مقدمه

«امروز شما نور چشم همۀ ما هستید و ما به وجود امثال شما باید افتخار بکنیم و‎ ‎شما باید برای اسلام یک ارتش قوی و یک ارتش مستقل باشید. ارتش یکی از‎ ‎ارکان یک کشور است».‎[1]‎

«ارتش ما پشتوانه ملت ماست؛ ارتش ما ضامن استقلال کشور ماست. ارتش ما‎ ‎از ماست و ما از ارتش. ملت و ارتش از هم جدایی ندارند».‎[2]‎

«ارتش هم امروز مردم است».‎[3]‎

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏     ارتش یکی از ارکان حکومت است که مسؤلیت حفظ تمامیت ارضی را به عهده دارد. توجه به‏‎ ‎‏ارتش و ارتشیان در طی دورانی که حضرت امام خمینی(س) به حکومت اسلامی‏‎ ‎‏می اندیشیدند، در ذهن و اندیشه معظمٌ له جایگاهی داشت و یکی از نگرانی های ایشان این بود‏‎ ‎‏که چرا چنین تشکیلاتی در برخی کشورهای اسلامی از جمله ایران، در اختیار بیگانگان قرار‏‎ ‎‏گرفته است. لذا عنایت به این نکته در طول سالهای قبل از پیروزی انقلاب، یکی از موضوعات‏‎ ‎‏عمده ای بود که در فرمایشات ایشان حضور و ظهور می یافت. به طوری که از حاکمیت مستشاران‏‎ ‎‏امریکایی که بر ارتش سایه داشت رنج برده و به مناسبت هایی جهت کسب استقلال و خروج ارتش‏‎ ‎‏از سلطۀ بیگانگان، با تأکید سخنانی را بیان داشته اند.‏

‏     از سوی دیگر هنگامی که رژیم شاهنشاهی تصمیم گرفت طلاب علوم دینی را با ارعاب و زور‏‎ ‎‏به خدمت سربازی ببرد و تحت آزار و اذیت قرار دهد، حضرت امام(س) فرمودند:‏

‏«‏ما از سربازی فرزندان اسلام هراسی نداریم؛ بگذار جوانان ما به سربازخانه بروند و سربازان را‎ ‎تربیت کنند و سطح افکار آنها را بالا ببرند؛ بگذار در بین سربازان افراد روشن ضمیر و آزاد منشی‎ ‎باشند تا بلکه به خواست خداوند متعال ایران به آزادی و سربلندی نایل شود».‎[4]‎‏ ‏


کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ا
‏    ‏‏حضرت امام با این موضع گیری دو هدف را دنبال کردند:‏

‏     1. بازداشتن رژیم شاه از آزار و اذیت طلاب علوم دینی؛‏

‏     2. برقراری ارتباط و ایجاد بیداری در بدنۀ ارتش به منظور ایستادگی در برابر مستشاران‏‎ ‎‏امریکایی، و کسب استقلال ارتش.‏

‏     البته هدف دوم حضرت امام(س) مهمتر و محوریتر بود، چرا که نجات کشور بدون خروج‏‎ ‎‏ارتش از سلطۀ مستشاران و فرماندهان وابسته به شاه ممکن نبود و تشکیل یک رژیم اسلامی‏‎ ‎‏بدون رکن نظامیان آن، که رابطۀ مستقیم با حفظ امنیت کشور دارند غیر ممکن است. لذا‏‎ ‎‏امام عزیز با آگاهی از وضعیت ارتش و بدنۀ آن می دانستند که شاه برای جلب رضایت افسران‏‎ ‎‏بویژه افسران گارد شاهنشاهی، امکاناتی از قبیل حقوق و مزایای بیشتر، خانه های سازمانی،‏‎ ‎‏آموزشهای رایگان جهت فرزندانشان و فروشگاههای مخصوص در اختیار آنها قرار داده تا‏‎ ‎‏پشتیبان رژیم وی باشند و در مواقع خطر و بحران به کمک او بشتابند، اما شاه از آنچه در درون‏‎ ‎‏ارتش می گذشت (همان واقعیتی که جامعۀ ایران با آن مواجه شده بود) غافل مانده بود. واقعیت‏‎ ‎‏آن بود که در اثر سیاستهای تحمیلی شاه جهت توسعۀ کشور، به رغم ظاهر کاملاً وفادار ارتشیان،‏‎ ‎‏بدنۀ ارتش به سمت سیاسی شدن به مفهوم مردمی آن سوق یافته و بالاتر از پاسداری از کیان‏‎ ‎‏شاهنشاهی، حفظ منافع ملی برای آنان اهمیت بیشتری پیدا کرده بود. منافعی که تمام ملت‏‎ ‎‏مسلمان را در برمی گرفت نه منحصراً گروهی اندک را. و این احساس مسئولیتی بود که بدنۀ‏‎ ‎‏ارتش داشت و حضرت امام(س) از آن مطلع بودند و گواه این امر دعوت ایشان قبل از پیروزی‏‎ ‎‏انقلاب است که به هر مناسبتی آنان را به گسستن زنجیر سلطۀ اجانب فرا می خواندند و پیمودن‏‎ ‎‏راه ملت را ضامن عزت و اعتلای ایشان می دانستند:‏

