برابری همگان در برابر قانون

برابری همگان در برابر قانون

‏ ‏

‏ ‏

جریان احکام اسلامی بر همگان

‏در اسلام همه کس حتی پیامبر عظیم الشأن ـ صلی الله علیه وآله ـ در مقابل قانون، بی امتیاز در یک صف هستند و احکام قرآن و اسلام بر همه جاری است، و شرف و ارزش انسانها در تبعیت از قانون است که همان تقواست و متخلف از قانون مجرم و قابل تعقیب است.(408)‏

29 / 12 / 59

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

یکسانی رئیس و رعیت در برابر قانون

‏حکومت که ولیِ امرش ـ که حالا به سلطان یا رئیس جمهور تعبیرش‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 368

‏می کنند ـ در مقابل قانون با پایین ترین فردی که در آنجا زندگی می کنند علی السواء باشد. در حکومت صدر اسلام این معنی بوده است، حتی قضیه ای از حضرت امیر در تاریخ است؛ در وقتی که حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ حاکم وقت و حکومتش از حجاز تا مصر و تا ایران و جاهای بسیاری دیگر بسط داشت. قضات هم از طرف خودش تعیین می شد. در یک قضیه ای که ادّعایی بود بین حضرت امیر و یک نفر یمنی که آن هم از اتباع همان مملکت بود. قاضی حضرت امیر را خواست. در صورتی که قاضی دست نشاندۀ خود او بود. و حضرت امیر بر قاضی وارد شد و قاضی خواست به او احترام بگذارد. امام فرمود که در قضا به یک فرد احترام نکنید، باید من و او علی السواء باشیم. و بعد هم که قاضی بر ضد حضرت امیر حکم کرد، با روی گشاده قبول کرد.‏‎[1]‎‏ این حکومتی است که در مقابل قانون، همگی علی السواء حاضرند، برای اینکه قانون اسلام، قانون الهی است. و همه در مقابل خدای تبارک و تعالی حاضرند ـ چه حاکم، و چه محکوم، چه پیغمبر و چه امام و چه سایر مردم.(409)‏

‏ ‏

17 / 8 / 58

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

برابری مسئولین و مردم در برابر قضا و مجازات

‏دولت در حکومت اسلامی در خدمت ملت است، باید خدمتگزار ملت باشد. و ملت چنانچه نخست وزیر هم یک وقت ظلم کرد، در دادگاهها از او شکایت می کند و دادگاهها او را در دادگاه می برند؛ و جرم او اگر ثابت شد، به سزای اعمالش می رسد. این دیگر آنطور نیست که در اسلام بین نخست وزیر و بین غیر نخست وزیر فرق داشته باشد. خلیفۀ مسلمین در صدر اسلام با یهودی ـ با اهل ذمه ای ـ‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 369

‏که با هم یک مخالفتی داشتند در محضر قاضی حاضر شد و قاضی حکم برخلاف او کرد و سر به اطاعت گذاشت. اسلام اینطور است؛ اسلام طوری نیست که برای طبقۀ بالا یک بالایی قائل باشد، ولو برای طبقۀ دانشمندان؛ البته ‏‏[‏‏برای‏‏]‏‏ متقی مرتبۀ بالاتر هست برای اینکه مرتبۀ انسانیت ایشان بالاتر است. اسلام به انسانیت انسان ارج می گذارد؛ انسانیت انسان به علم و تقواست، به دانشمندی و تقواست. کسی که علم و تقوا دارد، این به دیگران مقدم است؛ و کسی هرچه هم دارایی داشته باشد ولی علم و تقوا نداشته باشد، ابداً در اسلام ارجی ندارد.(410)‏

12 / 1 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم حضور رئیس حکومت در دادگاه

‏حاکم، یعنی شخص اول مملکت، اگر یک کسی یک چیزی داشته باشد، شکایتی داشته باشد از او، پیش قاضی می رود و او را حاضرش می کند و او هم حاضر می شود. چنانکه شد، حضرت امیر این کار را کرد.(411)‏

17 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تساوی شیعه و سنی در برابر قانون

‏شماها ‏‏[‏‏اهل سنت‏‏]‏‏ و ما هم در برابر اسلام و قانون اسلام علی السواء هستیم.(412)‏

7 / 6 / 58

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

اجرای مجازات برای همه

‏هرکس در هر مقامی باشد، اگر خیانت کرده باشد، به محاکمه کشیده‏

‏ ‏


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 370

‏می شود و به جزای خودش می رسد. و اگر بی گناهیش هم ثابت شد، رها می شود.(413)‏

‏ ‏

6 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

برابری اقوام ایرانی در برابر قانون

‏کُردها یا غیر کُردها و همۀ طوایفی که در ایران زندگی می کنند؛ همگی در مقابل قانون علی السواء هستند، در مقابل دولت علی السواء هستند. هیچ فرقی بین کُرد و ترک و لُر و غیره نیست. ما حکومت اسلامی داریم می گوییم. حکومت اسلامی همان است که در صدر اسلام بوده است که همه طوایف در مقابل قانون علی السواء بودند.‏‏(414)‏

17 / 8 / 58

*  *  *

‎ ‎

‎ ‎

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 371

  • )) ابن ابی الحدید؛ شرح نهج البلاغه؛ ج 17، ص 65.