مقام و اهمیت قاضی

مقام و اهمیت قاضی

‏ ‏

‏ ‏

قضاوت، مقامی منیع

‏در قانون اسلام به طوری به قضاوت و گرانی بار آن و بزرگی مقام قاضی‏‎ ‎‏اهمیت داده که در کمتر چیزی آنگونه سفارشها کرده، تا آنجا که حضرت‏‎ ‎‏امیرالمؤمنین(ع) به شریح قاضی می گوید تو در یک مجلسی نشستی که‏‎ ‎‏در آن مجلس نمی نشیند مگر پیغمبر یا وصی پیغمبر یا کسی که شقی‏‎ ‎‏باشد؛ و حضرت صادق(ع) می گوید از قضاوت احتراز کنید که آن‏‎ ‎‏مخصوص به پیشوای عالم به احکام قضاوت و عادل میان مسلمانان‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 24

‏است؛ و در روایت است که قاضی بر لب جهنم است. با اینگونه‏‎ ‎‏سختگیریها قاضی را محدود کرده اند.(40)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قضاوت، منصبی جلیل

‏منصب قضاوت از مناصب جلیله ای است که از طرف خدای متعال، برای‏‎ ‎‏پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله و از طرف او برای ائمه معصومین‏‎ ‎‏ـ علیهم السلام ـ و از طرف آنان برای فقیه جامع الشرایطی که می آید ثابت‏‎ ‎‏است. و مخفی نماند که قضاوت شأن بزرگی دارد و تحقیقاً وارد شده است‏‎ ‎‏که: «قاضی به درستی در پرتگاه جهنم قرار گرفته است». و از‏‎ ‎‏امیرالمؤمنین ـ علیه السلام است که فرمود: «ای شریح، جایگاهی‏‎ ‎‏نشسته ای که فقط پیغمبر یا وصی پیغمبر یا شقی در آنجا می نشیند».‏‎[1]‎‏ و‏‎ ‎‏از امام صادق ـ علیه السلام است که: «از حکومت بترسید زیرا حکومت‏‎ ‎‏فقط مال امامی است که عالم به قضاوت و عادل در مسلمین است، برای‏‎ ‎‏پیغمبر یا وصی پیغمبر است».‏‎[2]‎‏ و در روایتی است که: «کسی که در‏‎ ‎‏دو درهم به غیر آنچه که خدای عزّوجلّ نازل فرموده حکم نماید تحقیقاً‏‎ ‎‏کافر شده است».‏‎[3]‎‏ و در روایت دیگری است که: «زبان قاضی بین دو جمره‏‎ ‎‏از آتش است تا اینکه بین مردم قضاوت کند، پس یا در بهشت است و یا‏‎ ‎‏در آتش».‏‎[4]‎‏ و از امام صادق ـ علیه السلام است که فرموده: «قاضیها چهار‏‎ ‎‏قسم می باشند: سه قسم آنها در آتش و یک قسم در بهشت می باشد.‏‎ ‎‏مردی که به ظلم قضاوت می کند و حال آنکه می داند، این مرد در آتش‏‎ ‎‏است. و مردی که به ظلم قضاوت می کند و حال آنکه نمی داند، پس این‏‎ ‎‏مرد در آتش است. و مردی که به حق قضاوت می کند و حال آنکه‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 25

‏نمی داند، پس این مرد در آتش است. و مردی که به حق قضاوت می کند و‏‎ ‎‏حال آنکه می داند، پس این مرد در بهشت است».‏‎[5]‎‏ و اگر قضاوت بر فتوا‏‎ ‎‏توقف داشته باشد خطر فتوا هم به آن ملحق می باشد. پس در حدیث‏‎ ‎‏صحیح است که امام باقر ـ علیه السلام فرموده: «کسی که برای مردم به‏‎ ‎‏غیر علم و هدایت الهی فتوا دهد، ملائکۀ رحمت و ملائکۀ عذاب او را‏‎ ‎‏لعنت می کنند و وزر کسی که به فتوای او عمل کرده، به او ملحق‏‎ ‎‏است».‏‎[6]‎‏(41)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جایگاه خطیر قضاوت

