فلسفۀ مجازاتها در اسلام
اعتراض به مدعیان حقوق بشر
ما می بینیم که بعضی از اشخاص که ادعا می کنند که ما حقوق بشر را ملاحظه می کنیم و جمعیتهای حقوق بشر در طول این پنجاه سال که دولت غاصب پهلوی و پسر پهلوی بر این ملت غلبه کرد و بر این ملت ـ با غصب ـ تمام چیزهای این ملت را برد، در طول این پنجاه سال جوانان ما در حبسها به سر بردند و چه بسا جوانانی ما داشتیم که در حبس پای آنها را اره کردند؛ آنها را روی تاوه ها بو دادند و تا این زمان آخر هم اینها در حبس بودند، در شکنجه بودند؛ دژخیمان شاهِ سابق آنها را از هستی ساقط کرد، و این مدعیان همراهی با حقوق بشر در این طول مدت ندیدیم که یک صحبتی بکنند، یک استنکاری بکنند. ما دیدیم که، رئیس امریکا ـ رئیس جمهور امریکا ـ با این شاه بدبخت، با این شاه سابق ظالم بدبخت همراهی می کرد و پشتیبانی می کرد؛ پشتیبانی از دژخیمی که تمام هستی ما را به باد داد. و ندیدیم مدعیان جامعۀ حقوق بشر استنکار کنند بر رئیس جمهور امریکا. لکن حالا که این دژخیمان به دام ملت افتاده اند و ملت می خواهد از آنها انتقام بکشد، فریاد «وا بشرا»ی اینها بلند شده است! نمی توانم من جز این بدانم که اینها دست نشاندۀ دژخیمان هستند. اینها دست نشاندۀ ابرقدرتها هستند؛ نه اینکه اینها برای حقوق بشر [فعالیت ]می کنند. من توقع این را داشتم که جامعۀ حقوق بشر اگر راست می گوید و طرفدار حقوق بشر است به ما اعتراض کند که اینها را چرا نگاه داشتید؛ این دژخیمان را باید همان روز اول کشته باشید! نه اینکه آنها را ما نگاه داشتیم و در حبسها الآن هستند ـ و حبسهای ما هم مثل حبسهای سابق نیست؛ حبسهایی است که در آنها اشخاص به هیچ وجه مورد اهانت، حتی نیستند ـ اینها به ما اعتراض کنند که چرا اینها را محاکمه کردید! اصلاً معنا ندارد محاکمۀ مجرم؛
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 59
محاکمۀ مجرم یک امری است که مخالف با حقوق بشر است؟!
حقوق بشر اقتضا می کند که ما آنها را همان روز اول کشته باشیم برای اینکه مجرمند، و معلوم است که اینها مجرم هستند. آنکه باید برای او وکیل گرفت، آنکه باید به ادعای او گوش کرد، او متهم است نه مجرم. اینها متهم نیستند، اینها مجرم هستند. اینها اشخاصی بودند که در خیابانها مردم را کشته اند، زجر دادند، و ذخایر ما را ـ همه را ـ با خیانتها از بین برده اند. آیا آنهایی که کشته شده اند در این خیابانهای شهرهای مختلف ایران، اینها بشر نبودند؟ اینها حقوق ندارند؟... مدعیان طرفداری از حقوق بشر نسبت به اینها که کشته شده[اند] چرا طرفداری نمی کنند؟ چرا به ما اشکال می کنند که شما چرا دژخیمان را می کشید؟
ما در عین حال که اینها را ـ همه را ـ مجرم می دانیم و باید فقط هویت اینها ثابت بشود و آنها را باید همین که هویتشان ثابت شد کشت ـ نصیری [را] همین که هویتش ثابت شد که نصیری است باید کشت ـ مع ذلک چند روز نگه داشتند و محاکمه کردند و اقرارات او را ثبت کردند و او را کشتند. آیا این جامعۀ حقوق بشر تصور نمی کند که مجرم را باید کشت برای حقوق بشر، برای اینکه حق خواهی کنیم ما از بشر ـ بشرهایی که اینها کشتند، زجر دادند، از بین بردند؟ ما اینها را مع ذلک محاکمه می کنیم و محاکمه کردیم؛ ولیکن اعتقاد ما این است که مجرم محاکمه ندارد و باید کشت. لکن من متأسفم از اینکه باز غربزدگی در ماها هست، و ما ترس از این داریم که مبادا در روزنامه[های ]غرب چیزی بنویسند و مثلاً مجلات غرب یک کلمه ای بنویسند. آنها البته با عدل و انصاف مخالفند و آنها موافق به حقوق بشر نیستند. آنها حقوق اشخاصِ ابرقدرت را حفظ می کنند به اسم حقوق بشر!(83)
