فصل چهارم: جهانی بودن حکومت اسلام

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

فصل چهارم: جهانی بودن حکومت اسلام

‏ ‏

‏ ‏

حب وطن و فرق آن با ملی گرایی

‏حب وطن، حب اهل وطن و حفظ و حدود کشور مسأله ای است که در آن حرفی نیست؛ و ملی گرایی در مقابل ملتهای مسلمان دیگر، مسألۀ دیگری است که اسلام و قرآن کریم و دستور نبی اکرم (ص) بر خلاف آن است؛ و آن ملی گرایی که به دشمنی بین مسلمین و شکاف در صفوف مؤمنین منجر می شود بر خلاف اسلام و مصلحت مسلمین و از حیله های اجانب است که از اسلام و گسترش آن رنج می برند.‏‏(79)‏

21 / 6 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ملی گرایان مانع مصالح مسلمین

‏در نظر دنیاگرایان و ملت پرستان، آنچه از این اولیای معظم الهی صادر شده برخلاف عقل و شرع است. قیام بدون تجهیزات کافی را عقل آنان نمی پسندد و شرع آنان اجازه نمی دهد. و نیز به عقیدۀ آنان حرکت از کشوری به کشوری دیگر که دارای حکومت و تشکیلاتی می باشد، مخالف با عقل و ملیت بوده و بالاخره مخالف با موازین شرعی و الهی است و همچنین صلح با نمرودیان و فرعونیان و ملحدان و ستمگران و سازش با ظالمان به صورت مسلمان و با زهدفروشان داغ بر پیشانی،‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 63

‏طریق صواب و عقل و شرع بوده و هست. و با این انگیزه، تسلیم و سازش‌با امریکای جهانخوار و وابستگان به او لزوم عقلی و شرعی دارد و تخلف از آن‌مخالف شرع و عقل است. و دفاع از ملت مظلوم عراق که زیر چکمۀ دژخیمان به‌جان آمده اند و فوج فوج علمای عظام و ابرار بی پناه آنان به شهادت می رسند و زنان و‌کودکان آنان زیر لگدهای ستمگران می سوزند و می میرند و فریاد «یالَلمسلمین» می کشند، بر خلاف عقل و شرع می باشد! این انگیزۀ ملیگرایی و خلود در ارض است که مصالح مسلمانان را فراموش کرده و دفاع از مصالح‌مسلمین را در حصار ملت خاص قرار داده و قلم سرخ بر قرآن کریم و احادیث رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمۀ معصومین ـ‌علیهم السلام ـ و سیرۀ مستمرۀ انبیای عظام و اولیای معظم ـ علیه‌السلام‌ در طول تاریخ کشیده است.(80)‏

16 / 5 / 65

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حدود ملیت در اسلام

‏ملیت، حدودش حدود اسلام است، و اسلام هم تأیید می کند او را، ممالک اسلامی را باید حفظ کرد، دفاع از ممالک اسلامی جزء واجبات است؛ لکن نه اینکه ما اسلامش را کنار بگذاریم، و بنشینیم فریاد ملیت بزنیم و «پان ایرانیسم»!(81)‏

4 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دنیا وطن همۀ بشر

‏این دیوارها که دور دنیا کشیدند و به نام کشور و وطن خواندند از فکر محدود بشر پیدا شده و علم محیط خدا فوق این کشورهاست، دنیا وطن تودۀ بشر است و همۀ افراد باید در آن به سعادت دو جهان برسند‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 64

‏و این سعادت پیروی از قانون خداست که به تمام احتیاجات همه دوره های زندگانی این جهان و آن جهان احاطه دارد و با همۀ جهانیان رحمت و محبت دارد.(82)‏

       

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ملی گرایی برخلاف اسلام

‏چند روز پیش از این در یک نوشته ای دیدم که می گوید که چرا از ملی می ترسید شماها؟ چرا نمی گویید مجلس شورای ملی؟ من به آن آقا می گویم، شما چرا از اسلامی می ترسید؟! ما این ملی که مجلس شورای ملی باشد، حالا بیش از پنجاه سال از آن می گذرد، و ما یک اثر صحیحی از آن ندیدیم. هر وقت یک آدم صحیح پیدا می شد، پنجاه نفر هم از نوکرهای استعمار پیدا می شدند و او را می کوبیدند. من می گویم به اینها که ما تابع این ملت هستیم، این جمعیت. ما که خودمان برای خودمان یک کاره نیستیم، ما می خواهیم ببینیم خواست این 35 میلیون جمعیت چی است. ما دیدیم که خواست این 35 میلیون جمعیت این بود که ما اسلام را می خواهیم. در تمام صحبتها از اول تا آخر این نبود که ما ملی گرا هستیم. ملی گرایی برخلاف اسلام است. اسلام آمده است که همه را یک نحو به آن نظر بکند، همۀ جوامع را. ملی گرایی این است که الآن در امریکا بین سیاهها و سفید دارد واقع می شود، و این کارتری که دعوی این را می کند که من طرفدار بشر هستم، این سیاهان را اینطور می کشد و اینطور آزار می دهد. ملی گرایی این است که بعضی از این دولتهای عربی می گویند عربیت و نه‌غیر. ملی گرایی این پان ایرانیسم است، این پان عربیسم است، این برخلاف دستور خداست و برخلاف قرآن مجید است.(83)‏