‏عن إسحاقِ ابن عمارِ، عنْ ابِیعَبْدالله (ع) قال قٰالَ اَمیرُالمُؤْمنین‏‎ ‎‏ـ صَلَواتُ الله عَلیْهِ لِشُرَیْحٍ: ‏یا شُرَیْحُ قَدْ جَلَسْتَ مَجْلِساً لا یَجْلِسُهُ (ماجلسه) إلاّ نَبیٌّ اَوْ‎ ‎وَصِیُّ نَبِیٍّ أوْ شَقیٌّ.‎[7]‎

‏    ‏‏حضرت امیرالمؤمنین(ع) خطاب به شریح می فرماید: «تو بر مقام و‏‎ ‎‏منصبی قرار گرفته ای که جز نبی یا وصیّ نبی و یا شقی کسی بر آن قرار‏‎ ‎‏نمی گیرد».‏

‏     و شریح چون نبی و وصی نبی نیست، شقی بوده است که بر مسند‏‎ ‎‏قضاوت نشسته است. شریح‏‎[8]‎‏ کسی است که در حدود 50 ـ 60 سال‏‎ ‎‏منصب قضاوت را در کوفه عهده دار بود، و از آن آخوندهایی که به واسطۀ‏‎ ‎‏تقرب به دستگاه معاویه حرفهایی زده و فتواهایی صادر کرده، و برخلاف‏‎ ‎‏حکومت اسلامی قیام کرده است. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در دوران‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 26

‏حکومت خود هم نتوانست او را عزل کند. رجاله نگذاشتند، و به عنوان‏‎ ‎‏اینکه «شیخین» او را نصب کرده اند و شما برخلاف آنان عمل نکنید، او را‏‎ ‎‏بر حکومت عدل آن حضرت تحمیل کردند. منتها حضرت نمی گذاشتند‏‎ ‎‏برخلاف قانون دادرسی کند.(42)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قضاوت، بیانگر وجهۀ جمهوری اسلامی

‏مسأله قضاوت یک مسأله بسیار خطیری است. شماها که قاضی هستید،‏‎ ‎‏بسیار برایتان خطرناک است. اگر ملاحظۀ روایات کرده باشید، می بینید‏‎ ‎‏که مسأله چقدر مشکل است. شما با اَعراض مردم، با جان مردم، با اموال‏‎ ‎‏مردم، سروکار دارید. چنانچه خدای نخواسته به طور دقیق؛ به طور‏‎ ‎‏شایسته عمل نشود، علاوه بر مسئولیت شرعیه نسبت به اصل قضیه،‏‎ ‎‏یک مسئولیت بزرگتری هم هست. و آن این است که شما قاضی در‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی هستید، و ممکن است که جمهوری اسلامی در خطر‏‎ ‎‏بیفتد؛ یعنی وِجهه اش یک وِجهۀ ناشایسته ای بشود.(43)‏

20 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اهمیت قضاوت در اسلام

‏قضا در اسلام از حیث اهمیت شاید در ردیف اول مسائل اسلام، و‏‎ ‎‏تعبیراتی هم که در لسان ائمه شده است، کشف از اهمیت بسیار می کند.‏‎ ‎‏و امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ به شریح می فرمایند که:‏ یٰا شُرَیْحُ! قَدْ جَلَسْتَ‎ ‎مَجْلِساً لاٰ یَجْلِسُهُ اِلاّ نَبِیٌّ اَوْوَصِیّ نَبِیٍّ اَوْشَقِیٌّ‏. یا نبی باید متکفل قضا باشد و یا‏‎ ‎‏وصی نبی. یعنی کسی که نبی به او سفارش کرده باشد، از این دو که‏‎ ‎‏گذشت شقی است. یا مثلاً گفته شده است، اگر کسی نسبت به دو درهم‏‎ ‎‏قضاوت ناحق کند کافر است.(44)‏

