مقدمه

مقدمه:

‏ ‏

‏     ‏‏مفهوم سیاست خارجی یا روابط بین المللی و یا دیپلماسی در تاریخ ایران به سه دوره‏‎ ‎‏کاملاً متمایز تقسیم می شود: ‏

‏     1ـ دوران کلاسیک که روابط نوین بین المللی و هم پیوندی و تعامل امروزین میان‏‎ ‎‏کشورها وجود نداشت. در این دوران، هر کشوری برمبنای مجموعه ای از عوامل‏‎ ‎‏داخلی و براساس معیارهای خاص حکومتداری و سنتهای فکری و اجتماعی،‏‎ ‎‏مناسباتی با همسایگان خود و منازعاتی با رقیبان خود داشت و در این چارچوبها گاه‏‎ ‎‏کمی فراتر رفته و با همسایۀ همسایگان نیز ارتباط برقرار می ساخت. تفکر استراتژیک‏‎ ‎‏به معنای نوین، در هنگامۀ فتوحات یا دفع تعرضات معنا می یافت و به ندرت پای‏‎ ‎‏اقتصاد و فرهنگ  به عنوان عناصر تعیین کننده در سیاست خارجی دخیل بود. عواملی‏‎ ‎‏چون اقتصاد و فرهنگ، صرفاً به معنای تأمین راههای تجاری و دستیابی به منابع گذر و‏‎ ‎‏مسیرهای عبور مورد توجه و تحلیل بود و فراتر از آن، انگیزه ها به سوی فتح و سلطه بر‏‎ ‎‏سرزمینهای ثروتمند سوق می یافت، همچنانکه هندوستان و ایران مرکزی و‏‎ ‎‏بین النهرین همواره محل تعرض و گشایشهای نظامی بوده و تاریخ خونباری را از سر‏‎ ‎‏گذرانده اند. دورۀ کلاسیک در ایران، تا اواخر قاجاریه تداوم داشته است.‏

‏     2ـ دوران استعمار و استقلال: این دوره که مقدمات آن در میانۀ عهد قجر و با آگاهی‏‎ ‎‏نسبی نخبگان ایرانی از اوضاع جهانی، خاصه وضع ملل باختر آغاز شد در مشروطیت‏‎ ‎‏به اوج رسید و آن مبداء به نقطه عطفی در تحول نگرش سیاستهای کارگزاران حکومتی‏

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ا
‏ایران در موضوع روابط خارجی بدل گردید. در این دوران، الزامات و مفاهیم نوین از‏‎ ‎‏سوی ایران به دیده گرفته شد. و حقوق متقابل کشورها و منافع مورد منازعه، همراه با‏‎ ‎‏تبعات حقوقی آن مطرح شد. دیگر امکان حل و فصل یکسویه مسائل دیپلماتیک،‏‎ ‎‏برمبنای موازین خاص ملتها از بین رفته بود و توافق طرفینی می باید دامنۀ نفوذ و‏‎ ‎‏عملکرد کشورها را مشخص می کرد. البته جبر و اقتدار برخی دولتها نیز، موجب‏‎ ‎‏تحمیل و الزامات ناخوشایند برای کشورهای ضعیف بود و از این رهگذر، صدمات‏‎ ‎‏سختی به ملتها و کشورهای فقیر و درمانده وارد آمد. علیرغم این آسیبها، آگاهی ملتها‏‎ ‎‏به حقوق خویش و وقوف بر اوضاع ملل کار آمد و پیشرفته، نوعی بیداری جهانی را‏‎ ‎‏پدید آورد و بسیاری از ملتها به ریشه های خویش توجه کرده و حیطه های تمایز و‏‎ ‎‏استقلال خود را مستحکم تر ساختند. جهان به این ترتیب، از تکثری محدود و شبه‏‎ ‎‏قاره ای، به سوی تکثری واقعی و قومی ـ ملّی تحول یافت. تحولی که با وقوع جنگهای‏‎ ‎‏بین الملل اول و دوم، مناسبات خاص خود را پدید آورد و نقشۀ تازه ای از کرۀ زمین و‏‎ ‎‏تقسیمات و تمایزات بومی و بین المللی را ترسیم کرد و متحقق ساخت. در این جهان‏‎ ‎‏جدید، مفاهیم تازه ای همچون ملّت، شهروند، استعمار، انقلاب و... همراه با نهادها و‏‎ ‎‏مصطلحاتی عام و جهانی، روح تازه ای به همۀ ملتها و امیدهای آنها می بخشید. روحی‏‎ ‎‏که علیرغم تحکیم شخصیت ملل پیرامونی و ایجاد امید و انگیزۀ تلاشهای وسیعتر، در‏‎ ‎‏سایۀ موازنه ای مخوف و منجمد همچون جنگ سرد، سایه ای از تنازع پنهان میان جهان‏‎ ‎‏سرمایه داری به رهبری امریکا ـ اروپا و جهان کمونیستی به قیادت اتحاد جماهیر‏‎ ‎‏شوروی آن را دچار یأس و هراس می کرد.‏

