جرایم رژیم طاغوت

جرایم رژیم طاغوت

‏ ‏

‏ ‏

مجالس و دولت غیرقانونی

‏مجالس مؤسسان که تشکیل شده، به نظر دولت آقای عَلم‏‎[1]‎‏، خلاف قانون‏‎ ‎‏اساسی و لغو و بی اثر بوده؛ و این دعوی بر حسب قانون جرم است، و‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 215

‏گویندۀ آن باید تعقیب شود.‏

‏     دولت آقای عَلم و جمیع دولتهایی که از صدر مشروطیت تاکنون‏‎ ‎‏تشکیل شده است غیرقانونی است. و دولت غیرقانونی حق صدور‏‎ ‎‏تصویبنامه و غیره را ندارد بلکه دخالت کردن آن در امر مملکت و خزینۀ‏‎ ‎‏کشور، جرم و موجب تعقیب است.(349)‏

اسفند 1341

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محاکمۀ دیکتاتور

‏نخستین کار یک رژیم آزاد آن خواهد بود که محاکمۀ شاه را ترتیب دهد؛‏‎ ‎‏بر اساس این امر که او ثروتهای مملکت را جمع کرده و آنها را به بانکهای‏‎ ‎‏خارجی منتقل ساخته است. باید که او در خصوص جنایاتی که مرتکب‏‎ ‎‏شده است جواب دهد.(350)‏

4 / 2 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محکومیت حکومت نظامی

‏اعلام حکومت نظامی در محیطی آرام ـ به اقرار رادیو و مطبوعات ایران‏‎ ‎‏که راهپیمایی با کمال آرامش در آن انجام می گرفت ـ نه تنها قانونی‏‎ ‎‏نیست بلکه جرم است و دستور دهندۀ آن مجرم.(351)‏

18 / 6 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جرم عناصر وابسته

‏بیرون راندن تمام عناصری که در زمان سلطنت پهلوی متصدی امور‏‎ ‎‏مهمۀ کشور بوده اند مثل وزارت و وکالت که اینان بدون استثنا شریک‏‎ ‎‏جرم و آلت اجرای مقاصد اجانب با شاه بوده اند و باید از تصدی امور کشور‏‎ ‎‏برکنار باشند و محاکمه و مجازات شوند، و فرقی نیست بین موافقین‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 216

‏دولت و آنان که با فرصت طلبی و فریبکاری، خود را به صورت مخالف‏‎ ‎‏درآورده اند و به فریاد برخاسته اند.(352)‏

