فصل هفتم: تعیین و برکناری ولیّ فقیه

‏ ‏

‏ ‏

 

 

‏ ‏

فصل هفتم: تعیین و برکناری ولیّ فقیه

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

اعمال ولایت منوط به رأی اکثریت

‏ [‏‏حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی. پس از اهدای سلام و تحیت، در چه صورت فقیه جامع الشرایط بر جامعۀ اسلامی ولایت دارد. أدام الله ظلّکم علی رؤوس المسلمین. ‏

‏نمایندگان حضرتعالی در دبیرخانۀ ائمۀ جمعۀ سراسر کشور، عباس خاتم یزدی ـ توسلی ـ عبایی ـ کشمیری ـ قاضی عسگر‏‏]‏

‏ ‏

‏بسمه تعالی‏

‏     ولایت در جمیع صور دارد. لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین، که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است، و در صدر اسلام تعبیر می شده به بیعت با ولیّ مسلمین.(338)‏

29 / 10 / 66

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

خبرگان و انتخاب ولیّ فقیه

‏اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 327
‏ حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولیّ منتخب مردم می شود و حکمش نافذ است.(339)‏

9 / 2 / 68

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

توصیه به خبرگان در انتخاب ولیّ فقیه

‏در تعیین رهبر، در تعیین رهبری، نه دسته بندی باشد که خیر، ما می خواهیم آن کسی که با ما دوست است باشد، و نه اشکال باشد به اینکه این چون با من خیلی دوست نیست، نباشد. حق را ملاحظه کنید؛ آنکه مرضیّ خداست، نه آنکه مرضیّ نفس شیطانی ماست. مسأله مهم است، اهمیت حیاتی دارد مسأله. این مسأله مهم الآن در عهدۀ شما آمده است. شما قبول کرده اید این را، و این مسأله مهم را باید با توجه به خدا، استغاثه به خدای تبارک و تعالی که نبادا خدای نخواسته، لغزشی در انسان پیدا بشود و خودش هم توجه به آن نکند از باب اینکه سِتاره هایی بین انسان و نفس اماره اش هست. با اخلاص به خدای تبارک  و تعالی، و خالی کردن ذهن از همۀ امور، در این امر، در این امر خطیر که اگر لغزش در آن پیدا بشود ممکن است لغزش در جمهوری اسلامی پیدا بشود و می شود و آن وقت به عهدۀ شما آقایان است. این یک تکلیف الهی است به عهده تان آمده و قبول کردید؛ وقتی قبول کردید، باید از عهده اش برای خدا برآیید، و هرچه فکر می کنید راجع به این مسأله برای خدا باشد. شایسته تر را، نه آن که با من دوست تر است. آن که برای اسلام بهتر است، آنهایی که برای اسلام بهترند.(340)‏

28 / 4 / 62

*  *  *


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 328

وصیت به ملت در انتخاب خبرگان رهبری

‏وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می شود مثلاً در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه بسا که خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول می باشند.‏

‏     از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقۀ بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام می باشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه؛ و چه بسا که در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه، گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است.(341)‏

15 / 3 / 68

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اهمیت انتخاب خبرگان رهبری

‏باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمی آید؛ و مشکلاتی اگر باشد رفع می شود. و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود؛ که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین می شوند از روی کمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علمای بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسیاری از مهمات و مشکلات به واسطۀ‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 329

‏تعیین شایسته ترین و متعهدترین شخصیتها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد. و با نظر به اصل یکصد و نهم و یکصد و دهم قانون اساسی، وظیفۀ سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یا شورای رهبری روشن خواهد شد، که اندک مسامحه در انتخاب، چه آسیبی به اسلام و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد که احتمال آن، که در سطح بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد می کند.(342)‏

15 / 3 / 68

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سقوط ولایت با سلب یکی از شرایط

‏اگر جمهوری اسلامی باشد که دیگر واضح است؛ برای اینکه اسلام برای آن کسی که سرپرستی برای مردم می خواهد بکند، ولایت بر مردم دارد، یک شرایطی قرار داده که وقتی یک شرطش نباشد، خودبه خود ساقط است؛ تمام است؛ دیگر لازم نیست که مردم جمع بشوند؛ اصلاً خودش هیچ است. اگر یک ظلم، اگر یک سیلی بزند.(343)‏

22 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دیکتاتوری موجب سقوط ولایت

‏دیکتاتوری کدام است؟ در اسلام همچو چیزی مطرح نیست. اسلام دیکتاتور را محکوم می کند. اسلام یک نفر فقیه را اگر بخواهد دیکتاتوری بکند از ولایت ساقطش می کند. چه طور دیکتاتوری می گویید می کند اسلام.(344)‏

9 / 8 / 58

*  *  *


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 330

ظلم موجب سقوط ولایت

‏اگر شخص اول مملکت ما در حکومت اسلامی یک خلاف بکند، اسلام او را عزلش کرده. یک ظلم بکند، یک سیلی به یک کسی بزند ـ ظلماً ـ اسلام او را عزلش کرده، او دیگر قابلیت از برای حکومت ندارد.‏‏(345)‏

17 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

زورگویی موجب سقوط ولایت

‏فقیه نمی خواهد به مردم زورگویی کند. اگر یک فقیهی بخواهد زورگویی کند، این فقیه دیگر ولایت ندارد. اسلام است، در اسلام قانون حکومت می کند. پیغمبر اکرم هم تابع قانون بود، تابعِ قانون الهی، نمی توانست تخلف بکند. خدای تبارک و تعالی می فرماید که اگر چنانچه یک چیزی برخلاف آن چیزی که من می گویم تو بگویی، من ترا اخذ می کنم و وَتینَت را قطع می کنم! به پیغمبر می فرماید.(346)‏

30 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سقوط ولیّ به دلیل ارتکاب فسق

‏اگر فقیهی بر خلاف موازین اسلام کاری انجام داد، «نعوذبالله » فسقی مرتکب شد، خود به خود از حکومت منعزل است؛ زیرا از امانتداری ساقط شده است.(347)‏

  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سقوط ولایت به وسیله گناه صغیره

‏فقیه اگر پایش را اینطور بگذارد، اگر یک گناه صغیره هم بکند از ولایت ساقط است. مگر ولایت یک چیز آسانی است که بدهند دست هر کس؟(348)‏

26 / 9 / 58


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 331

حق انتقاد مردم از زمامدار مسلمین

‏هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر این صورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد ـ خود به خود ـ از مقام زمامداری معزول است و ضوابط دیگری وجود دارد که این مشکل را حل می کند.(349)‏

19 / 10 / 57

*  *  *

‎ ‎

‎ ‎

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 332