10 / 1 / 59


کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 27

قضاوت، واجب کفایی

‏باید عرض کنم که این قضاوت در اسلام بسیار اهمیت دارد و بسیار خطرناک‏‎ ‎‏است. اهمیت دارد که تمشیت امور مردم و رفع ظلمها و مخالفتها و اینها با‏‎ ‎‏دست اینها باید بررسی بشود و مظلوم از ظالم ممتاز بشود و حق اجرا پیدا‏‎ ‎‏بکند و خطرناک است؛ برای اینکه چنانچه ـ خدای نخواسته ـ حکم برخلاف‏‎ ‎ما اَنزَلَ الله ‏ باشد، ولو در دو درهم، ‏عَلیٰ حَدِّ الکُفْر ‏و قاضی ‏عَلیٰ شَفیرِ جَهَنَّم.‎ ‎‏بسیار خطرناک است، لکن امری است که واجب کفایی است و باید تکفل‏‎ ‎‏کرد. هر یک از اشخاصی که متصدی هستند اگر مجتهد عادل باشند،‏‎ ‎‏مستقلاً می توانند و چنانچه مجتهد نباشند، آنها به تعیین مجتهد ـ در یک‏‎ ‎‏زمانی که ما فاقد هستیم، افرادی که تمام جهات را مستجمع باشند، با‏‎ ‎‏تعیین مجتهد ـ تصدّی می کنند. نباید از کاری که اهمیت دارد شانه خالی‏‎ ‎‏کرد. کار، آنکه اهمیت دارد در نظر شارع مقدس، این را نمی توانیم ما از آن‏‎ ‎‏شانه خالی کنیم؛ واجب کفایی است. اگر شانه از زیرش خالی کردند، مورد‏‎ ‎‏مؤاخذه خواهند بود. باید تصدّی کرد. حتی در زمان بعضی از امرای سابق‏‎ ‎‏مثل خلفای بنی عباس و بنی امیّه و اینها، بعضی از اشخاص در خدمت آنها‏‎ ‎‏به حسب ظاهر می رفتند ـ و اشخاص بسیار صحیحی بودند ـ برای‏‎ ‎‏جلوگیری از بعضی مظالم. اینطور نیست که اگر یک حکومتی هم ظالم شد،‏‎ ‎‏کسی بداند که می تواند رفع ظلمی از مردم بکند، می تواند یک راه صحیحی‏‎ ‎‏را پیش بگیرد، بتواند از آن شانه خالی کند.‏‏(45)‏

25 / 5 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قضاوت، امری مشکل ولی ارزنده

‏این کاری که شما در آن دخیل هستید، چه آقایانی که مقام قضاوت را‏‎ ‎‏دارند و چه آنهایی که مقام دادستانی را دارند و چه آنهایی که سر و کارشان‏‎ ‎‏با زندانیها و با این نحو زندانیهاست، این کار، کار بسیار مشکلی است و‏‎ ‎‏ارزنده. اما مشکل است برای اینکه مسأله قضاوت همیشه اینطور است‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 28

‏که یک طرف ناراضی است، همچو نیست که دو نفر آدمی که با هم‏‎ ‎‏اختلاف دارند، اگر قاضی تشخیص داد که یکی از اینها مجرم است، مجرم‏‎ ‎‏هم روی موازین اسلامی تصدیق و صحبتی نکند. لااقل شاید در تمام‏‎ ‎‏افرادی که محاکمه می شوند و اینها محکوم می شوند محکومین‏‎ ‎‏ناراضی اند؛ چه محکومیت بحق باشد که ان شاءالله ، هست و چه ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ محکومیت بناحق باشد. خوب، آنکه بناحق است صحیح است‏‎ ‎‏که ناراضی باشد، اما مسأله، مسأله مشکلی است. شمایی که متکفل این‏‎ ‎‏امر هستید و سروکارتان با یک همچو وضعیتی هست که در مقام قضاوت‏‎ ‎‏آنطوری است، بعدش هم وقتی منتهی می شود به حبس، وضعش‏‎ ‎‏آنطوری است که شما دارید می گویید، کار بسیار مشکلی است، لکن‏‎ ‎‏ارزنده است. می ارزد به اینکه انسان در کارهای مشکل که وارد می شود،‏‎ ‎‏به اشکالاتش هم یک قدری تن بدهد.‏