16 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حبس آزادیخواهان

‏امروز اطلاع دادند که زندانیهای سیاسی را یک مقداری آزاد کردند و‏‎ ‎‏مقداری هم بناست آزاد شود. آیا ببینیم که این آزاد کردن جبران می کند‏‎ ‎‏این مسائل را؟ یک نفر انسان را ده سال، پنج سال، کمتر، بیشتر، از همۀ‏‎ ‎‏جهات ساقط کنند، همۀ آزادیها را از او بگیرند، در حبس همۀ شکنجه ها‏‎ ‎‏و زجرها را به او بدهند، بعدش بگویند که شما آزادید! خوب این پنج سال‏‎ ‎‏تضییع عمر یک مسلمان، یک انسان، پنج سال، ده سال زجر دادن به‏‎ ‎‏یک انسان، به یک مُسْلم، اینها هیچ؟ حالا آزاد، تمام شد قضیه؟ با اینکه‏‎ ‎‏آزاد کردند یک عده ای از علما را و سایر طبقات را، ما قانع هستیم؟ حالا‏‎ ‎‏دیگر آرام باید بشود ملت؟ آشتی کردند آنها با ملت؟ یا اینکه جوّ، یک‏‎ ‎‏محیطی است که برایشان دیگر امکان نمانده است که ادامه بدهند؛‏‎ ‎‏دست و پا می زنند برای اینکه خودشان را از این محیط ـ جوّی که تمام‏‎ ‎‏نفوس بر ضد آنها توجه پیدا کردند ـ با این دست و پا می خواهند نجات‏‎ ‎‏بدهند خودشان را؛ لکن آیا می شود؟ قابل نجاتند اینها؟! این شاه که‏‎ ‎‏حدود سی سال بر ما حکومت کرده، بر مسلمانها حکومت کرده؛ این‏‎ ‎‏حکومت چنگیزی، اینهمه از مسلمانها را کشته، اینهمه از مسلمانها را از‏‎ ‎‏وطن آواره کرده، اینهمه از انسانها را از حقوق بشری جدا کرده است،‏‎ ‎‏محروم کرده است، حالا می گوید که خوب، آزادشان کردیم، دیگر چی‏‎ ‎‏می خواهید از جان ما! ده سال عمر می خواهند از جان شما! شما ده سال‏‎ ‎‏عمر یک انسان را در حبس، در یک اتاق دو ذرعی هدر دادید. زندگی یک‏‎ ‎‏انسان که باید به این مردم خدمت کند، باید با قلم و قدم در محیط آزاد به‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 217
‏مردم خدمت کند، تو گرفتی از او؛ ده سال عمر یک ملت را ضایع کردی،‏‎ ‎‏حالا آزاد کردی، دیگر ما چه می خواهیم؟ ما جبران این ده سال را‏‎ ‎‏می خواهیم. مردم جبران اینکه بچه هایشان را، اولادشان را، ده سال در‏‎ ‎‏زندان زجر دادی، جبران این را می خواهند و این جبران در این دنیا‏‎ ‎‏امکان ندارد. از ادلۀ واضحه بر اینکه باید خدای تبارک و تعالی یک جای‏‎ ‎‏دیگری باشد که جزای این ظالمها را بدهد، این است که شما فرض کنید‏‎ ‎‏که جمع شدید و محمدرضاخان را تکه تکه اش کردید، یک آدم را کشتید؛‏‎ ‎‏آن یک آدم است، یک آدم پست؛ خوب، یک آدم در مقابل یک آدم. ما‏‎ ‎‏فرض می کنیم که خیر، ایشان هم یک آدم شریف؛ اما در مقابل یک آدم‏‎ ‎‏شریف! این همه آدم شریف را ایشان از هستی ساقط کرده، اینهمه‏‎ ‎‏جوانهای ما را کشته است و از هستی ساقط کرده؛ حالا یک نفر آدم را که‏‎ ‎‏یک کسی کشت، جزایش این است که خود او را عوض او بکشند؛ اگر‏‎ ‎‏فوج فوج مردم را به کشتن داد و کشت، می شود اینجا ما جبرانش بکنیم؟‏‎ ‎‏البته باید اینجا جزا به او بدهیم به اشد جزا؛ اما می شود که جبران بشود‏‎ ‎‏این؟ جبران این یک عائله؟ یک عائله را که او از هستی ساقط کرده؛ از‏‎ ‎‏هستی اگر او را ساقط بکنیم، جبران یک عائله است، عائله های دیگر‏‎ ‎‏چی؟ حالا ما دلمان را خوش کنیم که آقا عفو فرمودند؟ اینها مردانی‏‎ ‎‏بودند که عفو تو را اعتنا ندارند. قضیۀ عفو نیست، قضیۀ الزام است و الآن‏‎ ‎‏ملزمی که اینها را بیرون کنی. بسیاری از حبسیها بودند که آن حبس‏‎ ‎‏غیرقانونی شان تمام شده بوده وقتش، از اولْ حبس غیر قانونی بوده، آن‏‎ ‎‏حبس غیر قانونی هم وقتش تمام شده بوده و اینها را نگه داشتند،‏‎ ‎‏همین طور بیخود. این عمال ساواکی که اینقدر جرم مرتکب شده اند،‏‎ ‎‏حالا آمدند در حبس را باز کردند آنها را از حبس بیرون کردند، تمام شد‏‎ ‎‏مطلب؟ اول مطلب هست حالا! این و تمام عمال این باید محاکمه بشوند.‏‎ ‎‏و بعد هم که همه شان فرض کنید که اعدام شدند، باز جبران نشده است؛‏
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 218

‏برای اینکه صد نفر در مقابل صدها نفر، در مقابل هزارها نفر. در یک‏‎ ‎‏کشتارشان در تهران چهار ـ پنج هزار نفر می گویند کشته شده.(353)‏