‏«‏شما ای طبقه جوان ارتش، بپاخیزید و کشور خود را از زبونی و ذلت نجات دهید، و دست‎ ‎غارتگران را کوتاه کنید... وظیفه دانشجویان است که در محیط دانشگاه هر چه بیشتر ارتش را برای‎ ‎یک قیام همگانی تشویق و ترغیب کنند، و آنان را برادر خود بنامند»؛‎[5]‎‏ «برای افسران جوان پیام‏‎ ‎فرستادم که به صف ملت بپیوندند که ما آنان را از زیر یوغ مستشاران نظامی نجات داده و با آغوش‎ ‎باز پذیرایی می نماییم. افسران محترم جوان از مقابلۀ خصمانه با برادران و خواهران خود جداً

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ب
احتراز کنند و با آنان در صف واحد که خواست اسلام است در آیند».‎[6]‎

‏    ‏‏حتی نمود عینی آن در گفتار فرماندهان وقت ارتش شاه مشهود است که دو نمونه زیر از آن‏‎ ‎‏جمله است:‏

‏     ارتشبد قره باغی: «مسأله اینجاست که اینها از راه مذهب در نیروهای مسلح وارد شدند،‏‎ ‎‏خوب، نیروهای مسلح شامل همه مسلمانان بودند و اکثریت آنها شیعه بودند، مسلمان بودند و‏‎ ‎‏اعتقاد داشتند».‏‎[7]‎

‏    ‏‏ارتشبد جم: «اینها از ملت دیگری که نبودند این افسرها و درجه دارها، سربازها هم همان‏‎ ‎‏مردم بودند دیگر، برود و آنها را بزند و بکشد مگر آخر اینطوری می شود که در یک مملکت اصلاً‏‎ ‎‏این کار را کرد»!‏‎[8]‎

‏    ‏‏و سرانجام حضرت امام خمینی(س) توانست علاوه بر اقشار مختلف مردم، این بدنۀ وسیع را‏‎ ‎‏نیز تحت تأثیر خود قرار دهد تا جایی که آنان نیز گمشده خود را در پیروی از آرمان بلند او که‏‎ ‎‏همان نفی تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی بود، جستجو کنند.‏

‏     ارتشیان که غالب آنها را افراد تحصیلکرده و دوره دیده تشکیل می داد و به فراخور توجه‏‎ ‎‏خاص رژیم شاه به ارتش قاعدتاً از آنچه در جهان می گذشت با خبر و مطلع بودند، تحت تأثیر‏‎ ‎‏دعوت عزت بخش امام(س) قرار گرفتند و با عنایت به شخصیت جامع و واقع گرای آن بزرگوار،‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی و رهبری دینی آن را به جان پذیرا شده و بدان دل بستند. بدین گونه اختلاف در‏‎ ‎‏ارتش رو به تزاید نهاد و بدنۀ ارتش از فرماندهی آن جدا شد و ارتشیان که استفاده و توسل به زور‏‎ ‎‏را در برابر خواسته های بر حق مردم نابجا و نادرست می دیدند، دست از همراهی با نظام‏‎ ‎‏شاهنشاهی کشیدند و به صف انقلاب و مردم پیوستند، لذا سربازان گروه گروه از پادگانها‏‎ ‎‏گریختند و با حضور یافتن همافران نیروی هوایی در محضر حضرت امام(س) و اعلام‏‎ ‎‏همبستگی آنان با مردم، پایه های رژیم به تزلزل بی سابقه ای دچار شد و شروع به ریزش کرد و‏‎ ‎‏ضربه نهایی در 22 بهمن ماه 1357 با اعلام بی طرفی ارتش و برگشت نظامیان به پادگانها، بر‏‎ ‎‏پیکر رژیم شاه وارد آمد.‏


کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ج
‏     از این مرحلۀ پیروزی انقلاب به بعد، رسالت حضرت امام(س) نسبت به ارتش سنگین تر و‏‎ ‎‏حساستر گردید. اگر در زمان رژیم شاه تلاش امام(ره) در جهت خروج ارتش از سلطۀ خارجیان و‏‎ ‎‏پیوستن به ملت بود، اکنون می بایست ارتش به هم ریخته را سامان دهند و از عناصر وابسته‏‎ ‎‏پاکسازی نمایند و به ارتش انگیزه و هویت ببخشند و از نفوذ گروههای سیاسی به درون ارتش‏‎ ‎‏ممانعت و در نهایت به سمت ارتش مکتبیِ متکی به ملت هدایت کنند تا ارتش هویت خود را باز‏‎ ‎‏یابد و برای ایفای نقش خود که همان دفاع از امنیت و تمامیت ارضی کشور است آماده گردد.‏

‏     عمده راهبردهای نظارتی ـ حمایتی به کار گرفته شده توسط حضرت امام(س) برای بقا و‏‎ ‎‏اصلاح ارتش چنین است:‏

‏     1. تحکیم پیوند ارتش با ملت؛‏

‏     2. اصرار بر پاکسازی ارتش از عناصر وابسته؛‏

‏     3. تلاش برای حفظ ارتش؛‏

‏     4. تأکید بر نظم و سلسله مراتب در ارتش؛‏

‏     5. هدایت به سمت ارتش مکتبی.‏

‏ ‏

تحکیم پیوند ارتش با ملت 

‏پیوند ارتش با ملت از محوریترین تأکیدات حضرت امام(س) در قبل و بعد از پیروزی انقلاب‏‎ ‎‏است و ارتش مکتبی متکی به ملت خواسته ای اسلامی است که حضرت امام(س) همواره دنبال‏‎ ‎‏کرده و آن را تحفۀ الهی می دانستند. چرا که ضرورت وجود ارتش در کشور برای تأمین امنیت‏‎ ‎‏ملت در برابر هجوم بیگانگان و یا بازدارندگی آنان کاملاً آشکار است و اگر قرار باشد ارتش بتواند با‏‎ ‎‏اتکا بر خود در برابر تجاوزات دشمنان از تمامیت ارضی کشور دفاع کند، می بایست متکی به‏‎ ‎‏دریای خروشان ملت باشد. پشتیبانی محکمتر و حقیقی تر از ملت کیست؟ ارتشی که متکی به‏‎ ‎‏ملتش نباشد هرگز نخواهد توانست در مأموریتهایش موفق شود. چنانکه ارتش متکی به رژیم‏‎ ‎‏شاه نتوانست در برابر ملت مقاومت کند و رژیم شاه سرنگون گردید.‏

‏«‏شما ان شاءاللّه ، پشتوانه ملت را دارید. شما عددتان فرض کنید چند هزار باشد، لکن پشتوانه تان‎ ‎سی و چند میلیون است، همۀ مردم است ... این پشتوانه را حفظ کنید که این پشتوانه آنچنان

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه د
قدرتی به شما خواهد داد که یکی تان در مقابل صد تا، در مقابل چند صد تا خواهید بود».‎[9]‎

