بخش دوم: شبهات پیرامون عدل الهی

ماهیّت خیر و شر و چگونگی جعل آن

ماهیّت خیر و شر و چگونگی جعل آن

‏ ‏

‏ ‏

همۀ کمالات و خیرات از سنخ وجود است

حاق وجود، صادر از ذات الهی

تنزیه فیض حق از حدودات امکانی

برگشت شرور به حدود نه به اصل وجود

تعلق جعل ذاتی به خیرات و کمالات

شرور و نواقص مجعول بالعرض اند

‏بدان که در علوم عالیه به وضوح پیوسته که نظام وجود در اعلی‏‎ ‎‏مرتبۀ از کمال و خیریت و اقصی مدارج حسن و جمال است. و این‏‎ ‎‏به ضربی از برهان لمی به طریق اجمال، و طور دیگر از بیان به طور‏‎ ‎‏تفصیل، ثابت است؛ گرچه اطلاع بر تفصیل آن مختص به ذات‏‎ ‎‏منشی آن، تقدست اسماؤه، یا به وحی و تعلیم الهی است. و آنچه‏‎ ‎‏مناسب این اوراق است در این مقام آن است که... آنچه از سنخ‏‎ ‎‏کمال و جمال و خیریت است از اصل حقیقت وجود خارج نیست،‏‎ ‎‏زیرا که جز آن برای چیز دیگر تحققی نیست؛ و معلوم است مقابل‏‎ ‎‏حقیقت وجود عدم یا ماهیت است، که هیچیک به حسب ذات و‏‎ ‎‏خودی خود چیزی نیستند و بهایی ندارند و بطلان صرف یا اعتبار‏‎ ‎‏صرف اند، و تا متنور به نور وجود و ظاهر به ظهور آن نشوند اصلاً‏‎ ‎‏ثبوتی برای آنها نیست ـ نه ثبوت در ذات، و نه در صفات و آثار؛ و‏‎ ‎‏آن گاه که ظل وجود بر سر آنها سایه افکند و دست رحمت واسعه‏‎ ‎‏به روی آنها کشیده شده، هر یک دارای ظهوری و خاصیت و آثاری‏‎ ‎


کتابعدل الهی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 127

‏شوند؛ پس، کلیۀ کمالات از پرتو جمال جمیل علی الاطلاق است و‏‎ ‎‏تجلی نور مقدس کامل مطلق است، و دیگر موجودات را از خود‏‎ ‎‏چیزی نیست و فقر محض و لاشی ء مطلق اند؛ پس، کلیۀ کمالات از‏‎ ‎‏اوست و به او راجع است.‏‎[1]‎

‏     ‏‏و نیز در محل خود مقرر شده که آنچه از ذات مقدس صادر‏‎ ‎‏است، اصل حاق وجود و صرف متن هستی است بدون آنکه‏‎ ‎‏محدود به حدود عدمیه و ماهویه باشد، زیرا که عدم و ماهیت غیر‏‎ ‎‏صادر، و محدودیت در فیض از محدودیت مفیض خواهد بود؛ و‏‎ ‎‏هر کس که کیفیت افاضه و فیض را به طوری که اهل معرفت بیان‏‎ ‎‏نمودند بداند، خواهد تصدیق کرد که در فیض باری به هیچ وجه‏‎ ‎‏تحدید و تقیید تصور نخواهد شد؛ پس چنانچه ذات مقدس را‏‎ ‎‏تنزیه از نقص و امکان و محدودیت باید نمود، فیض مقدس او را‏‎ ‎‏نیز از کلیۀ حدودات امکانیه و امکانات راجعه به ماهیات و‏‎ ‎‏تقییدات راجعه به حدود و نقایص تنزیه و تقدیس باید نمود؛ پس‏‎ ‎‏فیض او که ظل جمیل مطلق است جمیل مطلق و جمال تام و کمال‏‎ ‎‏تام است؛ فهو جمیل فی ذاته و صفاته و افعاله؛ و جز اصل وجود‏‎ ‎‏متعلق جعل و ایجاد نخواهد بود.‏‎[2]‎

‏     ‏‏و نیز در محل خود مبرهن است که جمیع این شرور و اخترام و‏‎ ‎‏هلاک و امراض و حوادث غریبۀ مهلکه و موذیات و جز آنها، که در‏‎ ‎‏این عالم طبیعت و تنگنای هاویۀ مظلمه است، از تصادمات و تضاد‏‎ ‎‏بین موجودات است، نه به جهات موجودیه، بلکه به واسطۀ نقص‏‎ ‎‏در نشئه و تنگنایی مقار آنهاست؛ و این به حدود و نقایص رجوع‏‎ ‎‏شود که بکلی از حیطۀ نور جعل خارج و در حقیقت دون جعل‏‎ ‎