3 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آمر غیرقانونی

‏شهربانی آدم کشته است بی اذن؟! پاسبان آدم می کشد بی اذن؟!‏‎ ‎‏استاندار امر می کند ـ بی اذن؟! رئیس قوا امر می کند ـ بی اذن شاه؟!‏‎ ‎‏بی اذن شاه این چیزها نمی شود. در نظام نمی شود؛ «بزرگ ارتشتاران»‏‎ ‎‏ایشان هستند! تا ایشان اذن ندهد که آدمکشی نمی شود.‏

‏     مجازات این را بکنید ما دست شما را می بوسیم. بسم الله ، مجازات‏‎ ‎‏کنید ایشان را! در شرع اگر نکشته باشد آدم هم، حبس ابد است. مجازات‏‎ ‎‏حبس ابد است کسی که امر بکند کسی را بکشد؛ در شرع مقدس حبس‏‎ ‎‏ابد است. در حکومت اسلامی باید حبس ابد بشود و ایشان با دست‏‎ ‎‏خودش هم می گویند که جنایت کرده؛ ‏‏[‏‏مجازات‏‏]‏‏ این اگر ثابت بشود‏‎ ‎‏قصاص است. ما نمی خواهیم که تمام جنایاتی که شده است... شما یک‏‎ ‎‏جانی را که مبدأ همۀ جنایات است و همۀ مردم دارند به او نظر می کنند‏‎ ‎‏به عنوان اینکه جنایتْ مستند به اوست و همۀ ناراحتی ما زیر سر اوست،‏‎ ‎‏شما او را مجازات کنید تا این ملت تا حدودی آرام بشود.(354)‏

13 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

غارتگر ظالم

‏تکلیف مسلمین این است که قیام کنند و این را بَرش گردانند از این‏‎ ‎‏حرفهایی که می زند؛ یعنی این را بیرونش کنند از این مملکت. و اگر‏‎ ‎‏دست هم رسید بگیرندش و محاکمه اش کنند و پولهای مردم را که برده‏‎ ‎‏از او بگیرند؛ اگر هم ندارد و ‏‏[‏‏ضایع‏‏]‏‏ کرده است، هر ظلمی را که کرده او را‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 219

‏مجازاتش بکنند.(355)‏

27 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دستورات غیرقانونی

‏یک کسی که این همه جنایت کرده و این همه کشتار از مردم کرده، حالا‏‎ ‎‏می گوید «توبه کردم» مگر می پذیرند از تو؟ کسی که امر می کند به کشتن‏‎ ‎‏غیر ولو خودش نکشد، امر می کند به کشتن غیر، یک نفر، به کشتن یک‏‎ ‎‏نفر، این در اسلام محکوم به حبس ابد است.(356)‏

7 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سلب آزادی

‏اینکه می گوید «من آزادی می دهم»، دلیل بر این است که آزادی را گرفته‏‎ ‎‏بوده! تو جیبشان بوده، حالا می خواهد بدهد! این اقرار به جرم است. اگر‏‎ ‎‏در محاکم این محاکمه بشود ـ که ان شاءالله بشود ـ اینکه می گوید «من‏‎ ‎‏آزادی به ملت دادم، آزادی به ملت دادم» ملت، آزاد هست به حَسَب‏‎ ‎‏قانون اساسی؛ به حَسَب شرع ملت آزاد است؛ قانون اساسی، ملت را آزاد‏‎ ‎‏کرده؛ حالا شما آزادی دادید؟! معلوم می شود که آزادی را گرفته بودید‏‎ ‎‏حالا می خواهید بدهید! این اقرار به جرم است.(357)‏

7 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

طاغوت

‏هیچ مصالحه ای با شاه ممکن نیست. شاه جانی است و باید محاکمه‏‎ ‎‏بشود وبه سزای اعمالش برسد!(358)‏

20 / 9 / 57

*  *  *


کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 220

غارتگران بیت المال

‏آنهایی که دزدند و اموال این ملت را دزدیدند و در خارج بردند و خوردند،‏‎ ‎‏آنها البته مؤاخذه خواهند شد و گمان نکنند که اگر از ایران رفتند بیرون،‏‎ ‎‏تمام شد قضیه!(359)‏

20 / 9 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مجالس غیرقانونی

‏مجلس سنا، مجلس شورا، دولت، از این مسائل صحبت می شود، تمام‏‎ ‎‏اینها یاغی اند، تمام اینها محاکمه باید بشوند.(360)‏