‏    ‏‏اهمیت پیوند ارتش با ملت در بیاناتشان به آشکار دیده می شود:‏

‏«‏روز ارتش، روز مردم است»؛‎[10]‎‏ «ارتش ایران و سایر قوای مسلح از پشتیبانی بی دریغ ملت در‏‎ ‎سراسر کشور آنچنان برخوردارند که در طول تاریخ، بی نظیر یا بسیار کم نظیر است»؛‎[11]‎‏ «جاهای دیگر‏‎ ‎نیست این مسائل که همه مردمی هست و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتیبان دولت اند،‎ ‎هم مردم پشتیبان ارتش اند، هم ارتش و دولت با مردم هستند و این هم یکی از رمزهای بزرگ‎ ‎پیروزی این چیز است»؛‎[12]‎‏ «امروز ارتش، ارتش طاغوتی نیست، ارتش محمدی است».‏‎[13]‎

‏    ‏‏در این راستا همواره از ارتش می خواستند وفادار و پشتیبان ملت باشد تا عزت ارتش و ملت‏‎ ‎‏پایدار بماند. البته توجه ایشان در این پیوند فقط به ارتش نبوده است، بلکه ملت را هم مخاطب‏‎ ‎‏قرار داده و اهمیت حمایت مردم از ارتش را همواره گوشزد می فرمودند، تا پیوند واقعی تحقق‏‎ ‎‏پذیرد:‏

‏«‏از ملت محترم تقاضا می کنم از سربازان و افسرانی که به آنان پیوستند یا می پیوندند، به بهترین‎ ‎وجه ـ با حفظ جهات امنیتی ـ نگهداری و کمک نمایند»؛‎[14]‎‏ «مردم آنچنان با ارتش منسجم و پیوند‏‎ ‎ناگسستنی دارند که هر دو یک واحد را تشکیل می دهند».‎[15]‎

‏ ‏

اصرار بر پاکسازی ارتش از عناصر وابسته 

‏از آنجا که ارتش، تازه به صفوف انقلاب و مردم پیوسته بود، عناصر باقی ماندۀ خودفروخته در‏‎ ‎‏سطوح بالای ارتش تلاش می کردند با ایجاد انواع موانع در داخل و خارج ارتش، پیوند مقدس‏‎ ‎‏مردم و ارتش کُنْد صورت گیرد یا اصلاً صورت نگیرد. بنابراین انواع توطئه ها و ترفندها را به کار‏‎ ‎‏گرفتند و با صدور فرامین شیطانی برای تیره کردن رابطه مردم با ارتش، تلاش کردند و دستور‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ه
‏گشودن آتش بر روی مردم را صادر نمودند. ترفند دیگر آن بود که اگر انقلابیون پیروز شوند دیگر‏‎ ‎‏ارتشی و صاحب منصب نمی خواهند و ارتش را منحل می کنند، یا این انقلاب از شوروی هاست و‏‎ ‎‏می خواهند کشور را کمونیستی کنند. همچنین اشغال مراکز نفتی و احتکار آن برای فشار بر‏‎ ‎‏مردم و دهها ترفند دیگر که با هوشیاری حضرت امام(س) و پیامهای به موقع ایشان همۀ آنها‏‎ ‎‏خنثی گردید، لذا دستور قاطع امام مبنی بر پاکسازی ارتش از عناصر وابسته، بیشتر توطئه ها را‏‎ ‎‏نقش برآب کرد.‏

‏«‏تصفیه ارتش از مسائل بسیار مهم است. با تصفیه ارتش، حفظ استقلال کشور می شود. و شما موظفید‎ ‎به اینکه استقلال کشورتان را حفظ کنید. و موظفید به اینکه ان شاءاللّه تصفیه بکنید».‎[16]‎

‏    ‏‏توجه و نظارت ایشان در انتقال ارتش از رژیم گذشته به رژیم انقلابی بسیار حائز اهمیت‏‎ ‎‏است، زیرا در این انتقال به خاطر توجه حضرت امام(س) ارتش کمترین آسیب را دید، و اگر این‏‎ ‎‏نظارتها نبود حتماً آسیبهای سنگینی بر سازمان ارتش وارد می آمد.‏

‏ ‏

تلاش برای حفظ ارتش 

‏هنگامی که پاکسازی در ارتش صورت گرفت، زمینه برای توطئه در داخل ارتش کاهش یافت، لذا‏‎ ‎‏فعالیت دشمنان از بیرون برای عدم انسجام و شکل گیری ارتش با ایجاد شایعات زیر آغاز گردید:‏