12 / 1 / 58
* * *
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 60
ماهیت واقعی حقوق بشر
خارجیها می گویند حقوق بشر. کدام بشر؟ اینها [اعدام شدگان ]بشر را کشتند، اینها مجرمند، متهم نیستند؛ اینها آدم کشتند. ما از دوستان فرانسوی خود تشکر می کنیم که از ما در مدت اقامت در آن کشور دوستانه پذیرایی کردند و به من فرصت دادند که از پاریس پیامهای خود را به ملت عزیز ایران برسانم، ولی از دوستان فرانسوی انتظار نداشتم که به خاطر چند نفر جنایتکار و دزد و مجرم، حقوق بشر را به رخ ما بکشند و در انقلاب اصیل ایران ـ که به خواست خدا ملتی ستمدیده به ندای حق پاسخ مثبت داده اند ـ به بهانۀ حقوق بشر ما را مورد عتاب و خطاب قرار دهند. خوب بود حقوق بشر را هنگامی که رژیم فاسد پهلوی زیر پا می گذاشت و هزارها جوانان این کشور را شکنجه می کرد و به خاک و خون می کشید، به کمک ملت مستضعف ایران برمی خاستند و از حقوق بشر دفاع می کردند، نه اینکه به خاطر چند جنایتکار و مجرم، که تاریخ بشریت کمتر نظیر آن را به یاد دارد، اینچنین به ما حمله کنند. ما چند نفر ضد بشر را کشتیم، حقوق بشر مگر چیست؟(84)
2 / 2 / 58
* * *
پاسخ به مدعیان حقوق بشر
ملت ما را غیر از آن که هست و غیر از آن که می بینید، جلوه دادند در روزنامه های خارج؛ از جمله چیزهایی که نوشتند این است که اینهایی که کشته می شوند و اعدام می شوند، از زیر خاک بیرون می آورند مردم و تکه تکه می کنند! ... شما در تمام ایران تفتیش کنید اگر یک نفر یک همچو کاری برایش شده است، آنها حق دارند بگویند: [نسبت به] همه شده است! لکن من می دانم نویسنده های خارج اکثرشان ـ یا بسیاری شان ـ جیره خوار همین دستگاهها هستند. اینها دیدند که ملت ایران به واسطۀ قدرت ایمانی که داشتند نهضتی ... کردند [که در نتیجۀ
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 61
آن] دست اربابها کوتاه شده است و دست آنهایی که منافع را به اینها واصل می کردند کوتاه شده است، اینها برای انتقامجویی یا برگرداندن اوضاع سابق، برای نفع خواهی دست به این تبلیغات زدند.
تمام این تبلیغات، برخلاف واقع است. شما می بینید که اینجا احکام اعدام برای [چه ]اشخاصی صادر می شود؛ خوب است که این اشخاص را و پروندۀ این اشخاص را ملاحظه کنید ببینید که این اشخاص که حکم اعدامشان صادر شده و اعدام شده اند آیا یک نفر کشتند؟ آیا ده نفر کشته اند؟ آیا یک ملت را بیچاره کردند؟ اینها تمام ملت ایران را بیچاره کردند و در ظرف پنجاه سال همه را در تحت فشار قرار داده اند اینها جنایاتی به این ملت کردند که اگر ... دادگاهها نبود خود ملت می ریختند و آنها را می کشتند! دادگاهها کنترل کردند عواطف ملت را، ملتی که در خیابانها جوانهای خود را با امر امثال اینها به خون آغشته دیده؛ با امر همین شاه و با امر همین هویدا و با امر همین نصیری و امثال اینها. طاقت ندارد که اینها را زنده ببیند.