10 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قتل عام

‏ایشان‏‎[2]‎‏ باید محاکمه بشود. و چنانچه فرار هم بکند هر جا باشد باید‏‎ ‎‏محاکمه بشود. و اقل چیزی که بر اوست، علاوه بر اینکه باید جرایمی را که‏‎ ‎‏مرتکب شده جبران بکند، حبس ابد است. ولی همه می دانند که او دست‏‎ ‎‏به کشتارهای عمومی زده است و باید اعدام بشود.(361)‏

15 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

خائنین به ملت

‏ما، شاه و کسانی را که در دوران سلطنت او خیانت کرده اند محاکمه‏‎ ‎‏می کنیم و به مجازات اعمالشان می رسانیم. مجازات آنان بستگی به‏‎ ‎‏جرایم آنان دارد، ولی دسته ای هستند که از ناچاری به او گرویده اند؛‏‎ ‎‏اینان را کار نداریم.(362)‏

18 / 10 / 57

*  *  *


کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 221

مجالس فرمایشی

‏شاه رسماً در امور ادارۀ کشور و تنظیم خطوط اصلی سیاست ایران در‏‎ ‎‏زمینۀ اصلاحات، در شئون مختلف کشور دخالت کرده است و این خود‏‎ ‎‏جرم است؛ زیرا شاه در سلطنت مشروطه مقام غیرمسئول است و حق‏‎ ‎‏دخالت در این امور را نداشته است؛ و این مجلسین و دولت بوده اند که‏‎ ‎‏باید دربارۀ سرنوشت مملکت ـ اگر منتخب از طرف ملت باشند ـ تصمیم‏‎ ‎‏بگیرند. در صورتی که خود شاه همیشه گفته است که او تنها فرماندۀ‏‎ ‎‏کشور است و تمامی دولتها در این سالها اعتراف کرده اند که به دستور شاه‏‎ ‎‏هر عملی را انجام داده اند. بنابراین دولتها هم مجرم بوده اند و باید‏‎ ‎‏محاکمه شوند و نیز وکلای مجلسین که این خلافها را می دیده و اعتراض‏‎ ‎‏نکرده اند، علاوه بر اینکه منتخب ملت نبوده اند و به این دلیل رفتن آنها‏‎ ‎‏در مجلس جرم بوده است، این سکوت آنان جرم دیگری است که باید‏‎ ‎‏محاکمه شوند.(363)‏

18 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محکومیت شاه

‏شاه محکوم است بر حسب حکم ملت؛ لکن هر وقت ملت او را پیدا بکند،‏‎ ‎‏او را محاکمه می کند و اموال خودشان را از او می گیرند. شاه باید در مقابل‏‎ ‎‏ملت محاکمه شود و به سزای جنایاتی که کرده است برسد.(364)‏

25 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شورای سلطنت

‏به کسانی که در شورای سلطنتی‏‎[3]‎‏ غیرقانونی به عنوان عضویت داخل‏‎ ‎

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 222

‏شده اند اخطار می کنم که این عمل، غیرقانونی و دخالت آنان در مقدرات‏‎ ‎‏کشور جرم است.(365)‏

25 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حیف و میل بیت المال

‏اگر ما دستمان رسید محاکمه اش می کنیم ‏‏[‏‏اگر‏‏]‏‏ توانستیم که بیاوریم او‏‎ ‎‏را به اینجا و محاکمه بکنیم یعنی تحویل ما دادند، محاکمه اش می کنیم‏‎ ‎‏ـ محاکمۀ حضوری؛ و اگر تحویل ندادند او را، ما محاکمۀ غیابی می کنیم، و‏‎ ‎‏او را محکوم می کنیم و آن مقداری که در ایران دارد از او می گیریم؛ آنی که‏‎ ‎‏در بانکها دارد اعلام می کنیم که این محکوم است و مال ملت است، حق‏‎ ‎‏ندارد بانک به محمدرضا بدهد چیزی را که از مردم خورده است.(366)‏

3 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مجازات وکلای غیرقانونی

‏اگر آدمی در رأس دولتی واقع بشود به غیرِ قانون، این مجازات دارد. اگر‏‎ ‎‏وکیلی بدون اینکه مردم او را تعیین کرده باشند در مجلس برود و رأی‏‎ ‎‏بدهد و رَتْق و فَتْق امور را بخواهد کند، این مجازات دارد؛ اینها باید‏‎ ‎‏مجازات بشوند.(367)‏