‏     ‏‏من الآن نمی توانم یک مسأله همچو شسته و رفته ای عرض کنم،‏‎ ‎‏لکن آنی که من عرض می کنم راجع به همۀ قضات که لابد اکثراً‏‎ ‎‏روحانیین هستند دیگر یا همه، یک مطلبی که راجع به قضاوت من‏‎ ‎‏عرض می کنم، این است که مسأله قضاوت یک مسأله ای است که در‏‎ ‎‏اسلام شاید در رأس مسائل باشد و سروکارش با جان مردم است، با مال‏‎ ‎‏مردم است، با نوامیس مردم است. این از مسائل بسیار مشکل و حلش‏‎ ‎‏هم بسیار مشکل. و شرایط قاضی هم خیلی زیاد ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ و ما امروز آنقدر‏‎ ‎‏قاضی که دارای همۀ شرایط باشد نداریم، ولی خوب، مشغولند به اینکه‏‎ ‎‏ان شاءالله تهیه کنند.(46)‏

19 / 1 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قضاوت، امری شریف و خطرناک

‏کار، یک کار مهم شریفی است؛ برای اینکه هم قضاوت در عین حالی که‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 29

‏بسیار شغل مهم شریفی است، لکن خوب، خطر برای قاضی دارد و‏‎ ‎‏مسأله خطرناکی است.(47)‏

19 / 1 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قضاوت، بالاترین مسئولیت

‏آنها که متصدی امور قضایی هستند، توجه کنند به اینکه مسأله بسیار‏‎ ‎‏مشکل و مهمی و پرمسئولیتی برعهدۀ آنهاست. حتی مسئولیت قضیۀ‏‎ ‎‏قضا از همۀ مسئولیتهایی که در یک کشور هست بالاتر است؛ برای اینکه‏‎ ‎‏قاضیان، متصدی اموری هستند که جان مردم، مال مردم، نوامیس‏‎ ‎‏مردم، در گرو کارهای آنها و قضاوت آنهاست. و ‏القَاضِی عَلیٰ شَفِیرِ جَهَنَّم‏.(48)‏

21 / 2 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قضات، حافظ حیثیت اسلام

‏امروز مسئولیت آقایان قضات شرع بسیار سنگین است، چون هم باید‏‎ ‎‏حیثیت اسلام را حفظ کنند و هم حیثیت روحانیت را در نظر بگیرند.‏‎ ‎‏دشمنان اسلام با اشاعۀ دروغ  و با بزرگ جلوه دادن نقاط ضعف شما‏‎ ‎‏تلاش می کنند حیثیت روحانیت را لکه دار کنند تا از نفوذی که روحانیت‏‎ ‎‏در پیشبرد اسلام دارد کاسته شود و آنها بتوانند اسلام را از بین ببرند و به‏‎ ‎‏مقاصد شوم خود برسند. امروز مسئولیت آقایان قضات از صدر اسلام هم‏‎ ‎‏مهمتر است، چون در صدر اسلام به قضات شرع نسبت به رعایت حقوق‏‎ ‎‏مردم سفارش می شد، اما امروز علاوه بر آن، حیثیت و کیان روحانیت هم‏‎ ‎‏مطرح است. از این رو، شما باید در اعمال و رفتار خود کاملاً دقت و‏‎ ‎‏مواظبت داشته باشید. البته شما صددرصد هم اسلامی عمل کنید،‏‎ ‎‏دشمنان اسلام دست از دروغ و اعتراض بر نخواهند داشت، چون آنها به‏‎ ‎‏اسلام و انقلاب عقیده ندارند. باید کاری کنید که آنها مصداق معینی از‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 30