اینهایی که مدعی حقوق بشر هستند و حالا برای امثال هویدا سینه زنی می کنند و اظهار تأسف و تأثر می کنند، اینها آیا طرفدار حقوق بشرند یا طرفدار مملکتها و حکومتهای ابرقدرتند؟
اگر اینها طرفدار حقوق بشرند چه شد که در مدت پنجاه سال این بشر در اینجا زیر شکنجه بود، [در معرض] اعدام بود، این بشری را که در اینجا با تاوه سرخ می کردند و بشری را که پای او را می بریدند با اره، اینها نفس نکشیدند؟ امروز نفس می کشند و امروز تبلیغات می کنند؟! مگر اینها که کشته شدند بشر نبودند؟ مگر اینها حقوق نداشتند؟ مگر حق بشر این نیست که اگر کسی کسی را کشت قصاص بکند؟ این حق بشر است، حق اشخاصی است که از اولاد او یا از بقایای اوست که قصاص کند از اینها. لکن عمده این است که این جامعه های حقوق بشر در خدمت
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 62
ابرقدرتها هستند با اسم «حقوق بشر»؛ این جامعه هایی که برای حقوق بشر فریاد می زنند می خواهند حقوق بشر پایمال بشود، این روزنامه نویسها و مطبوعاتی که به اسم بشردوستی انتشار این اکاذیب را می کنند، اینها در خدمت ابرقدرتها هستند، اینها حقوق بشر را پایمال می کنند.
... بررسی کنید که آیا این مردم در اینجا دارند قتل عام می کنند؟ این مردم از گورستانها بیرون می کنند اجساد را و تکه تکه می کنند؟! مردم دارند آتش می زنند؟! این را بررسی کنید ببینید که قضیه، قضیۀ انتقامجویی به معنای غیر انسانی است؟ یا خیر، دادگاههایی است که بعد از اینکه جرمهای اینها ـ همه ـ ثابت است و همه جرمهای زیاد دارند، اینها محکوم به اعدام هستند. [و] اگر این دادگاهها نبود و اگر جلوگیری از این مردم به واسطۀ دادگاه نبود، آن وقت مردم خودشان قیام می کردند؛ برای اینکه آنهایی که کشتار عمومی کردند در یک ملتی، آنهایی که قضیه ... را پیش آوردند و در آبادان یک دستۀ بزرگی، قریب چهارصد نفر آدم را سوزاندند، اینها را دارند اینها اعدام می کنند نه اینکه اشخاص عادی را. اشخاص عادی را شما ملاحظه می کنید که تاکنون قریب هفتصد نفر، ششصد نفر آزاد شدند... برای اینکه جرمهایشان کم بوده است. و همین طور کسانی که جرمهایشان کم است اینها را آزاد می کنند. آنهایی که محکوم به حبس می شوند یا محکوم به اعدام می شوند، آنها اشخاصی هستند که دارای جرمهای بزرگ بودند. در روزنامه های خارجی شماها اینطور انعکاس شده است؛ و این اسباب این شده است که ملت ایران به خارجیها بدبین بشوند، به واسطۀ این روزنامه نویسها و به واسطۀ این مدعیان حقوق بشر.