3 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

غارت اموال عمومی

‏اموال این ملت را برداشتند و بردند در خارجه، ویلاها درست کردند.‏‎ ‎‏عرض می کنم الآن هم در آنجاها ویلاها دارند. در آن بانکها، خصوصاً‏‎ ‎‏بانک سوئیس، اینها زیاد از اموال ملت دارند. و ما ان شاءالله در آتیۀ‏‎ ‎‏نزدیکی بررسی در این امر را خواهیم کرد. و ان شاءالله خود او را‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 223

‏می خواهیم. اگر تحویل ندادند، محاکمۀ غیابی می کنیم و اموالی که اینجا‏‎ ‎‏دارد مصادره می کنیم. اموالی که در بانکهای خارجی دارد، اموال آنها را‏‎ ‎‏هم توقیف می کنیم ان شاءالله .(368)‏

28 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

استبدادگران فاسد

‏باید هر چه سریعتر به وضع جنایتکاران رژیم فاسد رسیدگی شود و در‏‎ ‎‏دادگاههای فوق العادۀ انقلابی ـ مردمی علناً آنان را محاکمه کرده و به‏‎ ‎‏مجازات برسانیم تا مردم ستمدیدۀ ما از وضع آنان مطلع شده و مطمئن‏‎ ‎‏شوند افرادی که آنان را در طول دوران سیاه استبداد اذیت و آزار کرده‏‎ ‎‏بودند، چگونه به جزای اعمال خود می رسند.(369)‏

9 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

غصب اموال عمومی

‏من در این آخر که از تهران می خواستم بیرون بیایم، دستور دادم که‏‎ ‎‏تمام املاک و دارایی سلسلۀ منحوس پهلوی و تمام دارایی آن‏‎ ‎‏اشخاصی که وابستـۀ به او بـودند و این ملت را چاپیدند مصادره‏‎ ‎‏بشود.(370)‏

10 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شکنجۀ آزادیخواهان

‏ما جوان دادیم، ما خون دادیم، در زندانهامان جوانهای ما زجر دیدند،‏‎ ‎‏شکنجه دیدند. ملت ما نمی گذارد که اینها هدر برود.(371)‏

9 / 12 / 57

*  *  *


کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 224

سلب استقلال و آزادی

‏تمام مردم ایران در دورۀ این پدر و پسر محروم بودند. محروم از آزادی،‏‎ ‎‏محروم از استقلال. جوانهای ما در همۀ اطراف ایران در حبس و شکنجه‏‎ ‎‏به سر برده اند و محروم از آزادی و استقلال بوده اند. علمای ایران محروم‏‎ ‎‏از آزادی بوده اند و بسیاری از آنها در تبعید و حبس به سر برده اند.(372)‏

22 / 1 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عاملان انواع جنایات

‏جنایات اینها مراتب و درجاتی داشته است که بعضی از آن واضح بوده‏‎ ‎‏است، همه دیده اند؛ این جنایات و آدمکشیها و حبسها و زجرهایی که‏‎ ‎‏صدایش از داخل زندانها به بیرون رسیده است. یک مرتبۀ از جنایات و‏‎ ‎‏خیانات، آنهایی بوده است که وزرای شاه و اطرافیهای شاه اطلاع داشتند‏‎ ‎‏و ماها و شماها اطلاع نداشتیم. پاره ای از جنایات ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏، هم خود شاه‏‎ ‎‏مطلع بوده است؛ خیانتی که کرده است، دیگران مطلع نبودند. ما‏‎ ‎‏نمی توانیم به عمق جنایات و خیانات این پدر و پسر اطلاع پیدا کنیم.‏‎ ‎‏شما که غایت امر ـ یکی از شما ـ 22 سال اینجا بوده است، ما هم که تمام‏‎ ‎‏عمرمان را اینجا بودیم و در جریان امورْ بسیاری از عمرمان را گذراندیم،‏‎ ‎‏باز نمی توانیم بر عمق این جنایات اطلاع پیدا کنیم. تاریخ هم نمی تواند‏‎ ‎‏عمق این جنایات و خیانات را ثبت کند؛ تاریخ آنقدر می تواند که اطلاع‏‎ ‎‏پیدا می کند. و جنایات شاه بسیاری اش زیر پرده است که غیر از خودش و‏‎ ‎‏امثال کارتر‏‎[4]‎‏ اطلاع ندارند.(373)‏

