لزوم مطابقت قوانین با اسلام و قرآن

‎ ‎

‏ ‏

لزوم مطابقت قوانین با اسلام و قرآن

‏ ‏

‏ ‏

موافقت قوانین با اسلام

‏در تمام این امور آنچه لازم است بدون مسامحه عمل شود موافق‌بودن قوانین مربوط به این امور و سایر امور کشور با قوانین‌مقدس اسلام اعم از احکام اولیه یا احکام ثانویه است؛ که اگر‌جزئی انحرافی خدای نخواسته در این مجلس از شرع اسلام پیدا شود سنت سیئه ای خواهد شد که دنبال آن سنتهای سیئۀ دیگر خواهد آمد؛ و وزر و گناه آن و گناه هر کس که به آن عمل کند به گردن‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 364

‏آنان‌است.(401)‏

7 / 3 / 63

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تصویب قانون مطابق احکام اولیه و ثانویه

‏بحث در مجلس از مسائل بسیار مهم است که باید بحث بشود، باید هر مسأله ای با دقت رسیدگی بشود و در کمیسیونها اولاً و بعد در مجلس ثانیاً و بعد هم در شورای نگهبان ثالثاً رسیدگی بشود که وقتی یک قانون از مجلس بیرون آمد، یک قانون صددرصد شرعی باشد؛ چه موافق با احکام اولیه که مال اسلام است. یا موافق با احکام ثانویه که آن هم مال اسلام است.(402)‏

14 / 3 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

منع تصویب قانون خلافِ اسلام

‏هیچ مجلسی و هیچ مقامی نمی تواند برخلاف شرع اسلام و مذهب جعفری تصویبی کند یا قانونی بگذراند.(403)‏

آذر 1341

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تأیید مصوّبات مجلس و شورای نگهبان

‏آنچه را مجلس شورای اسلامی تصویب نموده و به تأیید شورای نگهبان رسیده، هم شرعی است و هم قانونی می باشد.(404)‏

20 / 11 / 61

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

لزوم رعایت قانون شرع در قضا

‏این مکرر سفارش شده است که اگر قوانین ندارید، باید بخشنامه کنید که تمام قضات بر وفق شرع عمل کنند، به قوانین سابق اعتنا نکنند.‏


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 365

‏ ‏‏     و من حالا هم اعلام می کنم به تمام سر تا سر قضات کشور، کسانی که متصدی قضا هستند، کسانی که در دادگستری هستند، تمام قوانینی که در زمان طاغوت بوده است و بر خلاف شرع بوده است، تمام باید دور ریخته بشود و مسئولیتش به گردن من؛ تمام را دور بریزید و به جای او، قوانین شرع را عمل بکنید.‏

‏     ‏‏شورای قضایی اگر نکرده اند این کار را ـ خدای نخواسته ـ حالا بخشنامه کنند به همۀ سر تا سر کشور، به دادستانها و به دادگاهها و به دادگستریها و به همۀ اینها امر کنند به اینکه تمام احکامی که به حسب قانونی که، قانون فاسدی که گذرانده اند، تمام اینها فاسد است و مگر حالا گاهی پیدا بشود که مطابق شرع باشد، خوب، آنها را عمل باید بکنند. آن چیزهایی که بر خلاف شرع است هیچ کس حق ندارد عمل بکند و هر که عمل بکند، علاوه بر اینکه پیش خدای تبارک و تعالی روسیاه است و عذر اینکه ما به قانون عمل می کنیم، غلط است. کدام قانون؟ قانون مخالف با اسلام؟ قانون مخالف با شرع؟ نباید به آن عمل بشود. شما اگر با قانون سابق هم باید عمل بکنید، خوب، یکی از ماده های متمم قانون اساسی سابق این بود که هیچ قانونی بر خلاف شرع، قانون نیست. منتها پیشتر به آن عمل نشد، سابقاً به آن عمل نکردند. بناء علیه، آن چیزهایی که به اسم «قانون» آورده اند و بر خلاف شرع است، به حسب قانون اساسی زمان سابق هم قانون نیست.(405)‏