3 / 3 / 59


کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 65

اسلام و نگاه یکسان به همۀ انسانها

‏قضیۀ لبنان و ایران و اینها شما می دانید که اینها قضایای مختلفی نیستند. مسلمانها هر جا هستند، باید با هم باشند. آن چیزی که رنج است برای یک طایفه ای، برای طایفۀ دیگر هم همان مسأله و رنج باشد، مسائلشان جدا نباید باشد. اینکه ما ایرانی هستیم و آنها لبنانی هستند یا جای دیگری هستند، در اسلام مطرح نیست. اسلام همۀ افرادی که ایمان به خدا آورده اند، همۀ آنها را برادر می داند و حساب جداگانه ندارد که حسابی برای عرب باز کرده باشد، یک حسابی برای عجم باز کرده باشد، یک حسابی برای ایران باز کرده باشد و یک حسابی برای کجا. حسابها، این حسابهایی که پیش مردم مادی که مطرح است، که ما ایرانی هستیم و برای ایران باید چه بکنیم، و آنی که ‏‏[‏‏عراقی است‏‏]‏‏،بگوید ما عراقی هستیم و برای چه، این حسابها در اسلام نیست. اسلام می خواهد که همۀ دنیا یک عائله باشد و یک حکومت در همۀ دنیا، آن هم حکومت عدل برقرار باشد و همۀ افراد، افراد همان عائله باشند. و لهذا، ما مکرّر این معنا را گفته ایم که این قضیه ای که شاید صحبتش در همه جا هست که ملت ایران ـ مثلاً ـ جدا، ملت عراق جدا، هر کدام یک عصبیّتی برای او داشته باشند و حتی به اسلام کار نداشته باشند، به ملت و به ملّیت کار داشته باشند، این یک امر بی اساسی است در اسلام، بلکه مُضادّ با اسلام است.(84)‏

6 / 6 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

طرح ملیت در مقابل اسلام

‏فکر بکند؛ فکر مکتب اسلام. درصدد باشد که اسلام را تقویت بکند. درصدد باشد که احکام اسلام را پیاده بکند، نه درصدد این باشد که ملیت را احیا بکند. آنهایی که می گویند: «ما ملیت را می خواهیم احیا بکنیم»، آنها مقابل اسلام ایستاده اند. اسلام آمده است که این حرفهای‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 66

‏نامربوط را از بین ببرد. افراد ملی به درد ما نمی خورند، افراد مسلم به درد ما می خورند. اسلام با ملیت مخالف است. معنی ملیت این است که ما ملت را می خواهیم، ملیت را می خواهیم، و اسلام را نمی خواهیم. آن مردِکه در خارج گفت که اول من ایرانی هستم، ملی هستم، دوم ایرانی هستم، سوم اسلام‏‏[‏‏ی‏‏]‏‏. این اسلام نیست، تو سوم هم اسلامی نیستی.(85)‏

15 / 5 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نفی نژادپرستی در اسلام

‏من یک کلمه به شما و اهالی کردستان عرض می کنم که شما اهالی کردستان و دیگرانی که در آن نواحی هستند، گول این گروهکها را نخورید. اینها نغمه ای بلند کردند برخلاف قرآن مجید و بر خلاف اسلام. نغمۀ نژادپرستی، طرح اینکه کرد، لر، فارس، اینها باید از هم جدا باشند و هریک مستقلاً برای خود چیزی داشته باشند این آن است که اسلام آمده است که بردارد از میان این دیوارها را؛ اسلام آمده است که خراب کند. و همۀ شما و همۀ ما و همۀ مسلمین در تحت لوای «لااله الاالله » و توحید همقدم باشیم و همنفس باشیم و اسلام را به پیش ببریم.(86)‏

3 / 9 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سابقۀ ملی گراها در ایران

‏آقایان سر یک ملی شدن چیز، امروز دیدید که التماس می کنند که بگذارید یک قدری بگذرد. یک قدری بگذرد ببینیم ملی چطوری است. ما چقدر سیلی از این ملیت خوردیم. من نمی خواهم بگویم که در زمان ملیت، در زمان آن کسی که اینهمه از آن تعریف می کنند، چه‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 67

