بخش اول: سیاست خارجی

5. نفی سلطه گری و سلطه پذیری

5. نفی سلطه گری و سلطه پذیری

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

از بین رفتن سلطه گران

‏     ‏‏ان شاءالله مملکت خودتان برای خودتان باشد و همه اینهایی‏‎ ‎‏که می خواستند، می خواهند باز یک سلطه ای پیدا کنند بر امثال‏‎ ‎‏شماها، همۀ اینها از بین خواهند رفت.(46)‏

21 / 4 / 57 

*  *  *


کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 19

نفی سلطۀ غیر

‏     ما منطقمان، منطق اسلام، این است که سلطه نباید از غیر بر‏‎ ‎‏شما باشد. نباید شما تحت سلطۀ غیر بروید. ما هم می خواهیم‏‎ ‎‏نرویم زیر سلطه. (47)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

2 / 7 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کسب استقلال و تحت نظر دیگران نبودن 

‏     ‏‏ما استقلال می خواهیم، می خواهیم خودمان مملکت خودمان‏‎ ‎‏را اداره کنیم، نمی خواهیم تحت نظر دیگران باشد؛ مملکت مال‏‎ ‎‏ماست، خوب است مال ما، بد است مال ما، ما نمی خواهیم‏‎ ‎‏دیگران در مملکت ما دخالت کنند.(48)‏

11 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

قطع نفوذ دولتها و ابرقدرتها

‏     ‏‏دولت آینده، دولت مستقل و بدون اتکا به سایر دوَل است. و‏‎ ‎‏برنامه این است که نفوذ دولتها و ابرقدرتها را از ایران قطع‏‎ ‎‏کنیم.(49)‏

17 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

ارزش نداشتن حیات زیر سلطه غیر

‏     ‏‏ما برای حیات زیر سلطۀ غیر، ارزش قائل نیستیم. ما ارزش‏‎ ‎‏حیات را به آزادی و استقلال می دانیم.(50)‏

7 / 12 / 57 

*  *  *

‏ ‏

قطع دست اجانب جهت جلوگیری از سلطه 

‏     دست اجانب را همان طوری که تا حالا قطع کرده ایم، از این به‏

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 20

‏بعد هم نگذاریم سلطه پیدا کنند بر ما، و نخواهیم گذاشت. ما‏‎ ‎‏اجازه نخواهیم داد که دولتهای ابرقدرت در مقدرات مملکت ما‏‎ ‎‏دخالت کنند، در ارتش ما دخالت کنند، در فرهنگ ما دخالت کنند،‏‎ ‎‏در اقتصاد ما دخالت کنند. گذشت آن وقت که اینها بدون چون و‏‎ ‎‏چرا دخالت می کردند در این امور.(51)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

14 / 12 / 57 

*  *  *

‏ ‏

قطع سلطه همه استعمارگران

‏     ‏‏خوشوقتی کامل ما آن روزی است که سلطۀ همۀ استعمارگران‏‎ ‎‏شرق و غرب و بخصوص امریکای جهانخوار از سر مسلمانان قطع‏‎ ‎‏و عموم پیروان مکتب مقدس اسلام بتوانند با کمال برادری و‏‎ ‎‏محبت استقلال خود را به دست آورده و عظمت از دست رفتۀ‏‎ ‎‏خود را بازیابند.(52)‏

27 / 12 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

بیداری مانع سلطه پذیری

‏     ‏‏ما امیدواریم که همۀ ملتهای اسلام با بیداری و با توجه‏‎ ‎‏بپاخیزند و این دستهای فاسدی که می خواهد همۀ ملتهای اسلام‏‎ ‎‏را در تحت سلطۀ ابرقدرتها قرار بدهد، آنها را سر جای خودشان‏‎ ‎‏بنشانند.(53)‏

5 / 10 / 59 

*  *  *

‏ ‏

از بین بردن سلطه گری

‏     وقتی ملتشان خواست شد،‏‎[1]‎‏ شما هم بخواهید می شود.‏‎ ‎

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 21

‏خواستید که سلطنت جائر پهلوی نباشد و شد و از بین رفت.‏‎ ‎‏خواستید که قدرتهای دیگر بر شما و بر ذخایر شما سلطه نداشته‏‎ ‎‏باشند، همین طور شد و الآن سلطه ندارند.(54)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

29 / 10 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

نپذیرفتن تعدی و تجاوز به کشورها

‏     ‏‏ما تعدی به هیچ کشوری به واسطۀ دستوری که به ما رسیده‏‎ ‎‏است از اسلام، نخواهیم کرد؛ و تجاوز به هیچ فردی نخواهیم کرد،‏‎ ‎‏و نباید بکنیم.(55)‏

22 / 11 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

دعوت به خروج از سلطه جباران

‏     ‏‏امروز همۀ مصیبت و عزای امریکا و شوروی شرق و غرب در‏‎ ‎‏این است که نه تنها ملت ایران ازتحت الحمایگی آنان خارج شده‏‎ ‎‏است، که دیگران را هم به خروج از سلطۀ جباران دعوت‏‎ ‎‏می کند.(56)‏‎[2]‎

29 / 4 / 67 


کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 22

*  *  *

کتابسیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 23

  • )) اشاره به کشور هندوستان.
  • ))  علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع بیشتر در این مبحث رجوع شود به:1ـ صحیفه نور،     ج 2،     ص 280؛      صحیفه امام،      ج 4،      ص 266.2ـ صحیفه نور،     ج 2،     ص 293؛      صحیفه امام،      ج 4،      ص 301.3ـ صحیفه نور،     ج 3،     ص 251؛      صحیفه امام،      ج  5،      ص 113.4ـ صحیفه نور،     ج 4،     ص 186؛      صحیفه امام،      ج  5،      ص 414.5ـ صحیفه نور،     ج 5،     ص 7-8؛      صحیفه امام،      ج  6،      ص 18ـ17.6ـ صحیفه نور،     ج 11،     ص 267؛      صحیفه امام،     ج  12،      ص 153.7ـ صحیفه نور،     ج 12،     ص 77؛           صحیفه امام،      ج  12،      ص 2ـ431.8ـ صحیفه نور،     ج 17،     ص 124؛      صحیفه امام،     ج  17،      ص 7ـ174.9ـ صحیفه نور،     ج 18،     ص 110؛      صحیفه امام،     ج  18،      ص 8ـ127.