کتابعدل الهی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 128

‏است. اصل حقیقت نور وجود است که بری از جمیع شرور و‏‎ ‎‏عیوب و نواقص است؛ و اما نقایص و شرور و اشیای ضاره و موذیه‏‎ ‎‏به جهات نقص و ضرر گرچه مورد جعل بالذات نیستند، ولی‏‎ ‎‏بالعرض مورد جعل اند، که به حسب نظر بحثی و برهانی، زیرا که‏‎ ‎‏اگر اصل عالم طبیعت متحقق نشود و به جهات وجودیه متعلق‏‎ ‎‏جعل نشود، ‏‏[‏‏نقایص و شرور در آن متحقق نبود‏‏]‏‏ چنانچه نفع و خیر‏‎ ‎‏و کمال در آن متحقق نبود؛ زیرا این قبیل از اعدام، اعدام مطلقه‏‎ ‎‏نیستند، بلکه اعدام مضافه هستند که به تبع ملکات یک تحقق‏‎ ‎‏بالعرض برای آنها هست؛ و قضیۀ منعقدۀ از آنها قضیۀ معدوله یا‏‎ ‎‏موجبۀ سالبة المحمول است، نه سالبۀ محصله.‏‎[3]‎

‏     ‏‏بالجمله، آنچه بالذات متعلق خلقت و مورد جعل الهی است‏‎ ‎‏خیرات و کمالات است، و تخلل شرور و مضار و غیر آن در قضای‏‎ ‎‏الهی به تبعیت و انجرار است. و اشاره به مقام اول فرموده در آیۀ‏‎ ‎‏شریفۀ ‏ما اصابک من حسنة فمن الله و ما اصابک من سیئة فمن نفسک.‎[4]‎‏ و به‏‎ ‎‏مقام دوم در آیۀ شریفۀ ‏قل کل من عندالله .‎[5]‎‏ و در آیات شریفه و‏‎ ‎‏احادیث اهل بیت عصمت (ع) به این دو اعتبار بسیار اشاره‏‎ ‎‏فرموده اند. از آن جمله در این حدیث شریف که فرمود خیر و شر‏‎ ‎‏هر دو متعلق جعل و خلقت هستند.(78)‏

*  *  *

‏ ‏

انتساب تمام خیرات به حق تعالی

‏حق تعالی چون صرف کمال و خیریت و جمال و بهاء است، از این‏‎ ‎‏جهت آنچه از ناحیۀ مقدسۀ اوست کمال و خیریت است، بلکه‏‎ ‎‏نظام وجود و حقیقت هستی، در غیب و شهود، عین کمال و اصل‏‎ ‎


کتابعدل الهی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 129

‏تمامیت و جمال است؛ و آنچه نقص و رذیله و شر و وبال است به‏‎ ‎‏عدم و تعین راجع و از لوازم ماهیت است که متعلق جعل و مفاض‏‎ ‎‏از حق نیست؛ بلکه شروری که در عالم طبیعت و نشئۀ تنگ ملک‏‎ ‎‏می باشد از تضاد بین موجودات و تنگنایی عالم دنیاست، و تضاد‏‎ ‎‏بین آنها متعلق جعل نشود. پس، آنچه از خیرات و کمالات و‏‎ ‎‏حسنات است از حق است؛ و آنچه نقص و شر و معصیت است از‏‎ ‎‏خلق است؛ چنانچه فرموده: ‏ما اصابک من حسنة فمن الله و ما اصابک من‎ ‎سیئة فمن نفسک.‎[6]‎‏ پس، جمیع سعادات دنیاویه و اخراویه و جمیع‏‎ ‎‏خیرات ملکیه و ملکوتیه از سرچشمۀ خیرات و سعادات افاضه‏‎ ‎‏شده؛ و جمیع شقاوتهای دنیا و آخرت و شرور این عالم و عالم‏‎ ‎‏دیگر از قصور ذاتی و نقصان خود موجودات است. و آنچه معروف‏‎ ‎‏است که سعادت و شقاوت متعلق جعل جاعل نیست بلکه ذاتی‏‎ ‎‏اشیاست، در جانب سعادت بی اصل است، چه که سعادت‏‎ ‎‏مجعول و مفاض از جانب حق است، و ذاتی از هر ذوات و ماهیتی‏‎ ‎‏از ماهیات را سعادتی نیست، بلکه هلاک محض و شقاوت تام به‏‎ ‎‏حیثیت ماهیت رجوع کند. و در جانب شقاوت صحیح است؛ زیرا‏‎ ‎‏که شقاوت به ماهیت راجع و غیر مجعول است، برای آنکه دون‏‎ ‎‏مرتبۀ جعل است.(79)‏

*  *  *

کتابعدل الهی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 130

  • . اسفار اربعه، ج 2، ص 292 به بعد و ج 1، بحث «اصالة الوجود».
  • . اسفار اربعه، ج 2، ص 292، فصول 25ـ29.
  • . اسفار اربعه، ج 7، ص 58 ـ62، سفر سوم، موقف هشتم، فصل دوم.
  • . «آنچه از خوبی به تو می رسد از خداست، و آنچه از بدی به تو می رسد از خود تو است.» (نساء/ 79).
  • . «بگو، همه از خداوند است.» (نسا / 78).
  • . نساء/79.