4 / 2 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حبس و شکنجه

‏این حبسهای طولانی و این زجرهای فوق العاده، این شکنجه های‏‎ ‎

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 225

‏طاقت فرسا برای یک دسته از روشنفکران، یک دسته از علما، یک دسته‏‎ ‎‏از فرهنگیها، از وکلای دادگستری، از قضات دادگستری، امثال اینها؛ در‏‎ ‎‏تحت این شکنجه ها بودند.(374)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

7 / 2 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عُمال دیکتاتور

‏دیگرانی که شکنجه کردند و اینها، البته آنها اعدام نمی شوند؛ لکن به‏‎ ‎‏جزای خودشان می رسند: به حبس و تعزیر و اینطور چیزها.(375)‏

25 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قتل عام و شکنجه

‏بعضی از کارها هست که جزای آن در این دنیا نمی شود؛ امکان ندارد. هر‏‎ ‎‏«جانی» یک نفر آدم است، مثل سایر مردم است، یک جان دارد و یک‏‎ ‎‏حیات دارد؛ این جانی اگر چنانچه ده هزار نفر را کشته باشد ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ ما‏‎ ‎‏بخواهیم برای ده هزار نفر این را مجازات کنیم، چطور مجازات کنیم؟‏‎ ‎‏یک جانی که صد نفر را، به آن طرزی که می دانید در شکنجه قرار داده،‏‎ ‎‏یعنی آن طرزی که شنیدید در شکنجه قرار داده، حالا ما بخواهیم این را‏‎ ‎‏مجازات کنیم، چطور مجازات کنیم؟ نمی شود، یک جان دارد؛ ما غایت‏‎ ‎‏امر این است که او را بکشیم؛ غایت امر این است که نه، او را فرض کنید با‏‎ ‎‏شکنجه بکشیم. اما او که یک ‏‏[‏‏نفر را‏‎ ‎‏]‏‏شکنجه نکرده، یک نفر را نکشته‏‎ ‎‏که در مقابل یک کشتن یک کشتن، و در مقابل یک شکنجه یک شکنجه.‏‎ ‎‏شکنجه گرهایی که از خارج هم تعلیم بر می داشتند، اینها فوج فوج مردم‏‎ ‎‏را شکنجه کرده اند! اینهایی که جوانهای ما را کشته اند ـ بعضی از آنها عدد‏‎ ‎‏بسیاری از جوانهای ما را کشتند و از بین بردند ـ اینها آنقدری که ماها‏‎ ‎‏می توانیم شکنجه شان کنیم و ماها می توانیم جزا به آنها بدهیم یک امر‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 226

‏ناچیزی است. ‏

‏     لکن یک جای دیگری هم هست که در آنجا شکنجه هایی است که ما‏‎ ‎‏نمی توانیم بفهمیم. و آن از خود اعمال است. اینطور نیست که نظیر‏‎ ‎‏اینجا یک فراشی از خارج بیاید و شکنجه کند. ... این شکنجه های‏‎ ‎‏ناجوانمردانه ای که به جوانهای ما کردند، هر شکنجه صورت دارد آنجا.‏‎ ‎‏هر داغی که کردند داغ می شوند آنجا، همین عملْ آنجا صورت پیدا‏‎ ‎‏می کند. همین عملْ شکنجه می شود آنجا.(376)‏

5 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نوکران استعمار

‏صدای غرب درآمده است که چرا این فاسدها را می کشید. اینها دوستان‏‎ ‎‏ما هستند. خوب، ما برای همین می کشیم. آنها را «اینها از ما هستند!»‏‎ ‎‏«اینها به ما خدمت کردند»، هیاهو درمی آورند به اینکه خدمتگزارهای ما‏‎ ‎‏را چرا می برید از بین. ما روی همین زمینه که خدمتگزارهای شما‏‎ ‎‏هستند و برخلاف ملیت ما عمل کردند، برخلاف اسلام عمل کردند، آدم‏‎ ‎‏کشتند، روی این منظور است که ما آنها را، جزای آنان را، به آنها‏‎ ‎‏می دهیم.(377)‏

