فصل سوم: ادارۀ امر به معروف و نهی از منکر

‏ ‏

‏ ‏

فصل سوم: ادارۀ امر به معروف و نهی از منکر

‏ ‏

‏ ‏

فرمان تشکیل ادارۀ امر به معروف و نهی از منکر

‏شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم مأموریت دارد که اداره ای به اسم «امر‌به معروف و نهی از منکر» در مرکز تأسیس نماید؛ و شعبه های آن در تمام کشور گسترش پیدا کند؛ و این اداره، مستقل و در کنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است. و دولت انقلاب اسلامی مأمور است که اوامر صادره از این اداره را اجرا نماید و این اداره مأمور است که در سراسر کشور از منکرات به هر صورت که باشد جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر حاکم شرعی یا منصوب از قِبَل او، اجرا نماید و احدی از اعضای دولت و قوای انتظامی حق مزاحمت با متصدیان این اداره ندارند. و در اجرای حکم و حدود الهی احدی مستثنیٰ نیست حتی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است باید در مورد او اجرا شود.‏‎[1]‎‏(687)‏

1358 ه‌.ش.


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 535

ترسیم اهداف ادارۀ امر به معروف و نهی از منکر

‏ما مبارزۀ با فساد را با دایرۀ امر به معروف و نهی از منکر که یک وزارتخانۀ مستقل بدون پیوستگی به دولت، با یک همچو وزارتخانه ای که تأسیس خواهد شد ان شاءالله مبارزۀ با فساد می کنیم؛ فحشا را قطع می کنیم؛ مطبوعات را اصلاح می کنیم؛ رادیو را اصلاح می کنیم؛ تلویزیون را اصلاح می کنیم؛ سینماها را اصلاح می کنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغاتْ تبلیغات اسلامی، وزارتخانه ها وزارتخانه های اسلامی، احکامْ احکام اسلام. حدود اسلام را جاری می کنیم؛ خوف از اینکه غرب نمی پسندد نمی کنیم. ‏

‏     غربْ ما را خوار کرد؛ غرب روحیات ما را از بین برد. ما را غربزده کردند؛ ما این غربزدگی را می زداییم. ما با ملت ایران، با همراهی ملت ایران، با پشتیبانی ملت ایران، تمام آثار غرب را ـ تمام آثار فاسده، نه آثاری که تمدن است ـ تمام اخلاق فاسدۀ غربی را، تمام نَغَمات باطلۀ غربی را خواهیم زدایید. ما یک «مملکتِ محمدی» ایجاد می کنیم.(688)‏

10 / 12 / 57

*  *  *

‎ ‎

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 536

  • )) آقای سید احمد خمینی در سال 1372 ه .ش. این توضیحات را پیرامون حکم امام ذکر کرده اند:      «این حکم چندی بعد از پیروزی انقلاب از طرف امام خمینی صادر شد و به محض اینکه شایع شد که امام چنین حکمی صادر کرده اند، از طرف شورای انقلاب و دولت موقت آمدند و به هر وسیله ای که بود جلوی آن را گرفتند، به دو علت:      الف) هنوز تشکیلاتی برای به اجرا درآوردن آن نیست.     ب) هرج و مرج می شود و هر کس، هر فردی را به محکمه می برد و یا روحانیون شهرها که وارد هم نیستند، دخالت می کنند.     امام گر چه به هیچ وجه قبول نداشتند، ولی چون عده ای گفتند، قبول کردند. بعدها معلوم شد که اگر این حکم به اجرا گذاشته می شد با توجه به جوّ انقلابی می توانستیم جلوی خیلی از کارهای خلاف را بگیریم. و به عقیدۀ من دولت موقت از اینکه به محاکم کشیده شوند، هراس داشت».