‏     1. ارتش طاغوتی و امریکایی است و نمی شود به آن اعتماد کرد؛‏

‏     2. در جامعۀ توحیدی همه با هم برابرند و سلسله مراتب نباید باشد؛‏

‏     3. نفوذ و تلاش برای سیاسی کردن و دسته بندی نظامیان.‏

‏     حضرت امام(س) که خطر توطئه ها را جدی دیدند به منظور دفاع از ارتش که در حال‏‎ ‎‏انسجام بخشیدن به سازمان به هم ریختۀ خود بود با مجموعۀ بیانات خود، مردم و ارتشیان را‏‎ ‎‏آگاه ساختند و به گروهها و توطئه گران هشدار و اخطار دادند و از موجودیت ارتش دفاع کردند:‏

‏«‏الآن این ارتش، ارتش اسلام است و ارتش اسلام احترام دارد و کسی حق ندارد این احترام را از‎ ‎آنها سلب بکند»؛‎[17]‎‏ «شما دیدید که از اولی که این انقلاب به پیروزی رسید، اول قدم این بود که‏‎ ‎

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه و
ارتش لازم نیست دیگر، اول حرف آنهایی که تابع سیاستهای خارجی هستند این بود که این ارتش‎ ‎«طاغوتی» است، این ارتش طاغوتی باید از بین برود. این کلمه را هم رویش گذاشتند که مردم را‎ ‎اغفال کنند! خوب، ما هم می دانستیم که مسأله چیست و اینها می خواهند چه بکنند. از این جهت، ما‎ ‎هم از روز اول این مطلب را محکوم کردیم و گفتیم که ارتش باید باشد؛ آن هم ارتشی که با قیام‎ ‎ارتش بود که ملت پیش برد و همه با هم دست به هم دادند و مسائل را پیش بردند. آنها می خواستند‎ ‎که این قدرت را از ایران بگیرند و ارتش را نابود کنند»؛‎[18]‎‏ «سران این ارتش و همه قوای مسلح باید‏‎ ‎موظف باشند به اینکه حفظ کنند تمام ارتش را از اینکه وارد در امور سیاسی بشود. ورود در امور‎ ‎سیاسی همان و حیثیت ارتش از بین رفتن همان».‎[19]‎

‏    ‏‏شاید اینطور تصور شود که فراخوان ارتش به دوری گزیدن از نظام شاه و پیوستن به صفوف‏‎ ‎‏مردم، دعوت برای دخالت در سیاست است و با توصیه به پرهیز از دخالت در سیاست در دوران‏‎ ‎‏پس از پیروزی انقلاب تناقض دارد، ولی بررسی فرایند آن فراخوان که منجر به پیروزی انقلاب‏‎ ‎‏شد از این رو حائز اهمیت است که نامشروع بودن حکومت شاه و سلطۀ بیگانه بر ارتش و دور‏‎ ‎‏افتادن ارتش از وظایف اصلی خود را سبب گردیده و ارتش را رودرروی ملت قرار داده بود، لذا‏‎ ‎‏دعوت به دخالت در سیاست برای خودداری ارتش از قرار گرفتن در برابر ملت بود و اصل عدم‏‎ ‎‏ورود نظامیان در احزاب و گروهها به طور ثابت در اندیشۀ آن پیر فرزانه حتی در وصیتنامۀ‏‎ ‎‏ایشان مشهود است:‏

‏«‏وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در‎ ‎احزاب و گروهها و جبهه ها است، به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و‎ ‎پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه‎ ‎دارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون‎ ‎باشند».‎[20]‎

‏    ‏‏البته نکته ای که باید توجه داشت این است که پرهیز از گروه گرایی به مفهوم پرهیز از کسب‏‎ ‎‏بینش و آگاهی سیاسی نیروهای مسلح نیست، بلکه به روز بودن و بصیرت و آگاهی داشتن‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ز
‏نیروهای مسلح از تأکیدات آن حضرت می باشد.‏