20 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محاکمۀ شاه و خاندان سلطنت

سؤال:‏ راجع به شاه شما چه می گویید؟ آیا شما دستور داده اید که او را در‏‎ ‎‏خارج بکُشند؟ و آیا به نظر شما این کار ممکن است؟‏‏]‏

جواب:‏ نه من دستور ندادم. من میل دارم که بیاید ایران و او را محاکمه‏‎ ‎‏کنیم. من اگر می توانستم او را حفظش می کردم و می آوردمش ایران و‏‎ ‎‏علناً او را محاکمه می کردیم برای این پنجاه و چند سال ظلمی که کرده. و‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 227

‏آن خیانتهایی که او کرده است جبران می کردیم. و این سرمایه هایی که از‏‎ ‎‏ما به خارج برده است اگر او کشته بشود از دست ما می رود. لکن اگر‏‎ ‎‏حفظش کنیم و بیاوریم به اینجا ممکن است این ثروت برگردد به ایران.‏

‏ ‏

‏ ‏

سؤال:‏ شما مایلید که مثل آیشمن‏‎[5]‎‏ که گرفتند آوردند به اسرائیل، او را هم‏‎ ‎‏مثلاً بگیرند و به همان ترتیب بیاورند ایران؟‏‏]‏

جواب:‏ من مایلم که او بیاید ایران. بیاورندش ایران و ما محاکمه کنیم.‏

‏[‏‏خطاب به مترجم:‏‏]‏‏ بگویید به او که مرحوم مدرس که با شاه سابق‏‎ ‎‏دشمن سرسخت بود یکوقتی که شاه به سفر رفته بود، وقتی آمده بود،‏‎ ‎‏مرحوم مدرس‏‎[6]‎‏ گفته بود که من به شما دعا کردم. خیلی او خوشش آمده‏‎ ‎‏بود که چطور یک دشمن دعا کرده بود. گفته بود، نکته این است که اگر تو‏‎ ‎‏مرده بودی اموالی که از ما غارت کرده بودی و به خارجیها داده بودی‏‎ ‎‏همه از بین رفته بود. و من دعا کردم تو زنده باشی برگردی، بلکه بتوانیم‏‎ ‎‏ما مالها را برگردانیم. حالا ما هم همان طور هستیم و این پسر هم بیشتر از‏‎ ‎‏او اموال ما را برده است به خارج.‏

سؤال: ‏[‏‏اگر اموال را شاه پس بدهد، شما رهایش می کنید؟‏‏]‏

جواب: ‏راجع به خیانتهایش، اگر چنانچه پولها را به ما پس بدهد، آن‏‎ ‎‏مقداری که پس بدهد البته دیگر حرفی با او نیست. اما یک خیانتهایی که‏‎ ‎‏به ملیت ما کرده است، آنها را جبران نمی شود کرد و نمی شود ولش کرد.‏‎ ‎‏یک خیانتهایی به اسلام کرده است. آن هم ما نمی توانیم جبران کنیم.‏‎ ‎‏این جنایتهایی که کرد، مردم را به کشتن داد دسته جمعی 15 خرداد،‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 228

‏خود او از قراری که به ما اطلاع داده اند عامل مستقیم قتل عام ‏‏[‏‏ملت‏‏]‏‏ ما‏‎ ‎‏بوده است. اینها یک چیزی نیست که بخشیدنی باشد، آنهایی که در 15‏‎ ‎‏خرداد کشته، همه را زنده کند، دیگر حرفی نیست.‏

سؤال: ‏یعنی تنها شاه یا همۀ خانواده اش؟‏‏]‏

جواب: ‏هر کدام که خیانتکار باشند. مجرد اینکه کسی از خانوادۀ شاه ابداً‏‎ ‎‏در بین ما چه بشود، ولیعهد شاه بیاید مثل یکی از مردم اینجا زندگی‏‎ ‎‏بکند. کاری به ما نکرده است. هیچ کسی هم کاری به او ندارد. آنهایی که‏‎ ‎‏مثل اشرف که آن هم خواهر اوست خواهر تنی هم هست آنها دوقلو‏‎ ‎‏بودند، آن هم نظیر او جزو جنایتکارهاست. آن هم به اندازۀ جنایتی که‏‎ ‎‏کرد و جنایتهایی که کرده است. این چه کاری به افراد خانوادۀ دیگرش‏‎ ‎‏دارد. آنکه خیانتی نکرده بود کاری به او نداریم.(378)‏