‏سیلی به ما زد آن آدم! من نمی خواهم بگویم که طلبه های مدرسۀ فیضیه را به مسلسل بستند در آن زمان. همان طور که در زمان پهلوی بستند که من و آقای حائری بالای سر این جوانهایی که از مدرسۀ فیضیه به تیر بسته شده بودند، رفتیم و اطبا جرأت نمی کردند بنویسند این زخمی شده است. بروند کنار اینها! بروند گم بشوند اینها! اینها منحل باید باشند. ما نمی توانیم تحمل کنیم به اینکه هر کس هر جوری دلش می خواهد «خیر، من دلم می خواهد که حالا دمکرات باشد، من دلم می خواهد که ملی باشد، من دلم می خواهد که ملی و اسلامی باشد» ما از اینها ضربه دیده ایم. ما اسلام را می خواهیم. غیراسلام را نمی خواهیم.(87)‏

29 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مبارزه با نژادپرستی

‏و به دولتها نصیحت می کنم... نژادپرستی و زبان سالاری را، که در اسلام محکوم و مردود است، کنار زنند.(88)‏

22 / 11 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ملیها و مخالفت با اسلام

‏در چندین سال قبل ـ محتمل است، گمان می کنم زمان رضاخان بود ـ یک مجمعی درست کردند و یک فیلمهایی تهیه کردند و یک اشعاری گفتند و یک خطابه هایی خواندند، برای تأسف از اینکه اسلام بر ایران غلبه کرد، عرب بر ایران غلبه کرد. شعر خواندند، فیلم ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ نمایش گذاشتند که عرب آمد و طاق کسری را، مدائن را گرفت و گریه ها کردند. همین ملّیها، همین خبیثها گریه ها کردند. دستمالها را درآوردند و گریه کردند که اسلام آمده و سلاطین را، سلاطین فاسد را‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 68

‏شکست داده و این معنا در هر جا، به یک صورتی به ما، به ملتها تحمیل شده در ممالک عربی، عرب باید چه باشد. این تلقین است. این مخالف با قرآن است. در ممالک غیر عربی، هر کدام خودشان باید، ملت خودشان باید جلو باشد. این برخلاف تعلیمات اسلام است.(89)‏

18 / 5 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مخالفت ملی گراها با جمهوری اسلامی

‏این را نمی توانند ببینند. اینها از اول هی خیال می کردند که خوب، به خودشان وعده می دادند که اصلاً جمهوری اسلامی، این پا نمی گیرد. اصلش با او مخالفت می کردند: «جمهوری، نه، لازم نیست اسلامی باشد، جمهوری ملی باشد». ما از این ملیها هیچی ندیدیم جز خرابکاری. اگر یک نفرشان آدمی بود که صحیحی بود، اسلامی بود که صحیح بود، ما ندیدیم چیزی از اینها.(90)‏

4 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نفی ملیت بر پایۀ خاک و زبان

‏صلح کردن با یک کسی که بعدش خنجر را از پشت محکمتر خواهد زد، این یک صلح شرافتمندانه است؟ یک صلح عقلایی است؟ و عجب این است که بعضی آقایان می گویند که چنانچه آنها آمده بودند توی کشور ما، ما تا فرد آخر جوانهامان را می دادیم. خوب، این آن ملی گرایی است که اسلام مخالف با آن هست مگر ما اسلام را کمتر از ملت خودمان می دانیم؟ اسلام را کمتر از کشور خودمان می دانیم؟ ما برای اسلام داریم فکر می کنیم. ما ملت عراق را با ملت خودمان جدا نمی دانیم. ملت عراق همانی است که الآن از ما هم آنجا، بسیاری‏

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 69
‏ علمای ما هم در آنجا هستند، کسان دیگر از ما هم هست. ما و آنها جدا از هم نیستیم. وقتی جدای از هم نیستیم ما بیاییم فکر بکنیم که اگر برای خاک ما بود تا فرد آخرمان کشته می شد اشکال هم نداشت، همانی که می گوید حالا، چرا؟ چرا این قدر کشته می دهید؟ می گوید که اگر برای ‏‏[‏‏وطن ما‏‏]‏‏، آن وقتی که آنها در خاک ما بودند تا آخر فرد را هم خوب بود بدهیم، حالایی که آنها رفته اند در یک جای دیگر، کنار رفتند با اینکه باز هم نرفتند، حالا دیگر چرا؟ بنشینیم یک صلحی بکنیم، یک صلح شرافتمندانه! آیا شرافتمندانه است؟ این برخلاف دید اسلام نیست که ما برای خاکمان همۀ جوانها را بدهیم هیچ اشکالی هم نداشته باشد، برای دینمان اگر یک جوان بدهیم اشکال دارد؟ ما الآن برای دینمان داریم جنگ می کنیم، برای خاک جنگ نمی کنیم، ما هر روزی که جنگ تمام شد، با روی گشاده، آغوش باز همه ملت عراق را به آغوش می گیریم و جنگ دیگر نداریم با آنها. جنگ ما جنگی است بین اسلام و کفر، نه جنگی است مابین یک کشور و یک کشور.(91)‏

14 / 12 / 62

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابحکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 70