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 63
شما روشن کنید آنها را، و به مردم ایران هم اطلاع بدهید که اینها یک مردمی هستند که طرفدار حقوق بشر نیستند، طرفدار حق ابرقدرتها هستند. اینها از آن مردم شریف اروپا نیستند؛ اینها یک دسته جیره خوار هستند.(85)
4 / 2 / 58
* * *
هدف طرفداران دروغین حقوق بشر
البته آنهایی که منافع خودشان را در خطر می بینند یا منافع اربابهای خودشان را، از این نهضت به هر صورتی که باشد شکایت دارند و با هر توطئه ای می خواهند این نهضت را خاموش کنند. گاهی به بهانۀ «حقوق بشر» از این اعدامهایی که در ایران شده است انتقاد می کنند، و این را یک امر خشونت آمیز می دانند. اینها در ایران نبودند ببینند چه شد، و در پنجاه سال و بیشتر بر ایران چه گذشت و بر جوانهای ما اخیراً چه گذشت؛ لکن اطلاع دارند؛ همچو نیست که اینها بی اطلاع باشند. اینها مطلع هستند که شاه سابق و شاهِ جلوتر با ایران چه کردند، و جنایات این دو تا مرد یا نامرد به ایران چه بود. خیانات اینها را اینها اطلاع دارند. این جمعیتی که ادعا می کنند جمعیت حقوق بشر و حالا برای حقوق بشر دارند سینه می زنند که «این عده که تا حالا کشته شده است چرا کشته شد؟ این یک خشونتی است!» اینها خشونتهایی که در عصر این پدر و پسر بود نادیده گرفتند. آن قتلهایی که به دست عمال اینها واقع شد، و گاهی هم به دست خود محمدرضا واقع شد، آنها را اصلاً نظری به آن ندارند. نه آن وقت که ملت ایران آن جور ابتلا داشت و آنطور اینها غارت و قتل می کردند یک کلمه گفتند و از «حقوق بشر» اسم بردند؛ و نه در آخر، که تمام جنایاتی که در ایران واقع می شد در ظرف ـ تقریباً ـ دو سال آخر که همۀ ملتها اطلاع بر آن پیدا کردند و ملت ایران آنطور گرفتار شد که
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 64
جوانهای ما را در خیابانها دسته جمعی کشتند.
پانزده خرداد را اینها اصلاً ذکری از آن نمی کنند. 15 خرداد به طوری که گفته اند ـ من در حبس بودم، لکن آنطوری که برای من بعد از بیرون آمدن گفتند ـ قریب پانزده هزار نفر را آنها کشتند و از قراری که باز گفتند، خود محمدرضا با هلیکوپتر عامل قتل هم بوده است خودش. اینها، این طرفدارهای «حقوق بشر»، این پانزده هزار جمعیتی که در یک روز کشته شد اینها را مثل اینکه بشر نمی دانند! یا بشر می دانند و برای آنها حقوق قائل نیستند. اگر اینها بشر هستند و حقوق دارند و این شصت هزار نفر یا بیشتری که در این چند صباح، در این چند ماه، از ایران کشته شد ـ از بهترین جوانهای ما کشته شد، از همۀ طبقات، طبقۀ روحانیین، طبقۀ دانشگاهی، طبقۀ تجار، اداری، همه جور جمعیتی، دهقان، کارگر، کشته شد ـ اینها اصلاً به روی خودشان نمی آوردند که این کارها شده است! ما ندیدیم که هیچ فریادی از اینها درآید که «خیر، چرا حقوق بشر را ملاحظه نمی کنید. چرا اینقدر آدم می کشید». حالا که ما این جنایتکارها را [مجازات می کنیم] ـ که هر کدامشان، بعضی از اینها، چندین نفر آدم را کشته اند، یا آنطور اینها را شکنجه داده اند که در زیر شکنجه مردند، یا پاهای آنها را ارّه کردند، یا آنها را در تاوه گذاشتند و بو دادند، از همۀ طبقات، در زندانها آنطور عمل کردند؛ [سر و صدا راه می اندازند ]یک شب من در آن حبس که بودم صدای ضجّه و نالۀ اشخاصی که [شکنجه] می کردند خودم می شنیدم؛ بعد که آمدند این حبسیها، یعنی صاحبان حبس، پیش من آمدند، اعتراض کردم و گفتم زندانها باید جای تربیت باشد نه جای اینطور وحشیگریها. گفتند «نه، این چیزی نبوده. این یک سربازی بود که فرار کرده بود یک سیلی به او زدند!» در صورتی که شاید بیشتر از یک ساعت شاید شکنجه می کردند و من فریاد می شنیدم.