‏ ‏

تأکید بر نظم و سلسله مراتب در ارتش 

‏حضرت امام(س) به منظور حفظ و بقای ارتش و شکل گیری هر چه سریعتر آن در برابر‏‎ ‎‏آسیبهای دوران پیروزی انقلاب و رساندن ارتش به سطحی که بتواند اجرای مأموریت دفاعی‏‎ ‎‏کند، تأکیدات راهبردیی را با عنوان ضرورت نظم و انسجام سازمانی بیان نموده اند و انضباط و‏‎ ‎‏سلسله مراتب را به عنوان مهمترین عوامل تقویت و استحکام نیروهای ارتش برای رویارویی با‏‎ ‎‏دشمن و غلبه بر آن ضروری می دانند. زیر بنای نظم و سلسله مراتب در اندیشۀ ایشان بر تقوای‏‎ ‎‏ناب استوار است، یعنی نظمی که از تقوا برخیزد و هدفمند باشد و در مسیر رضایت حضرت حق‏‎ ‎‏قرار گیرد. نظم و سلسله مراتب عاملی است که همۀ اجزای ساختار نیروهای مسلح را به هم‏‎ ‎‏پیوند می دهد و قوای مسلح را در مسیر الی اللّه قوت می بخشد.‏

‏     نظم و سلسله مراتب از دیدگاه ایشان همان تعهد و مسئولیت پایین دست نسبت به‏‎ ‎‏بالادست و مسئولیت و تعهد بالادست به پایین دست است و در سایۀ برادری و رفاقت فی مابین‏‎ ‎‏بر این امر تأکید دارند و چنین نظمی را معنوی و اسلامی می دانند:‏

‏«‏حالا ارتش، اسلامی هستند وظایفشان با آن وقت که ارتش، ارتش طاغوتی بود فرق دارد.‎ ‎همان طوری که موظفند مراتب سلسله را حفظ کنند. بزرگترها، صاحب منصبها، افسرهای ارشد‎ ‎موظفند که با سایر طبقات به طور سلامت و به طور اسلامیت رفتار کنند. گمان نکنند سربازان که حالا‎ ‎که انقلاب شد ما باید اطاعت نکنیم. اسلام اطاعت فقیه را واجب دانسته است، و من امر می کنم به شما‎ ‎که اطاعت کنید از مافوقهای خود، و حفظ نظام را بکنید. و من سفارش می کنم به افسرها، افسرهای‎ ‎ارشد و دیگر افسرها که مراعات اسلامی خودشان را بکنند؛ با زیردستان همان کنند که پیغمبر اسلام‎ ‎با زیردستان می فرمود و امیرالمؤمنین ـ سلام اللّه علیه».‎[21]‎

‏    ‏‏اما از سوی دیگر دشمن با آگاهی از این نقطه ضعف ایجاد شده، اندیشۀ نفوذ در ارتش را در‏‎ ‎‏سر داشت تا ضربۀ نهایی را برای بی سامان کردن سازمان ارتش ِ تازه به ملت پیوسته وارد آورَد.‏‎ ‎‏اما هشدارهای دیگر امام که همان توجه دادن ارتشیان به ضرورت نظم و سلسله مراتب بود، این‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ح
‏بار هم توطئه دیگر دشمن را خنثی نمود:‏

‏«‏ارتش اگر نظم نداشته باشد ارتش نیست و شیاطین که ممکن است نفوذ کرده باشند هم در ارتش،‎ ‎هم در ژاندارمری و هم در سایر قوای انتظامی و غیرانتظامیه، آنها در هر جا به یک صورتی دامن‎ ‎می زنند به اینکه نظم را از ارتش و ژاندارمری و سایر قوای انتظامیه بگیرند و در باطن خود ارتش،‎ ‎هرج و مرج ایجاد کنند. اگر یک ارتشی با هرج و مرج بخواهد مواجه باشد و بپذیرد این هرج و مرج‎ ‎را، معنایش این است که ارتش نیست. هیچ امکان ندارد که او بتواند با یک قدرتی ـ هر چه هم‎ ‎‏[‏کم‏]‏باشد مقابله کند».‎[22]‎