31 / 5 / 61

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

حکفرمایی قانون خدا در حکومت اسلامی

‏مجردِ بودنِ رژیم اسلامی، این، مقصد نیست. مقصد این است که در حکومت اسلامی اسلام حکومت کند، قانون حکومت کند، اشخاص به رأی خودشان به فکر خودشان حکومت نکنند. رأی ندهند کسانی‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 366

‏که خودشان را خیال می کنند صاحب رأی هستند، خودشان را متفکر می دانند، خودشان را روشنفکر می دانند؛ اینها رأی ندهند؛ برای اینکه آرای مردم در مقابل حکم خدا رأی نیست؛ ضلالت است. ما می خواهیم که احکام اسلام در همه جا جریان پیدا بکند و احکام خدای تبارک و تعالی حکومت کند. در اسلام حکومت حکومت قانون است. حتی حکومت رسول الله ، حکومت امیرالمؤمنین ـ‌سلام الله علیه ـ حکومت قانون است. یعنی قانون آنها را سرِ کار آورده است. ‏أَطِیعُواالله َ و أَطِیعُواالرَّسُولَ و أُولِی الأَمْرِ مِنکُم‏ حکم خداست. آنها به حکم قانون، واجب الاطاعه هستند. پس حکم مال قانون است؛ قانون حکومت می کند در مملکت اسلامی؛ غیر قانون هیچ حکومتی ندارد.‏

‏     ‏‏اگر رئیس جمهور در مملکت اسلامی وجود پیدا بکند، باز قانون آن را رئیس جمهور می کند با رأی عموم؛ که در رأی عموم رأی فقیه هم هست. و یا نصب فقیه، که همان نصبِ الله است، قانون است که حکمفرماست در همه جا. هیچ جا در حکومت اسلامی نمی بینید که یک خودسری باشد، یک اِعمال رأی باشد. حتی رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ رأیی نداشتند. رأی، رأی قرآن بوده است، وحی بوده است. هر چه می فرموده است از وحی سرچشمه می گرفته است: ‏و مَایَنطِقُ عَنِ الْهَوی‏ * ‏إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحیٰ‏ * ‏عَلَّمَهُ شَدِیدُالقُویٰ‎[1]‎‏ و همینطور حکومتهایی که حکومت اسلامی هستند آنها تابع قانونند، رأی آنها قانون است. حکومت، حکومت الله است.(406)‏

4 / 4 / 58

*  *  *


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 367

لزوم رعایت موازین اسلامی در تمام امور

‏ما در هر جا که هستیم، پاسبانها در هر جا که هستند، پاسدارها در هر جا که هستند، ارتشیها در هر جا که هستند، ژاندارمری در هر جا که هست، و ارگانهای دولتی هر جا که هستند، موظفند که به مسائل اسلامی رجوع کنند، و مسائل را اسلامی ختم کنند. ما می خواهیم یک مملکت اسلامی باشد. و من اعلام می کنم که هر کس به من نسبت بدهد مطلبی را که بر خلاف دستورات اسلامی است، دروغ گفته است. و هر کس که به من نسبت بدهد که من راضی هستم به اینکه یک وجب از زمین مردم غصب بشود، برخلاف موازین اسلامی اخذ بشود، یا یک شاهی از مردم گرفته بشود و مصادره بشود و موازین اسلامی نداشته باشد، یا یک محاکمه بشود بر خلاف موازین اسلامی، یا یک تازیانه به کسی زده باشد برخلاف مصالح اسلامی، من از آنها بَری هستم. و خدای تبارک و تعالی هم بَری است.(407)‏

18 / 10 / 59

*  *  *

‎ ‎

‎ ‎

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 368

  • )) «و هرگز به هوای نفس سخن نمی گوید. سخن او هیچ غیر وحی خدا نیست. او را جبرئیل، همان فرشتۀ بسیار توانا (به وحی) علم آموخته است»؛ (نجم / 3 ـ 5).