این طرفدارهای حقوق بشر، این حقّه بازها ـ که می خواهند همۀ منافع
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 65
ماها را بدهند به اربابهایشان ـ آن روز خفه شده بودند، قلمهایشان شکسته بود. حالا که ما اینها را پیدا کردیم و چندتایشان را کشتیم، محاکمه کرده اند و اقرار کرده اند به اینکه چه کردند و چه کردند، پرونده هایشان معلوم است که چه کردند، حالا صدایشان درآمده. در عین حال که مسأله اینطور است و آنهایی که تاکنون کشته شدند اشخاص فاسد و مفسد و بسیاری شان قاتل و قتّال و مفسد فی الارض بودند، مع ذلک ما اخیراً یک قدری تضییق کردیم دایرۀ این [مجازات ]را، یک قدری تخفیف دادیم. [تنها] کسانی که ثابت شده قاتل هستند، یا کسانی که شکنجه کردند و به قتل منتهی شده است، یا کسانی که امر کرده اند دسته جمعی مردم را بکشند، اینها را گفتیم حالا از این به بعد اینها مورد اعدام باشند. ...
این برای حقوق بشر است. خوب، این بشر حق دارد، آن بشر هم حق دارد. این بشر سلامت این را سلب کرده است، حقِّ این است که سلامت او را سلب کند. این بشر یکی را کشته است، حق ورثۀ او این است که او را بکشند. ما ورثه را پیدا نکنیم، حق حاکم است که او را بکشد. تا حالا این عده ـ را که کم هم بودند؛ چیز زیادی نبودند ـ ... دادگاههای انقلابی کشته اند. اینها برای احقاق حقوق بشر اینها را کشته اند. اینهایی که ادعای حقوق بشر می کنند و برای «اِلقانیان» هیاهو می کنند و یا برای «هویدا» هیاهو می کنند، اینها هستند که حقوق بشر را پایمال دارند می کنند.
این هویدا پانزده سال، یا سیزده سال تقریباً نخست وزیر بود و تمام جنایات گردن نخست وزیر است. ما هر نخست وزیری که در آن عصر [منصوب] شده، اگر پیدا کنیم ـ مثل شریف امامی، مثل بختیار ـ
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 66
محکوم به قتلند اینها. بختیار خودش اقرار کرد که به امر من قتل واقع شد. اینها عامل قتلند به اینطور که وادار کردند به قتل عام. جمعیت اینها مفسدند؛ اینها فاسدند. ما برای حقوق بشر این کار را داریم انجام می دهیم. و این جمعیتی که صدا بلند می کنند که حقوق بشر، حقوق بشر، اینها عمال استعمارند. اصلِ این جمعیتهایی که در امریکا، یا در جاهای دیگر، درست شده است به عنوان جمعیت «حقوق بشر»، جمعیت کذا و کذا، اینها را ـ همه ـ آنها درست کرده اند برای اینکه حقوق بشر را ضایع کنند. این همه خیانت این مرد نانجیب به ایران کرده است و این همه قتل و غارت کرده است، حالا که می گویند این باید به قتل برسد. حالا هم که حکمی صادر نشده برای قتل محمدرضا، لکن صادر می شود. اگر ما پیدایش بکنیم، باید کشته بشود. اینهایی که می گویند حقوق بشر حالا صدایشان درآمده و اظهار تأسف می کنند!...
شما در تمام این مدتی که این نخست وزیر ـ نخست وزیر اسلامی ـ آمده است روی کار، یکی را پیدا بکنید که در این دادگاه انقلاب یا در نخست وزیری یا در ارتش یا در جای دیگر در این حکومت بدون جرم یک نفر را گرفته باشند، یک روز حبس کرده باشند، به یک کسی فحش داده باشند. این جمعیت حقوق بشر متوجه نیستند اینها را؟ یا می دانند و خودشان را به کری می زنند؟ خائنند اینها! اینها می خواهند ما را باز زیر بار همان [اسارتهایی] که سابق بود بکشند. ما به این حرفها گوش نمی دهیم. ما برای احقاق حق بشر، برای حقوق بشر [...] تا حالا این جمعیتی که کشته شده است برای احقاق حقوق بشر بوده است. ...