‏ ‏

هدایت به سمت ارتش مکتبی 

‏در ارتش مکتبی، پایه و اساس ارتش اسلام، ایمان است نه سلاح. اگر ایمان تقویت شود، حجم‏‎ ‎‏مشکلات کاهش خواهد یافت، زیرا اساس نیروهای مسلح، خدامحوری، دین باوری و‏‎ ‎‏تکلیف گرایی است. ارتش مکتبی مؤیَّد به امدادهای الهی و عنایات غیبی خداوند است. هم باید‏‎ ‎‏اتکال بر او داشته باشند و هم برای رضای او تلاش کنند، لذا حضرت امام(س) می فرمایند: ‏

‏«‏از عنایات غیبی الهی غافل نباشید...  سعی کنید این عنایات الهی را برای خودتان و برای ملت‎ ‎حفظ کنید».‎[23]‎

‏    ‏‏حضرت امام(س) همواره خواهان جهت گیری ارتش به سمت مکتب و معنویت و‏‎ ‎‏تبدیل شدن به ارتشی اسلامی و فعلیت بخشیدن به ارتشی با مشخصه های دینی بودند تا‏‎ ‎‏لیاقت خدمتگزاری در راه خدا و خلق خدا را پیدا کند و برای کسب خشنودی و رضایت خداوند،‏‎ ‎‏خود و دیگران را تحت تربیت مکتب الهی قرار دهد. لذا ایشان می فرمایند:‏

‏«‏ارتش اسلام، ارتش هدایت است. سردارهای صدراسلام اساتید اخلاق بودند، کسانی بودند که‎ ‎مردم را در همان حالی هم که جنگ می کردند، هدایت می کردند... کوشش کنید که ارتش اسلامی‎ ‎باشید، نیروی اسلامی باشید، نیرویی باشید که بخواهید با این نیروی خودتان اشخاصی هم که‎ ‎خلاف می کنند اینها را تربیت کنید».‎[24]‎


کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ط
‏    ‏‏در هر مقطعی از تاریخ تا به امروز وقتی که نظامیان در خدمت طاغوتها قرار گرفتند به‏‎ ‎‏ملتهای خود و دیگران جفا کردند، یعنی خود نظامیان مایۀ انحراف و تباهی گردیدند. اگر نگاهی‏‎ ‎‏گذرا به بعضی از حکومتهای امروز دنیا بیفکنیم، جفای نظامیان بر ملت های خود ملموس‏‎ ‎‏است. لذا حضرت امام(س) با دادن صبغه مکتبی به ارتش، آن را تثبیت و بیمه کردند.‏

‏ ‏

یادمان شهید سید مرتضی آوینی

‏     در اواخر سال 1368 گروهی با عنوان جنگ و جهاد در مؤسسه تنظیم و نثر آثار امام‏‎ ‎‏خمینی(س) تشکیل گردید و به دعوت مسؤلین مؤسسه، شهید سید مرتضی آوینی برای‏‎ ‎‏همکاری با این گروه، مسؤلیت پذیرفت که تلاش ایشان بر سه پایه استوار بود:‏

‏     1. جمع آوری عناصر مورد نیاز گروه؛‏

‏     2. تبیین مبانی مبارزاتی و دفاعی حضرت امام بدون پیش داوری یا طرح قبلی؛‏

‏     3. مطابقت مفهوم جنگ و دفاع با سایر موضوعات، فرایض و اعتقادات دینی و عملی. ‏

‏     لذا این تلاش در کنار فعالیتهای دیگر ایشان؛ همچون روایت فتح، سراب و... حتی در بستر‏‎ ‎‏بیماری منقطع نگردید تا در پیمودن مسیر تکلیف در 20 فروردین 1372 عاشقانه به ملکوت‏‎ ‎‏حق پیوست و آسمانی گردید.‏

‏ ‏

ویژگیهای این مجموعه

‏این مجموعه در گروه جنگ و جهاد حوزه معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار‏‎ ‎‏امام خمینی(س) طی چهار مرحله استخراج و تنظیم شده، و مشتمل بر هشت فصل است:‏

