده اند.‏

‏1ـ اضافۀ مختلفة الاطراف عبارت است از نسبت دو چیز مختلف به یکدیگر، مانند‏‎ ‎‏نسبت ابوّت به بنوّت و علیت به معلولیت و قرب به بعد و فوقیت به تحتیت که در این‏‎ ‎‏موارد اَب غیر ابن و علت غیر معلول است.‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 398

‏2ـ اضافۀ متشابهة الاطراف از نسبت دو چیز موافق به یکدیگر حاصل می شود، مثل‏‎ ‎‏برادری و همسایگی و برابری که مثلاً برادر با برادر متشابه است.‏

‏سخن آخر اینکه: مقولۀ اضافه بر تمام اشیاء و موجودات عارض می شود. پس‏‎ ‎‏هیچ موجودی از اضافه خالی نیست و به همین جهت است که برای هر چیزی‏‎ ‎‏اضافات است و اقل آن: اضافۀ علیت و معلولیت، مخالفت و مماثلت و مقابلت است.‏‎ ‎‏چنانکه خداوند متعال نیز دارای صفات اضافی همچون خالقیت و مبدأیت و رازقیت‏‎ ‎‏و نظایر آن است که به لحاظ مفاهیم عنوانی این اوصاف، برای خداوند نسبت و اضافه‏‎ ‎‏حاصل می شود. گرچه اضافۀ خداوند نسبت به موجودات اشراقی است، یعنی اضافۀ‏‎ ‎‏به حق عین هستی موجودات است و ارتباط حق به خلق و ارتباط خلق به حق به‏‎ ‎‏اضافۀ اشراقیه است، یعنی منشأ وجود خلق در عالم وجود حق است.‏

‏و در پایان خدا را بر صفات او سپاس می گوییم و او را به اسمائش تنزیه و تسبیح‏‎ ‎‏می کنیم.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 399