بیایند ببینند. همان جا در خارج نشسته اند و مزد می گیرند و قلم را برداشتند و همین طور دارند چیز می نویسند، به عنوان «حقوق بشر»! اینها اشخاصی هستند که می خواهند حقوق بشر پایمال بشود؛ نه اینکه می خواهند حقوق بشر را استفاده کنند و بگویند حقوق بشر. اینها،
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 67
[برای] جوانهای ما [که] این همه کشته شدند، این همه زجر دیدند، برایشان هیچ حق قائل نیستند؛ اینها را انسان می گویند نیستند! اینها ما را بشر ـ مثل اینکه ـ نمی دانند! آن وقت چهار نفر را ما اعدام کردیم؛ برای اینکه پانزده سال، ده سال، زجر داده اند، کشته اند، قتل عام کردند، ریختند توی خیابانها به قتل عام، [...] خوب شما همه دیدید این را؛ و همه دیدند این را. آنها مطلعند از این معنا؛ نه اینکه آنجا ایستاده و بیخبر هستند. همین طوری که جزئیات حالا را مطلعند، جزئیات سابق را هم مطلع بوده اند. مطلعند، لکن خیانتکارند، بی انصافند، بشر نیستند اینها. اینها یک مزدورانی هستند که می خواهند حقوق بشر را پایمال کنند. تا حالا اینطور شده است.
و بحمدالله تا یک قدری جزای بعضی از آنها ـ البته هستند باز هم داده شده است؛ لکن الآن توطئه ها هست. الآن همان اشخاصی که اهل این کارها بوده اند یک مقداری شان هستند و مشغول توطئه هستند می خواهند دوباره کار را از سر بگیرند. اینهایی که مشغول توطئه هستند، اینهایی که می خواهند دوباره مسائل را به حال اول برگردانند، دوباره یک ملت را به زیر بار بکشند، دوباره یک ملت را ذلیل کنند، دوباره حقوق یک ملت را به باد فنا بدهند ـ اینها را ـ ما اگر پیدایشان بکنیم، البته به جزا می رسانیم؛ و ان شاءالله پیدایشان می کنیم.
اینهایی که مثل آقای مطهری، که اذیتش به یک مور نرسیده است ـ من قریب بیست سال این مرد را می شناسم ـ یک آدم به آن سالمی، یک آدم به آن ادب، به آن انسانیت، این را محکوم به قتلش می کنند. چرا؟ چه کرد آقای مطهری؟ کی را کشته است؟ چه کرده؟ این بشر نیست؟! این
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 68
انسان فیلسوف، عالم، فقیه، این بشر نیست؟! این بشر را اینطور می کشند بدون اینکه یک جرمی داشته باشد. جرم آقای مطهری چه بود؟ چه کرده بود؟ جرم «قرنی» چه بود؟ آخر چه جرمی کرده بودند که مستحق قتل بودند؟ حالا هم لیست دارند برای کشتن یک عده ای. خیال می کنند که با کشتن آقای مطهری، یا با کشتن امثال آقای مطهری، این نهضت خاموش می شود و دوباره حقوق ملت ما پایمال می شود، و دوباره خوب، راجع به آقای مطهری این حقوق بشریها یک کلمه ننوشته اند، نگفته اند؛ ما که نشنیده ایم که بگویند. این بشر نیست؟! اعتراض نکردند، نگفتند، محکوم نکردند آن کسی را که کشته است.