2 / 7 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محاکمۀ بختیار

سؤال:‏ نخست وزیر سابق، بختیار چطور؟ بختیار می گوید که بر سر‏‎ ‎‏جایش باز خواهد گشت و می گوید که دولتش را آماده کرده است که به‏‎ ‎‏جای این دولت بنشاند.‏

جواب:‏ اگر بختیار باید اعدام شود یا نه، هنوز این را نمی دانم ولی می دانم‏‎ ‎‏که باید محاکمه شود. که برگردد، برگردد. حتی با دولت جدیدش اگر‏‎ ‎‏می خواهد برگردد، برگردد. حتی اگر دوست دارد، دست در دست شاه‏‎ ‎‏برگردد. بدین نحو همه با هم به دادگاه انقلاب فرستاده می شوند. بلی‏‎ ‎‏باید بگویم که خوشحال می شوم که ببینم بختیار با شاه با هم‏‎ ‎‏دست در دست هم برمی گردند. منتظر آنها هستم.(379)‏

2 / 7 / 58 

*  *  *


کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 229

کشتار مردم

‏مسأله سینما یک مسأله ای بود که ما نجف بودیم، و من از اوّلی که قضیۀ‏‎ ‎‏سینما را شنیدم حدسم این بود که عُمّال خود شاه این کار را کردند. و‏‎ ‎‏اعلام هم کردم این مطلب را. و بعد هم معلوم شد همین طورها بوده‏‎ ‎‏است، و موجب تأثر همۀ ملت و ما، خصوصاً تأثر من راجع به این فاجعه‏‎ ‎‏بود... من به آقای قدّوسی دستور می دهم که در این امر دخالت کنند، و با‏‎ ‎‏قاطعیت تعقیب کند این مطلب را.‏

‏     اگر جنایات ثابت است ... اشخاصی، باید البته جبران بشود؛ باید‏‎ ‎‏تأدیب بشوند. یا اگر چنانچه واقعاً دست کار بوده اند، اعدام بشوند.(380)‏‎[7]‎

11 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 230

  • )) اسدالله علم (1298ـ1357 ه . ش.) از ملاکان بزرگ منطقۀ جنوب استان خراسان که در سال 1341 به نخست وزیری و سپس به مقام وزارت دربار شاهنشاهی رسید، و در فروردین 1357 به علت سرطان درگذشت.
  • )) محمدرضا پهلوی.
  • )) در 24 دیماه 1357، دو روز قبل از خروج شاه از ایران، شورای سلطنت با عضویت شاپور بختیار، دکتر سجادی، جواد سعید (رئیس مجلس سنا)، علیقلی اردلان (وزیر دربار)، دکتر علی آبادی (دادستان سابق)، محمد وارسته، عبدالله انتظام (مدیرعامل شرکت نفت)، قره باغی (رئیس ستاد مشترک ارتش) به ریاست سید جلال تهرانی تشکیل گردید.
  • )) جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق امریکا.
  • )) «آدولف آیشمن» از همکاران نزدیک هیتلر که صهیونیستها مدعی بودند وی عامل اصلی کشتار یهودیان آلمان بوده است. او پس از شکست هیتلر فراری شد و پس از پانزده سال توسط صهیونیستها در آرژانتین شناسایی گردید. صهیونیستها او را ربوده و به اسرائیل بردند و پس از محاکمه به دار آویختند و جسدش را سوزاندند.
  • )) آیت الله سید حسن مدرس در سال 1282 ه . ق. به دنیا آمد و در مشروطه و مبارزه با رضاخان نقش بسزایی داشت. وی در سال 1316 ه . ش. در شهر کاشمر که محل تبعید او بود به دستور رضاخان به شهادت رسید.
  • علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع از مواضع حضرت امام رجوع شود به:     1. صحیفه امام؛ ج 5، ص 340.     2. همان؛ ص 395ـ396.     3. همان؛ ص 380.     4. همان؛ ج 6، ص 91.     5. همان؛ ص 176.     6. همان؛ ج 7، ص 74ـ76.     7. همان؛ ج 14، ص 82 ـ83.