فصل اول: ارتش شاهنشاهی

نداشتن پشتوانۀ مردمی

نداشتن پشتوانۀ مردمی

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

جدایی از ملت، دلیل تزلزل

‏در رژیمهای غیر توحیدی و غیر اسلامی، دولتها از ملت جدا هستند،‏‎ ‎‏ارتش از ملت جداست. و با جدا بودن ارتش از ملت و دولت از ملت و‏‎ ‎‏رژیمها از ملت، رژیمها متزلزل اند؛ نمی توانند استقلال خودشان را‏‎ ‎‏حفظ کنند؛ نمی توانند در مقابل اجانب پایدار باشند.(4)‏

19 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

جدایی از ملت، عامل شکست

‏عمدۀ شکستهایی که کشورها می خورند برای پوسیدگی است که از‏‎ ‎‏باطن خودشان پیدا می شود. ارتششان از آنها جدا می شود؛ ملت پشت‏‎ ‎‏به آنها می کند... .‏

‏     خرابیها مال این است که یک مملکتی قوای انتظامی اش را جدا‏‎ ‎‏کنند از ملت؛ ارتشش از ملت جدا باشد؛ به طوری که ملت وقتی که ارتش‏‎ ‎‏را ببیند از آن فرار کند؛ ارتش هم در ذهنش این باشد که باید سرکوبی‏‎ ‎‏کند ملت را! ژاندارمری اش هم همین طور. شهربانی اش هم همین طور.‏‎ ‎‏اداراتش هم همین طور. وقتی بنا شد که یک کشوری اینطور حالش شد‏‎ ‎‏که ملت علی'حده شدند و دولت با همۀ بساطش هم علی'حده، این‏‎ ‎‏دولت پشتیبان ندارد. ملت باید پشتیبان دولتها باشد. دولتی که‏‎ ‎‏پشتیبان ندارد شکست خواهد خورد.(5)‏

28 / 4 / 58

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 4

‏نداشتن پشتوانه مردمی موجب ناتوانی در مقاومت

‏ارتشی که ملت از آن ناراضی است، ارتشی که می بیند ملت پشت به او‏‎ ‎‏کرده، اگر یک دشمنی از آن طرف بیاید، پناهگاه دیگر ندارد این. این‏‎ ‎‏نمی تواند دیگر مقاومت کند.(6)‏

15 / 3 / 59

*  *  *

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 5