‏نقاط ضعف شما نداشته باشند.(49)‏

11 / 12 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

داشتن مسئولیت دنیوی و اخروی

‏قاضیهایی که جان و مال و ناموس مردم در قبضۀ آنها و تحت نظر‏‎ ‎‏آنهاست. آنها باید توجه بکنند، دقت بکنند و ملاحظه بکنند که مبادا‏‎ ‎‏یک وقت یک مظلومی را آنها به اسم ظالم به حبس بیندازند یا ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ به اعدام. اینها در این دنیا مسئولیت دارند، اگر از زیر بار‏‎ ‎‏مسئولیت این دنیا فرار کنید، از زیربار مسئولیت خدا فرار نمی توانید‏‎ ‎‏بکنید. قاضی بر شفیر جهنم است؛ ‏عَلیٰ شَفیر النّٰارِ‏ او لب جهنم نشسته‏‎ ‎‏است. همه چیز مردم دست این قضات است، چه قضات دادگاههای‏‎ ‎‏انقلاب و چه قضات دادسراها و دادگستریها. باید توجه بکنند این قضات‏‎ ‎‏به اینکه اینها هم خدمتگزار هستند و کارشان بسیار حساس ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ و‏‎ ‎‏مسئولیتشان بسیار بزرگ و اگر ـ خدای نخواسته ـ لغزشی بکنند و جان‏‎ ‎‏یک مسلم، مال یک مسلم، ناموس یک مسلم به واسطۀ خطای آنها، به‏‎ ‎‏واسطۀ ـ خدای نخواسته ـ تعمد آنها آسیب ببیند، در این دنیا باید‏‎ ‎‏محاکمه بشوند و اگر اینجا فرار از محاکمه کردند، در بارگاه حق تعالی هیچ‏‎ ‎‏نمی توانند فرار کنند.(50)‏

17 / 5 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رفع کمبود قاضی

‏امر مهم، مسأله قضاوت است. از اموری که شاید در کم امری اسلام آن‏‎ ‎‏قدر به آن توجه داشته است، مسأله قضاوت است و مسأله دادسراها و‏‎ ‎‏دادگاهها که سروکارشان با همه چیز مردم است. باید این معنا را من‏‎ ‎‏عرض کنم که قضاوت از اموری است که واجب است به طور کفایی و‏

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 31

‏واجب کفایی؛ قبل از اینکه پیدا بشود به مقدار کفایت ، بر آحاد واجب‏‎ ‎‏است؛ یعنی، اگر یک قضاوتی زمین بماند یا یک جایی منحرفین وارد‏‎ ‎‏قضاوت بشوند، بر تمام کسانی که می توانند یا اجتهاداً یا تقلیداً قضاوت‏‎ ‎‏کنند، بر همۀ اینها واجب است که در قضاوت وارد بشوند و رفع احتیاج را‏‎ ‎‏بکنند. ما امروز وقتی که احتمال این معنا را بدهیم یا اینکه با آقایانی که‏‎ ‎‏متصدی امور قضایی و دادگاه هستند صحبت می کنیم، از این معنا‏‎ ‎‏[‏‏حرف می زنند‏‎ ‎‏]‏‏که ما کم داریم قاضی، آن مقداری که لازم داریم کم‏‎ ‎‏است و اگر چنانچه در حبسها از این منحرفین یا محتمل الانحرافها‏‎ ‎‏باشند و نتوانسته اند آنها را رسیدگی کنند، برای کمبود قاضی است.(51)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

31 / 5 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قضاوت، تکفل مسئولیتی مهم