‏     فصل اول: با عنوان ارتش شاهنشاهی؛‏

‏     فصل دوم: بیان ویژگیهای ارتش جمهوری اسلامی؛‏

‏     فصل سوم: پیرامون اهداف و مأموریتهای ارتش مکتبی؛‏

‏     فصل چهارم: ضرورت نظم در سازمان ارتش؛‏

‏     فصل پنجم: وظایف متقابل ارتش و مردم؛‏

‏     فصل ششم: نقش ارتش در انقلاب و جنگ تحمیلی؛‏


کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ی
‏     فصل هفتم: رهنمودها و هشدارها؛‏

‏     و فصل هشتم: به فرامین و انتصابات فرماندهان ارتش از سوی حضرت امام اختصاص دارد.‏

‏     این مجموعه با توجه به نکات ذیل تنظیم شده است:‏

‏     1. علاوه بر انتخاب عناوین و سرفصلهای مطالب این کتاب، برای هر یک از قطعات منتخب‏‎ ‎‏نیز جمله یا عنوانی در نظر گرفته شده است که عبارت آن دقیقاً عین عبارت حضرت امام نیست،‏‎ ‎‏هر چند کوشش شده است به تعابیر ایشان نزدیک باشد، بنابراین خوانندگان و محققان محترم‏‎ ‎‏باید توجه داشته باشند که عناوین مذکور از تنظیم کنندگان این مجموعه است و نباید به حضرت‏‎ ‎‏امام منتسب گردد.‏

‏     2. در تنظیم قطعات منتخب داخلی هر یک از فصول و عناوین فرعی ترتیب و توالی تاریخی‏‎ ‎‏صدور آنها از طرف حضرت امام ملاک بوده است، نه توالی منطقی مطالب.‏

‏     3. تاریخ صدور پیامها و سخنرانیهای حضرت امام مأخوذ از مجموعۀ ‏‏صحیفه امام‏‏، در ذیل هر‏‎ ‎‏قطعه ذکر شده است و مشخصات کامل مآخذ بر اساس شماره مسلسل ذکر شده در پایان هر‏‎ ‎‏قطعه، در انتهای کتاب آورده شده است.‏

‏     4. از آنجا که ترتیب و تفکیک موضوعات این مجموعه توسط خود حضرت امام صورت‏‎ ‎‏نگرفته است، به ناچار جمع آوری و تنظیم آنها به صورت فعلی دارای کاستیهایی اجتناب ناپذیر‏‎ ‎‏است که مسئولیت آن بر عهدۀ تنظیم کنندگان آن می باشد.‏

‏     در پایان لازم می دانیم از کلیه همکارانی که ما را در تدوین این مجموعه یاری داده اند از‏‎ ‎‏جمله برادر علی اصغر رحمتی سپاسگزاری نماییم.‏

‏ ‏

معاونت پژوهشی                               

‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س) ‏

‎ ‎

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ک

  • )) صحیفۀ امام؛ ج 17، ص 25.
  • )) همان؛ ج 6 ، ص 531 .
  • )) همان؛ ج 18، ص 79.
  • )) همان؛ ج 1، ص 198.
  • )) صحیفه امام؛ ج 3، ص 487.
  • )) همان؛ ج 5، ص 222.
  • )) هوشنگ مهدوی، عبدالرضا(نظارت)؛ انقلاب ایران به روایت رادیو بی.بی.سی؛ ص 318.
  • )) همان جا.
  • )) صحیفۀ امام؛ ج 12، ص 404.
  • )) همان؛ ج 16، ص 200.
  • )) همان؛ ص 203.
  • )) همان؛ ج 15، ص 511 .
  • )) همان؛ ج 7، ص 25.
  • )) همان؛ ج 5 ، ص 222.
  • )) همان؛ ج 16، ص 200.
  • )) صحیفه امام؛ ج 10، ص 325.
  • )) همان؛ ج 7، ص 439.
  • )) صحیفه امام؛ ج 14، ص 442ـ443.
  • )) همان؛ ص 441.
  • )) همان؛ ج 21، ص 432.
  • )) صحیفه امام؛ ج 10، ص 327.
  • )) صحیفه امام؛ ج 12، ص 407.
  • )) همان؛ ج 16، ص 202.
  • )) همان؛ ج 12، ص 506 ـ510.