وظایف کارگزاران نسبت به مردم و مستضعفین

وظایف کارگزاران نسبت به مردم و مستضعفین

‏ ‏

‏ ‏

رعایت مصالح مستضعفین

‏به همۀ مسئولان کشورمان تذکر می دهم که در تقدم ملاکها، هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوا و جهاد در راه خدا نیست و همین تقدم ارزشی و الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده ازامکانات و تصدی مسئولیتها و ادارۀ کشور و بالاخره جایگزین همۀ سنتها و امتیازات غلط مادی و نفسانی بشود، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا، که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صِرف امتیاز لفظی و عرفی کفایت نمی کند، که باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود و مصلحت زجر کشیده ها و جبهه رفته ها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح دادهها و در یک کلام، مصلحت پابرهنه ها و گودنشینها و مستضعفین، بر مصلحت قاعدین درمنازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامی مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و باید سعی شود تا از راه رسیده ها و دین به دنیا فروشان، چهرۀ کفرزدایی و فقرستیزی روشن انقلاب ما را خدشه دار نکنند و لکۀ ننگ دفاع از مرفهین بیخبر از خدا را بر دامن مسئولین نچسبانند و آنهایی که در ‏


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 509

‏خانه های مجلل، راحت و بی درد آرمیده اند و فارغ از همۀ رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنه های محروم، تنها ناظر حوادث بوده اند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفته اند، نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند.(657)‏

6 / 5 / 66

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مسئولیت در برابر خالق و خلق

‏لکن امروز رئیس جمهور و دولت و مجلس شورای اسلامی و تمامی متصدیان امور تربیتی در مقابل خداوند قادر و توده های ملت مستضعف مسئول هستیم. ‏کُلُّکُمْ رٰاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسئول‎[1]‎‏ و باید بدانیم که از مسئولیتهای بسیار بزرگ، مسئولیت دینی و ملی است، مسئولیت در مقابل مستضعفان و مظلومان است، و بالاخره مسئولیت در پیشگاه خالق و خلق، آن هم در طول تاریخ آینده.(658)‏

1 / 7 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پیوند با مردم

‏رئیس جمهور باید فکر بکند که این مردم کوچه و بازار من را از پاریس آوردند اینجا و رئیس جمهور کردند؛ من باید خدمت بکنم به مردم. نخست وزیر باید فکر همین معنا باشد که این مردم بودند که من را از حبسها و زجرهای آنجا بیرون آوردند و نخست وزیر کردند، من باید خدمت به آنها بکنم. شما آقایان هم همین طور. هر کدام که در آن وقت زجر کشیدید و حبس رفتید، همین ملت، شما را نجات داده است. هر کدام هم که نبودید، اصلش مملکت یک حبسی بود، تمام کشور یک زندانی بود برای همه. بنابراین، آن چیزی که اساس است‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 510

‏در این مملکت، هم سیاست اقتضا می کند، هم دیانت اقتضا می کند، هم انصاف و وجدان اقتضا می کند؛ این است که این خدمتگزارهایی که مجانی برای شما دارند خدمت می کنند، و برای حکومت دارند خدمت می کنند، اینها را ارجشان را بدانید. و بدانید که اگر خدای نخواسته این پیوند سست بشود و گسسته بشود. خدای نخواسته کار همان است که اوّل بود. حال نشود چند وقت دیگر، چند وقت دیگر، از حالا باید این بنیان، محکم باشد، این بنیان را باید همیشه دنبال‌استحکامش باشید. و این استحکام را هر کدام شما در محلتان عهده دارش هستید، یعنی یک تکلیف شرعی ـ وجدانی است که شما‌نگذارید در هر جایی که هستید آن کسانی که در زیر نظر شما وزیر ـ‌عرض کنم ـ حکومت شما هست به مردم بدسلوکی کنند، مردم را بپذیرید برای خودتان، بروید تو مردم، جدا نشوید از مردم. آن وقت این طور بود که مردم را نمی پذیرفتند، جدا بودند از مردم. اگر محمدرضا می خواست از یک راهی برود، چند روز قبلش باید همۀ آنجا را، خانه ها را کنترل کنند تا بتواند از آنجا عبور کند. این سلطنت نیست که، این ذلّت است. اسمش را سلطنت می گذارند.(659)‏

15 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

خدمتگزاری به مردم و محرومین

‏من امیدوارم که همه تان سلامت و با سعادت باشید و همه مان و همه تان خدمتگزار به این مردم، خصوصاً به مستمندان، به ضعفا؛ عمده توجهتان به این طبقه باشد که این طبقه احتیاج دارند. اینطور نباشد که مثل رژیم سابق که یک دسته بالاها را برایشان همه چیز فراهم کردند، به علاوه که جیبهایشان را هم پُر کردند و فرستادند و یک دسته هم زاغه‌نشین اطراف تهران که الآن هم باز به همین طور‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 511

‏هستند، اینها باید تبدّل پیدا کنند. باید فرق باشد ما بین دولتی که می گوید من اسلام هستم و دولت اسلامی هستم، با دولتهایی که طاغوتی هستند. یک فرقش هم این است که عنایت شما فرماندارها یا خدمتگزاران به خلق، به این طبقۀ ضعیف بیشتر باشد تا آن طبقۀ بالا. مبادا یکوقتی یک نفر آدمی که مثلاً متمکن است و چیزدار است با یک نفر آدم ضعیف، او را با آنکه آن یکی باید جلو باشد او را جلو بیندازید. من نمی گویم آن یکی را جلو بیندازید؛ می گویم عدالت باید باشد. البته در یک فرمانداری که به آن احتیاج دارند نمی تواند همه را یکدفعه بپذیرد؛ لکن روی عدالت باشد که آن آدمی که ضعیف است هم بپذیرید؛ آن یکی هم که غیرضعیف است او را هم بپذیرید.(660)‏

26 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

توجه به خانواده های شهدا و...

‏با اینکه اطمینان داریم که خانواده های معظم شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین هیچ‌گاه راضی نشده و نمی شوند که در برابر ایثار عزیزانشان که فقط به خاطر خدا و رسیدن به کمال بوده است سخن از رفاه و مادیات به میان آید و همت آنان بلندتر از این مقوله هاست، ولی بر دست اندرکاران نظام است که ذوق و استعداد و توان خود را در هر‌چه بهتر رسیدن به امور معنوی و مادی و ارزشی و فرهنگی این یادگاران هدایت و نور به کار گیرند و از خدمت بی شائبه و بی منت به آنان دریغ نکنند؛ هر چه انقلاب اسلامی ایران دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است. من می دانم که بسیاری از خانواده های عزیز شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودین به خاطر مناعت طبع و بزرگواری و اخلاق کریمۀ خود در مصایب و مشکلات زندگی به مسئولین مراجعه نکرده اند و یا مراجعه شان به حداقل بوده است. و همه نیز‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 512

‏می دانیم که اکثریت این قشر و رزمندگان عزیز اسلام از طبقات محروم و کم درآمد بودند و مرفهین کمتر دل برای انقلاب سوختند، ولی وظیفۀ ماست که در حد توان و مقدورات قدرشناس زحمات آنان باشیم و من میل ندارم که این قدرشناسی فقط در حد تعریف و تمجید ظاهری خلاصه شود بلکه باید در همه نوع امتیازات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی به آنان بها داده شود.(661)‏

11 / 7 / 67

*  *  *

‎ ‎

‎ ‎

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 513

  • )) بحارالانوار؛ ج 72، ص 38.