‏باید خیلی توجه بکنند آقایان قضات، آقایان دادستانها، کسانی که‏‎ ‎‏متکفل این امر مهم اسلامی هستند که مسئولیت این زیاد است و لازم‏‎ ‎‏هم هست که شما مسئولیت را به عهده بگیرید. باید وارد شد، لکن در‏‎ ‎‏یک امر بزرگی است، توجه بکنند که جان و مال و ناموس یک ملت در‏‎ ‎‏دست این قضات است و در دست این دادگاههاست و مسئول این مسائل‏‎ ‎‏هستند و باید تا آن مقداری که می توانند، تا آن مقداری که قدرت دارند،‏‎ ‎‏توجه بکنند به مصالح عمومی اسلام؛ نه آن که گناهکار است از او بگذرند،‏‎ ‎‏و نه آن که ـ خدای نخواسته ـ گناهکار نیست یک وقتی مبتلا بشود.(52)‏

31 / 5 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قبول منصب قضا، تکلیف شرعی

‏شاید شما مطلع باشید با آنکه شارع مقدس به امر قضا آن همه اهتمام‏‎ ‎‏داشته است، در سابق برخلاف این حتی یک عدّه کمونیست هم قضاوت‏‎ ‎


کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 32

‏می کردند. و آقایان به خاطر اینکه این منصب بزرگ به دست بی تقواها‏‎ ‎‏نیفتد باید در این امر شرکت کنند. و ما تکلیف داریم که قضاوت و سایر‏‎ ‎‏جهات را حفظ کنیم، تا زمانی که جمهوری اسلامی در سیر خود قرار‏‎ ‎‏بگیرد، آنگاه علما به پست های خودشان که از همه شریفتر است‏‎ ‎‏برگردند.(53)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

13 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سفارش مؤکد اسلام

‏مسأله قضا یک مسأله مهمی است که سر و کارش با همۀ حیثیت کشور‏‎ ‎‏است و مسلمانان است. و آن قدری که اسلام دربارۀ قضا سفارش کرده‏‎ ‎‏است، شاید کمتر در چیزهای دیگر سفارش کرده باشد.(54)‏

8 / 5 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سپردن قضاوت به اهلش

‏به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می کنم که با درنظر‏‎ ‎‏گرفتن احادیثی که از معصومین ـ صلوات الله علیهم ـ در اهمیت قضا و‏‎ ‎‏خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه دربارۀ قضاوت به غیر‏‎ ‎‏حق وارد شده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به‏‎ ‎‏غیر اهلش سپرده شود. و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز‏‎ ‎‏نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند که همان طور که خطر‏‎ ‎‏این مقامْ بزرگ است اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است. و می دانند که‏‎ ‎‏تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است.(55)‏‎[9]‎

15 / 3 / 68

 

کتابقضا و قضاوت در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 33

  • )) وسائل الشیعه؛ ج 18، «کتاب القضاء»، باب 3 از ابواب صفات قاضی، ح 2ـ3.
  • )) همان جا.
  • )) همان؛ باب 5 از ابواب صفات قاضی، ح 2.
  • )) همان؛ باب 2 از ابواب آداب قاضی، ح 3.
  • )) همان؛ باب 4 از ابواب صفات قاضی، ح 6.
  • )) همان؛ باب 4 از ابواب صفات قاضی، ح 1.
  • )) همان؛ ص 6ـ7، «کتاب القضاء»، باب 3، ح 2.
  • )) ابوامیه، شریح بن حادث کندی (78 ه . ق.) اصل او از یمن بود و پیش از ظهور اسلام به دنیا آمد. پیامبر(ص) را درک نکرده، به همین دلیل در شمار صحابه یاد نمی شود. در عهد عمر و عثمان و حضرت امیر و معاویه قاضی کوفه بود.
  • علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع از مواضع حضرت امام رجوع شود به:     1. صحیفه امام؛ ج 17، ص 227ـ233.