حالا نمی شناسندش آقا! خوب، آن طایفه ای که این کار را کرده اند چرا محکوم نکرده اند؟ حالا اگر ما قاتل آقای مطهری را پیدا بکنیم و او را مجازات بدهیم، قصاص بکنیم، آن وقت صدایشان درمی آید که خشونت است! این خشونت نیست که بدون جهت [آدمی را بکشند؟] آخر، یکوقت یک آدمی بود که کاری کرده بود؛ جز تعلیم و تعلم این مرد کاری نداشت. یک آدمی که من قریب به بیست سال او را می شناسم و مطلع از وضع و حال او هستم و می دانم که اذیت به کسی نکرده، یک آدمی که زحمت برای این ملت کشیده است، یک آدمی که کتابنویس بوده، یک آدمی که فیلسوف و متفکر بوده، مستحق قتل است، [که] او را کشتند؟ این جمعیت حقوق بشر کجا هستند که یک کلمه نمی گویند؟ حالا ما اگر آن کسی که او را کشته است پیدا کنیم و بکشیم، یکدفعه سر قلم «حقوق بشر» باز می شود و شروع می کنند به نوشتن و [تبلیغ] کردن که خشونت است. ایران خشونت است، حقوق بشر را ملاحظه نمی کند، اینها چه
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 69
جمعیتی هستند! من نمی دانم چه تربیتی اینها دارند؛ چه حیواناتی اینها هستند؟!
این وضع دنیای مادی است. این وضعِ این حقوق بشریهای مادی اند. این وضع دنیای مادی است که غیر از منافع مادی و غیر از منافع اربابهای خودشان هیچ چیز را ملاحظه نمی کنند؛ چون مطلع بر هیچ چیز نیستند. همه را غمض عین می کنند؛ تا آنجایی که منفعت خودشان را در خطر می بینند؛ [آن وقت] فریادشان بلند می شود. این خاصیت تربیتهای مادی است. و این نحو حکومتی که الآن هست خاصیت تربیتهای اسلامی است، معنوی است.(86)
25 / 2 / 58
* * *
تبلیغات سوء با حربۀ حقوق بشر
اینهـایی کـه الآن دارنـد می نویسنـد که فـرقی نکـرده، اینهـا همینهـایی است که در امریکا صحبتش را می کنند که چرا؟ چرا؟ چرا؟ و آن بی انصافهای طرفدار حقوق بشر صدایش را درآوردند که چرا اعدام می شود؟ همانهایی که در آن وقتی که دارد می نویسد چرا در ایران اعدام می شود؟ در جاهای زیادی از قِبَل همین امریکای فاسد، قتل عام دارد می شود، یک کلمه راجع به آن نمی گویند. اما این طرفش را که هویـدا را اعـدام کـردند یا نصیـری را اعـدام کـردند یـا ایـن اشخـاص فـاسد را، صـدای هیـاهوشـان درآمده. و اینهـا هم که در اینجـا و از عمـال آنهـا هستند می نـویسند که فـرقی نکـرده است؛ حالا هم اعـدام هست، آن وقت هـم اعـدام بـود. حبسیهـا کیها هستند؟ آن وقت کیها بودند؟(87)
14 / 8 / 58
* * *
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 70
تحریف حقوق بشر
شما چند نفر فاسد را در اینجا به دادگاهها سپردید و دادگاهها آنها را که سالهای طولانی به این ملت ستم کرده بودند و بعضیها کشتار کرده بودند و بعضیها دستور کشتار داده بودند و انحرافات مذهبی بعضی داشتند، بعد از محاکمه آنها را اعدام کردند؛ و این بوقهای تبلیغاتی خارج، دانسته به اینکه مسائل درونی ما چیست، مشغول تبلیغات و اینکه در ایران آدمکشی رواج دارد، آدمکشی می شود! نه اینکه آنها ندانند این آدمهایی که در اینجا کشته شدند آدم نبودند؛ سبع بودند، جنایتکار بودند؛ آنها می دانند که مأمورهای خودشان چه اشخاصی بودند، و برای خاطر همان خواسته ها بوده است که آنها را به کار واداشتند؛ لکن وقتی که پای تبلیغات می آید، ایران را یک کشور جنایتکار، به صورت یک کشور جنایتکار، وحشی، غیر متمدن و امثال ذلک در خارج نمایش می دهند.(88)
16 / 11 / 59
* * *
کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 71