‏     3ـ دوران عزت و استقلال؛ سومین دورۀ سیاست خارجی ایران با توجه به همین فضای‏‎ ‎‏دو قطبی، در هنگامۀ پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 آغاز شد. نمادها،‏‎ ‎‏جهت گیریها و شکل کلی و حتی شعارهای آن نیز برآمده از همین وضع و متناسب با‏‎ ‎‏جنگ سرد بود. علاوه بر این، ژئوپولیتیک خاص ایران، که بزرگترین و نزدیکترین مدار‏‎ ‎‏و سیم خاردار پنهان امریکا در برابر کمونیسم روسی قلمداد می شد نیز در تکوین‏‎ ‎‏سیاست خارجی نوین ایران دخیل بود. در بحبوحه انقلاب اسلامی ایران، دو شعار‏

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ب
‏استراتژیک "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" و "نه شرقی و نه غربی، جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی"، با الهام از انگاره ها و نظریات امام خمینی(ره)، موجب رواج اندیشۀ تازه ای‏‎ ‎‏در ملّت و نخبگان ایران گردید. این نظریات که صبغه ای عمیقاً دینی داشت و برآیند‏‎ ‎‏شخصیت مذهبی حضرت امام(ره) و هدایتهای پی در پی و ساختار عمیق دینی در‏‎ ‎‏آحاد ملت ایران بود، با روشن بینی و درایت حضرت امام(ره) و هدایتهای پی در پی و‏‎ ‎‏ساختار شکن ایشان، موجب خروج ایران از دایرۀ بستۀ جهان دو قطبی و خیزش در‏‎ ‎‏افقهای تازه بود. افقهایی که اساس آن بر عزت ملّی، منافع ملّی، حقوق انسانی و احترام‏‎ ‎‏متقابل برمبنای آموزه های اسلامی استوار شده بود.‏

‏     امام خمینی، برای آغاز عصر نوین حیات سیاسی در ایران، نخست مشروعیت ملّی و‏‎ ‎‏مردمی در پرتو قوانین مشروع و موضوعه را دنبال گرفتند. ایشان به نخبگان برجستۀ‏‎ ‎‏کشور در یکی از بحرانی ترین سنوات حیات سیاسی ایران، مأموریت تدوین و‏‎ ‎‏برنامه ریزی قوانین اساسی و زیر مجموعه های آن، و نهادهای متناسب را سپردند و‏‎ ‎‏سپس با همه پرسیهای پی درپی به تحکیم مبانی مردم سالارانه آن اقدام نمودند. این‏‎ ‎‏امر، که اهمیت آن در زمان وقوع، از سوی بسیاری از مردم و حتی برجستگان قوم،‏‎ ‎‏درک نمی شد، در انظار جهانیان موجب تحکیم اعتبار و تقویت بنیانها و قواعد موجود‏‎ ‎‏در کشور گردید و نخستین مجامع و مجموعه های حقوقی و قانونی را برای تحرک‏‎ ‎‏دیپلماتیک و برنامه ریزی در هر زمینه ای پدید آورد. براساس این مطالب، مطلوبهای‏‎ ‎‏جامعه نیز مشخص گردید و امام خمینی(ره) تحرک خاص و دورانسازی را که معیار‏‎ ‎‏استقلال برای تمام کشورهای جهان سوم و مدار حرکت ایشان برای خروج از‏‎ ‎‏حیطه های سلطه و اقتدار تحمیلی بود آغاز کردند.‏

