حاکمیت قانون

‎ ‎

‏ ‏

حاکمیت قانون

‎ ‎

‏ ‏

حکومت اسلامی، حکومت قانون

‏اسلام، حکومتش حکومت قانون است؛ یعنی قانون الهی، قانون قرآن و سُنَّت است. و حکومت، حکومتِ تابع قانون است؛ یعنی خود‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 356

‏پیغمبر هم تابع قانون، خود امیرالمؤمنین هم تابع قانون، تخلّف از قانون یک قدم نمی کردند و نمی توانستند بکنند.‏

‏     خدای تبارک و تعالی می فرماید که اگر چنانچه یک تخلُّفی بکنی، یک چیزی را به من نسبت بدهی، تو را اخذ می کنم، و وَتینَت را قطع می کنم. اسلام دیکتاتوری ندارد، اسلام همه اش روی قوانین است. و آن کسانی که پاسدار اسلامند، اگر بخواهند دیکتاتوری کنند، از پاسداری ساقط می شوند به حسب حکم اسلام.(386)‏

18 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قانون تنها حاکم در حکومت اسلامی

‏اسلام دین قانون است. پیغمبر هم خلاف قانون نمی توانست بکند، نمی کرد هم، البته نمی توانست هم بکند. خدا به پیغمبر می گوید که اگر یک حرف خلاف بزنی، رگ و‌تینت را قطع می کنم. حکم قانون است. غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد. برای هیچ کس حکومت نیست، نه فقیه، و نه غیر فقیه، همه تحت قانون عمل می کنند. مجری قانون هستند همه، هم فقیه و هم غیر فقیه همه مجری قانونند.(387)‏

3 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مردم در پناه قانون

‏حاکم در حقیقت قانون است. همه در امان قانونند، در پناه قانون اسلامند. مردم و مسلمانان در دایرۀ مقررات شرعی آزادند، یعنی بعد از آنکه طبق مقررات شرعی عمل کردند، کسی حق ندارد بگوید اینجا بنشین یا آنجا برو. این حرفها در کار نیست. آزادی دارند و حکومت عدل اسلامی چنین است. مثل این حکومتها نیست که امنیت را از مردم سلب کرده اند. هر کس در خانۀ خود می لرزد که شاید الآن‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 357

‏بریزند و کاری انجام دهند. چنانکه در حکومت معاویه و حکومتهای مانند آن امنیت را از مردم سلب نموده و مردم امان نداشتند. به تهمت یا صرف احتمال می کشتند، تبعید می کردند، و حبس می کردند ـ‌حبسهای طویل المدت چون حکومت اسلامی نبود. هرگاه حکومت اسلامی تأسیس شود، همه در سایۀ قانون با امنیت کامل به سر می برند، و هیچ حاکمی حق ندارد بر خلاف مقررات و قانون شرع مطهر قدمی بردارد.(388)‏

  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تبعیت انبیا و اوصیا از قانون

‏اینها انبیا و همین طور آنهایی که خلفای انبیا بوده اند، هیچ ابداً از خودشان یک مطلبی یک جریاناتی نبوده است. آنها دنبال این بودند که قانون را اجرا کنند. البته در بعضی از اموری که، امور جزئیه بوده است، خوب، حاکم دخالت داشته است. اما در اصول و در آن چیزهایی که باید در کشوری اجرا بشود، تابع قانون الهی بودند. اصلاً رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ که در رأس همه است، هیچ وقت یک مطلبی، یک حکمی، یک قانونی نداشته است در مقابل قانون خدا، مجری قانون خدا بوده است.(389)‏

7 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نفی حکومت اشخاص در اسلام

‏در اسلام آن چیزی که حکومت می کند یک چیز است، و آن قانون الهی. پیغمبر اکرم هم به همان عمل می کرده است؛ خلفای او هم به همان عمل می کردند؛ حالا هم ما موظّفیم که به همان عمل کنیم. قانون حکومت می کند. شخص هیچ حکومتی ندارد. آن شخص ولو رسول‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 358

‏خدا باشد، ولو خلیفۀ رسول خدا باشد، شخص مطرح نیست در اسلام.‏

‏     در اسلام قانون است، همه تابع قانونند و قانون هم قانون خداست. قانونی است که از روی عدالت الهی پیدا شده است. قانونی است که قرآن است؛ قرآن کریم است، و سنت رسول اکرم است. همه تابع او هستیم و همه باید روی آن میزان عمل بکنیم. فرقی مابین اشخاص نیست در قانون اسلام. فرقی مابین گروهها نیست. با اینکه پیغمبر اکرم عرب بوده است و با عرب صحبت می فرموده است، می فرماید که هیچ عربی بر عجم شرافت ندارد؛ و هیچ عجمی هم بر عرب شرافت ندارد.(390)‏

14 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حاکمیت قانون الهی در صدر اسلام

‏آن رژیمی که توحیدی بوده است و رژیم تابع قوانین الهی بوده است که آنکه ما می توانیم ارائه بدهیم، اسلام است. شاید در قبل از اسلام یک چنین رژیمی که رژیم دولتی باشد و قوانین الهی باشد، یا کم بوده است یا نبوده است. کم بوده است رژیمهایی که رژیم توحیدی باشد. غیر از قانون الهی که از مغز بشر نیست، از ارادۀ خداست، غیر از آن اصل حکمفرما نبوده است. در اسلام که خوب، ما نزدیک به صدر اسلام هستیم نسبت به انبیای سلف، حکومت بوده است. یک حکومت گاهی محدود و ضعیف و گاهی خیلی توسعه دار. لکن تا آنجا که اسلامی بوده است حکومتها و باز به اغراض دیگری مخلوط نشده است، آنکه حکومت می کرده است قانون بوده است یعنی الله . غیر خدا کسی حکومت نداشت اصلاً. اینها انبیا و همین طور آنهایی که خلفای انبیا بوده اند، هیچ ابداً از خودشان یک مطلبی یک جریاناتی‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 359

‏نبوده است. آنها دنبال این بودند که قانون را اجرا کنند. البته در بعضی از اموری که، امور جزئیه بوده است، خوب، حاکم دخالت داشته است. اما در اصول و در آن چیزهایی که باید در کشوری اجرا بشود، تابع قانون الهی بودند. اصلاً رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ که در رأس همه است، هیچ وقت یک مطلبی، یک حکمی، یک قانونی نداشته است در مقابل قانون خدا، مجری قانون خدا بوده است.(391)‏

7 / 10 / 58

*  *  *

‎ ‎

‎ ‎

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 360