روح حاکم بر دستگاه قضایی طاغوت
تحقیر اسلام و قرآن
دستگاه جبار؛ در گذشته به اسلام و قرآن اهانت کرد و خواستْ قرآن را در ردیف کتب ضاله قرار دهد. اکنون با اعلام تساوی حقوق، چندین حکم ضروری اسلام محو می شود. اخیراً وزیر دادگستری در طرح خود شرط اسلام و ذکوریت را از شرایط قضات لغو کرده [است].(231)
اردیبهشت 1342
* * *
محو احکام اسلام
کراراً تذکر داده ام که این دولت سوءنیت داشته و با احکام اسلام مخالف است. نمونه های آن یکی پس از دیگری ظاهر می شود. وزارت دادگستری دولت، با طرحهای خود و الغای اسلام و رجولیت از شرایط قضات، مخالفت خود را با احکام مسلّمۀ اسلام ظاهر کرد. از این به بعد باید در اَعراض و نفوس مسلمین، یهود و نصاری و دشمنان اسلام و
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 157
مسلمین دخالت کنند. منطق این دولت و بعضی اعضای آن محو اسلام است. تا این دولت غاصب یاغی سر کار است، مسلمین روز خوش نخواهند دید.(232)
12 / 2 / 42
* * *
عدم صلاحیت متصدیان امر
مگر قضات ما آزادند؟ مگر استقلال قضایی ما داریم؟ قضات ما هم حربۀ قضا دستشان است و صلاحیت هم ندارند. اشکال این است که چرا رفتی قاضی شدی؟ می گویی نمی توانم حکم حق بکنم؛ خوب، غلط کردی رفتی قاضی شدی، رها کن.(233)
دی 1356
* * *
فجیعه بودن دادگستری طاغوت
دادگستری ما یک دادگستری بود که فجیعه بود! دادگستری نبود، فجیعه بود. این را من کراراً گفته ام... گاهی [برای] در جریان انداختن یک محاکمه دو سال باید معطلی بشود تا جریان بیفتد محاکمه! مثلاً دادگاه آیا دایر است برای این یا نه. این می شود دادگاه! همانها که بلدند آنها! بعد هم، بعد از آنکه نیروی انسانی را از بین بردند، مردم مدتها در دادگستری صبح بیایند تا غروب بایستند آنجا زندگی شان تباه بشود، آخر هم معلوم نبود که به چه برسند؛ بعد هم معلوم نبود که احقاق حق بشود. هر وکیلی که بهتر بلد بود مواد قانونی را، یا هر قاضی که بیشتر به او رشوه می دادند، آن قاضی... بود. ما یک قاضی داشتیم در خمین که او رشوه را می گرفت، ولی حکم را بر ضد آن می فرستاد! بله، آن بیچاره هرچه فریاد می زد که این حکم برخلاف داد و رشوه گرفته، خوب مردم قبول نمی کردند حرفش را! اینطور مسائل
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 158
در کار بود.(234)
7 / 12 / 57
* * *
حاکم بودن روحیۀ تجمل گرایی
در دادگستری «کاخ» درست شده است لکن دادگستری نیست، دادخواهی نیست، فقط کاخ است. کاخها باید برود، دادخواهی به جای آن بنشیند.(235)
10 / 12 / 57
* * *
سوغات غرب
آن دادگستری ما به این ترتیبی که بود در زمان طاغوت این یک سوغاتی بود از غرب آمده بود، باید آن تغییر بکند و یک وضع دیگری پیدا بکند.(236)
22 / 6 / 58
* * *
حاکم بودن شقی ناصالح
قوّۀ قضاییه، که در اسلام آنقدر در آن اهتمام شده است و حکم را یا نبی یا وصی نبی باید متصدی بشود و اگر غیر نبی و وصی نبی ـ سفارش شده از طرف نبی اکرم ـ باشد، آن ثالث می شود شقی، قوّۀ قضاییۀ ما هم به دست یک اشخاصی افتاد که من گمان نمی کنم در تمام افرادی که متصدّی قضا بودند، یک نفرشان صالح باشد. اگر گفته می شود که در بین اینها یک اشخاصی بودند که ـ مثلاً ـ یک قدری متدیّن بودند، لکن صالحیّت برای قضا غیر از تدیّن است.(237)
25 / 5 / 59
* * *
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 159
مخالفت با شارع مقدس
شاید شما مطلع باشید با آنکه شارع مقدس به امر قضا آن همه اهتمام داشته است، در سابق برخلاف این حتی یک عدّه کمونیست هم قضاوت می کردند.(238)
13 / 6 / 62
* * *
نبودن عدالت اسلامی
وقتی قوّۀ دادگستری اش را و قوّۀ قضاییه اش را شما نگاه کنید، می بینید که آن چیزی که در آن نبوده است اسلام بوده و عدالت اسلامی.(239)
29 / 8 / 62
* * *
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 160