‏     اصول و مبانی سیاست خارجی ای که امام خمینی(ره) طراحی نموده و به صورت‏‎ ‎‏قوانین موضوعه تدوین و سعی در اجرای آن می شد، می توان در چند اصل خلاصه‏‎ ‎‏کرد. مهمترین مفهوم در این زمینه "استقلال" بود، این مفهوم، علیرغم فشارهای عظیم‏‎ ‎‏بین المللی و بحرانهای فراگیر داخلی، ابداً به معنای انزوای ایران از جهان نبود، بلکه‏‎ ‎‏امام خمینی حریم واقعی ملّت ایران و حرمت پایمال شدۀ ایشان را مرتباً مورد تأکید‏

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ج
‏قرار داده و هر نوع رابطه ای را در مرز اصطکاک با این اصل مورد ارزشیابی منفی یا‏‎ ‎‏مثبت قرار می دادند. استقلال، در معنای نهایی می باید موجب پاره شدن تمام بندها و‏‎ ‎‏مجاری سلطه شود و هر کشوری که با سوء استفاده از ضعفهای داخلی و فساد‏‎ ‎‏حکومتگران سابق در ایران، مناسبات و منافع نامشروعی برای خود داشت، از این پس‏‎ ‎‏باید جایگزینی دیگر را دنبال کند طبعاً ایالات متحدۀ امریکا که به صور گوناگون در‏‎ ‎‏منافع و نهادها و شئون ایران متنفّذ بود و از این رهگذر آسیبهای فراوان به منافع و‏‎ ‎‏حیثیات ما وارد ساخته بود، در رأس تهاجم مشروع و انقلابی ایران قرار گرفت و به‏‎ ‎‏رغم دشواریهای فراوان، این رابطۀ یک سویه و امپریالیستی ملغی اعلام شد.‏‎ ‎‏امریکائیان و متحدان ایشان کوشیدند به طرق گوناگون، در سطح منطقه ای، منافع و‏‎ ‎‏پایگاههای از کف رفته را احیا کنند، امّا درایت امام راحل و عزم و وحدت ملّی مانع این‏‎ ‎‏امر شد تا جایی که هیچگاه در حیطۀ مرزها و مناسبات داخلی ایران به هیچیک از‏‎ ‎‏فرصتهای سابق دست نیافتند. امّا جدای از این امر، سایر کشورها بر اساس موازین‏‎ ‎‏مشروع و متعارف بین المللی می توانستند فصل نوین روابط خود را آغاز کنند، زیرا‏‎ ‎‏احترام متقابل که شرط اصلی روابط متناسب و عادلانه بود، دیگر به عنوان یک اصل‏‎ ‎‏پذیرفته و کارآمد در ظل مفهوم استقلال، پایدار شده و انکار آن امکانپذیر نبود. تنها‏‎ ‎‏کشورهایی خاص که خارج از مبانی مشروع و حق متقابل انسانی عمل می کردند، نظیر‏‎ ‎‏افریقای جنوبی در عهد آپارتاید و نژادپرستان صهیونیست و امثال آنان در خارج این‏‎ ‎‏قاعده قرار داشتند و ایران از موضعی اسلامی ـ انسانی، مبنای وجودی آنها را نفی و از‏‎ ‎‏هرگونه رابطۀ سیاسی و غیر سیاسی استنکاف ورزید. اسرائیل در این میان، به دلیل‏‎ ‎‏ماهیت، ژئوپولیتیک و کیفیت اهداف خود، دامنۀ تحرک ایران اسلامی در عرصۀ‏‎ ‎‏سیاست خارجی را به الزامات تازه ای متوجه ساخت. تهدیدات بالفعل و بالقوه این‏‎ ‎‏رژیم، که با حمایتهای بی دریغ امریکا و برخی نهادهای پرقدرت اقتصادی، نظامی و‏‎ ‎‏رسانه ای گسترش یافته بود، سبب نگاه فراگیر ایران به کل جهان اسلام و طرح‏‎ ‎‏شعارهای سیاسی در سطح ملل مسلمان جهان گردید. مبنای این تحرک از سوی ایران‏‎ ‎‏ماهیتی پیشگیرانه داشت و علیرغم تبلیغات یکسویه و جوّسازی های رسانه های‏
کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه د
‏غربی، خصلت تدافعی در جهت دفاع از کیان و عزت و منافع کل مسلمانان جهان را‏‎ ‎‏حمل می کرد. نهایت آنکه علیرغم کوشش راهبردی به سوی تنش دایی، امام خمینی‏‎ ‎‏تحرک جدّی در برابر کانونهای تنش زا، خصوصاً رژیم صهیونیستی را در دستور کار‏‎ ‎‏قرار دادند.‏

