نفی نژادپرستی و طایفه گری

نفی نژادپرستی و طایفه گری

‏ ‏

‏ ‏

تقوا تنها امتیاز

‏تفرقه جویی و نژادپرستی در کار نیست و بین ملتهای اسلامی هیچ گونه امتیازی وجود ندارد، جز تقوا و پرهیزگاری، گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. ‏حَسْبُنَاالله ُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‎[1]‎‏. (478)‏

19 / 7 / 47

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نفی امتیاز قومی در اسلام

‏ما کراراً عرض کردیم به همۀ برادرهای کُردِمان که آمدند اینجا، برادرهای بلوچمان که آمدند اینجا، که اسلام اینطور مرزهایی که در سایر مسلکها هست ندارد. اسلام با صراحت می گوید که آنی که پیش خدا کرامت دارد، آدم مُتقی است. آدمی است که روشش صحیح باشد؛ تقوا داشته باشد، فاسد نباشد؛ مُفسِد نباشد. و نسبت به همۀ عرب و عجم و کرد و ترک و اینها به طور علی السواء بهمه نظر دارد. همان طور که خدای تبارک و تعالی در ایجاد یک طایفه با طایفه دیگری فرق نگذاشته، همه را نعمتِ ایجاد داده است و همه را نعمتهایی در دسترسشان گذاشته است که خودشان باید با فعالیت ‏‏[‏‏کسب کنند‏‏] ‏‏البته موادش را گذاشته است. فرق نگذاشته است بین این ناحیه که کُرد می نشیند؛ آن ناحیه که تُرک می نشیند؛ آن ناحیه که عرب هست؛ آن ناحیه که عجم است، این حرفها نیست در کار. ‏


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 405

‏ ‏‏     پیغمبر اکرم در عین حالی که خودشان عرب بودند، از ایشان نقل می کنند که فرموده اند که فخری از عرب بر عجم نیست؛ و از عجم بر عرب نیست. هیچ کدام به دیگری تَفوُّقی ندارد. همۀ آنها از یک پدرند و از یک مادرند، و علی السواء هستند.(479)‏

29 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نفی نژاد و رنگ و خاک در اسلام

‏همه مصالح خودشان را می خواهند. آن که مصالح مردم را می خواهد،‌آن اسلام است. آن که خط بطلان کشیده است بر اختلاف نژادی، آن اسلام است. آن که ما بین هیچ نژادی فرق نمی گذارد و همه‌را می گوید که باید تقوا داشته باشید و آن چیزی که میزان است‌تقواست، نه رنگ است و نه نژاد است و نه کشور است و نه هیچ چیز، آن اسلام است، و اینها می خواهند این نباشد. اینها می خواهند که‌نژادهای دیگر را زیر بار خودشان ببرند و اسلام مخالف است. آنها‌می خواهند که مصالح اسلام را، مصالح مسلمین را خودشان تشخیص بدهند و عمل کنند یعنی مصالح خودشان را، اسلام مخالفش است. البته ما بصراحت می گوییم که ایران و اسلام مخالف است با مصالح امریکا و شوروی، آن مصالحی که خیال می کنند که ایران هم باید تبع او بشود.(480)‏

23 / 2 / 63

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نگاه یکسان به طوایف

‏از کشور اسلامی و از قانون اسلام همین متوقع است که ما بین طایفه ای با طایفۀ دیگر اصلاً فرق نداشته باشد. همه با هم برادرند و همه با هم شریکند؛ هم در غم با هم شریکند هم در شادی با هم‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 406

‏شریکند.(481)‏

4 / 6 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عزّت ویژه عاملان به اسلام

‏ما با همه روابط داریم؛ ما همۀ شما را علی السواء نگاه می کنیم؛ و همۀ مسلمین در نظر ما اگر چنانچه عمل به احکام اسلام بکنند عزیزند. ما ملت اسلام را، ترکش باشد، عربش باشد، عجمش باشد ـ از هر ملت ـ افریقا باشد، امریکا باشد، هر جا می خواهد باشد، ما ملت اسلام را عزیز می داریم.(482)‏

18 / 6 / 43

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نفی تمام امتیازهای گروهی

‏اسلامِ بزرگ تمام تبعیضها را محکوم نموده و برای هیچ گروهی ویژگی خاصی قرار نداده؛ و تقوا و تعهدِ به اسلام، تنها کرامت انسانهاست.(483)‏

26 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

برابر نژادی در اسلام

‏اسلام آمده است که همۀ نژادها باهمند؛ مثل دنده های شانه می مانند؛ هیچ کدام بر هیچ کدام تفوق ندارند، نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه ترک بر هیچ یک از اینها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ کدام بر دیگری فضیلت ندارند. فضیلت با تقواست، فضیلت با تعهد است، با تعهد به اسلام است.(484)‏

18 / 5 / 59

*  *  *


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 407

برادری بین مذاهب اسلامی

‏سُنّی و شیعه مطرح نیست در اسلام، کُرد و فارس مطرح نیست؛ در اسلام همه برادر با هم هستیم. الآن همه مان با هم نشستیم؛ برادر هستیم. ما با شما دشمنیم، شما با ما دشمن؟! نیستیم هیچ کدام. اسلام برادری است؛ برابری است.(485)‏

13 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

خودی بودن همۀ مسلمانان

‏آن صدر اسلام، آن شخصهای اول هم با آخر آنها مثل هم بودند. یک طور زندگی می کردند. خلیفۀ ثانی وقتی که در یک سفری رفت برای یکی از کشورهایی که تحت سلطه اش بود، نزدیک آنجا که رسیده بودند نوبت غلامش بود که سوار بشود و خلیفه پیاده افسار را بگیرد. این طور نقل می کنند. وقتی وارد شهر شدند، این طوری وارد شهر شدند. خلیفه افسار شتر را گرفته بود داشت می برد و آن غلام هم سوار شتر شده بود. اگر یک همچو حکومتی پیدا بشود که در صدر اسلام به واسطۀ قدرت اسلام و به واسطۀ قوه اسلام بوده است این مسائل، دیگر کسی آرزوی این را می کند که من از اهل خودم؟ اصلاً دیگر خودی باقی می ماند که خودم و اجنبی؟! بومی و اجنبی؟! اصلاً این مسأله طرح می شود در اسلام که یکی بومی است یکی غیربومی؟! بومی و غیربومی دیگر در کار نیست. همه اسلام است و همه مسلمین اند و همه برادرند و همه مثل هم هستند. آن بیاید در این شهر و این برود در آن شهر، هیچ فرقی در اسلام نیست. در اسلام نه این طور نژاد و تعصب نژادی هست و نه اختلافاتی که در جاها و رژیمهای دیگری هست، هست.(486)‏

26 / 9 / 58

*  *  *

‎ ‎

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 408

  • )) بخشی از آیۀ 173 سورۀ آل عمران.