‏     جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق، موقعیت نظامگیری و گرایشات توتالیتر را در منطقه‏‎ ‎‏وسعت بخشید، امّا ایران اسلامی به برکت روح دینی و هویت فرهنگی امام‏‎ ‎‏خمینی(ره) به هیچ وجه خصوصیات نظامهای آمرانۀ نظامی همچون عراق و حتی‏‎ ‎‏ترکیه یا پاکستان را به خود نگرفت. دفاع حماسی ایران در برابر عراق و حامیان متعدد‏‎ ‎‏آن، نه تنها موجب خروج ایران از اعتدال نشد، بلکه به تدریج آرمانهای استقلال و‏‎ ‎‏آرزوهای فرهنگی ـ اجتماعی انقلاب را وسعت بخشید. راهکارهای امام خمینی(ره)‏‎ ‎‏در موضعگیری معقول در برابر شوروی ـ نظیر پیام به لئونید برژنف یا پیام به میخائیل‏‎ ‎‏گورباچف ـ به رغم قطع رابطۀ صوری و محتوایی و همه جانبه با امریکا، نشانگر درک‏‎ ‎‏ژرف ایشان از ماهیت و موقعیت قدرتهای بین المللی در رابطه با ایران بود. در حقیقت‏‎ ‎‏امام خمینی(ره) مفهوم موازنۀ منفی را که در شعار «نه شرقی نه غربی» متراکم گردیده‏‎ ‎‏بود، گسترش بخشیدند و تصویر ژرفی از آن را در ارتباط با همزیستی صلح آمیز در‏‎ ‎‏پرتو استقلال و مصالح و منافع ملّی کشور ارائه نمودند. در حیطۀ این انگارۀ کلی، منافع‏‎ ‎‏ایران، جهان اسلام، ملل مستضعف و بالاخره رابطۀ متقابل با کل کشورها و ملتها، به‏‎ ‎‏ترتیب در اولویت سیاست خارجی ایران نمودار گردید.‏

‏     از آن پس، مواضع صلح آمیز امام خمینی که حتی جنگ را برای ابقای صلح بین المللی‏‎ ‎‏تبیین می کردند، یا خلع سلاح جهان از سلاحهای کشتار جمعی و اتمی را مورد تأکید‏‎ ‎‏قرار می دادند یا دلالتهایی که به مجامع بین المللی و دستگاههای داخلی می فرمودند،‏‎ ‎‏زیر مجموعه های این سیاست اسلامی ـ انسانی را برای تقویت روح، منافع و حیثیت‏‎ ‎‏ملّی مشخص می ساخت. در مجموعۀ حاضر که بخشی کوچک و گزیده از فرمایشات‏‎ ‎‏بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است، برخی مشخصات و رویکردهای دیپلماتیک‏‎ ‎‏ایران اسلامی از منظر معمار بزرگوار و رهبر عظیم الشأن انقلاب مشخص گردیده و‏

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ه
‏خود بخود گویای عالیترین کیفیت تفهیم این اصطلاحات و انگاره هاست.‏

‏ ‏

ویژگیهای این مجموعه

‏     ‏‏این مجموعه که در گروه سیاسی حوزۀ معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار‏‎ ‎‏حضرت امام(ره) استخراج و تنظیم شده است، مشتمل بر دو بخش می باشد. ‏

‏     ‏بخش اول،‏ با عنوان سیاست خارجی مشتمل بر دو فصل است.‏

‏     ‏فصل اول:‏ با عنوان «اصول و مبانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی» مواضع‏‎ ‎‏حضرت امام(ره) پیرامون اصول: 1ـ گستره روابط براساس مبانی اسلامی و انسانی 2ـ‏‎ ‎‏اصل احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر 3ـ روابط حسنه، مدارا و‏‎ ‎‏مسالمت آمیز 4ـ اصل آزادی، استقلال و منافع ملی 5ـ نفی سلطه گری و سلطه پذیری‏‎ ‎‏6ـ نفی ظلم و ظلم پذیری 7ـ اصل نه شرقی ـ نه غربی 8ـ دفاع از کیان اسلام و مسلمین‏‎ ‎‏9ـ دفاع از مستضعفین و مظلومین 10ـ کمک به نهضتهای آزادیبخش 11ـ صدور‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی را بیان می کند.‏

‏     ‏فصل دوم:‏ «تشکیلات اجرایی در سیاست خارجی» به اندیشه های حضرت امام در‏‎ ‎‏بارۀ وزارت امور خارجه و سفارتخانه های جمهوری اسلامی اختصاص داده شده‏‎ ‎‏است.‏

‏     ‏بخش دوم،‏ با عنوان «روابط بین الملل» مشتمل بر چهار فصل می باشد:‏

‏     ‏فصل اول:‏ به سازمانها و نهادهای بین المللی اختصاص دارد و مطالبی دربارۀ سازمان‏‎ ‎‏ملل و شورای امنیت، عفو بین الملل، سازمان غیر متعهدها و دادگاه لاهه را شامل‏‎ ‎‏می شود.‏

‏     ‏فصل دوم:‏ حقوق بشر، مواضع امام را در مورد اعلامیه حقوق بشر، مدعیان حقوق‏‎ ‎‏بشر و امریکا و حقوق بشر را بیان می کند.‏

‏     ‏فصل سوم:‏ به خلع سلاح عمومی و صلح بین المللی اختصاص دارد.‏

‏     ‏فصل چهارم:‏ تحت عنوان «روابط خارجی جهان اسلام با» به اندیشه های امام در‏‎ ‎‏مورد روابط با قدرتها، امریکا، شوروی، فرانسه، کشورهای افریقایی و رژیم‏

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه و
‏صهیونیستی اختصاص داده شده است.‏

‏در تنظیم این مجموعه کوشیده ایم: ‏

‏     1ـ علاوه بر عنوانها و سرفصلهای مطالب برای هر یک از قطعاتِ منتخب نیز جمله یا‏‎ ‎‏عنوانی در نظر گرفته شده که عبارت آن لزوماً عین عبارت حضرت امام نیست، هر‏‎ ‎‏چند کوشش شده است به تعابیر ایشان نزدیک باشد؛ بنابراین خوانندگان و محققان‏‎ ‎‏محترم باید توجه داشته باشند که عنوانهای هر یک از قطعات منتخب که با حروف‏‎ ‎‏سیاه نگاشته شده است، از تنظیم کننده این مجموعه می باشد و نباید به حضرت امام‏‎ ‎‏منتسب گردد.‏

‏     2ـ در تنظیم قطعات منتخب هر یک از فصول و عنوانهای فرعی ترتیب و توالی تاریخی‏‎ ‎‏صدور آنها از طرف حضرت امام ملاک عمل بوده است، نه توالی منطقی مطالب.‏

‏     3ـ تاریخ صدور پیامها و سخنرانیهای حضرت امام، برگرفته از مجموعۀ صحیفۀ نور،‏‎ ‎‏در ذیل هر بخش ذکر شده و مشخصات کامل مأخذ براساس شماره مسلسل در پایان‏‎ ‎‏هر قطعه در انتهای کتاب آورده شده است.‏

‏     4ـ عبارتها را با توجه به پیام صریح و اصلی آن، به دنبال نزدیکترین عنوان انتخابی‏‎ ‎‏آورده و از تکرار آنها در سایر عنوانها خودداری کرده ایم، از همین روی در بسیاری از‏‎ ‎‏موارد، ممکن است مطلبی که ذیل یک عنوان خاص آمده است، حاوی پیامی مربوط به‏‎ ‎‏عنوان دیگر نیز باشد که به استثنای موارد معدود در عنوانهای بعدی تکرار نشده‏‎ ‎‏است، بنابراین، محققان محترم برای بررسی آماری دیدگاههای حضرت امام در‏‎ ‎‏خصوص هر عنوان، نباید فقط به موارد ذکر شدۀ ذیل همان عنوان، اکتفا نمایند بلکه‏‎ ‎‏مراجعه به سایر عنوانهای این مجموعه اجتناب ناپذیر است.‏

‏     ‏‏در پایان لازم می دانیم از کلیه عزیزان که ما را در به ثمر رساندن این اثر در مراحل گوناگون‏‎ ‎‏فیش برداری، حروفچینی، نمونه خوانی، ارزشیابی و... یاری داده اند تشکر نماییم.‏

‏ ‏

معاونت پژوهشی                               

‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) ‏


کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ز

‎ ‎

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ح