فصل چهارم: نظم و سازمان در ارتش

ضرورت وجود نظم و سلسله مراتب

ضرورت وجود نظم و سلسله مراتب 

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

نظم و سلسله مراتب عامل حفظ کشور

‏اگر بخواهند یک مملکتی محفوظ بماند، باید ارتش روی دیسیپلینی‏‎ ‎‏که دارد محفوظ بماند. روی آن نظمی که دارد، روی آن نظم رفتار کند.‏‎ ‎‏اگر بخواهد به هم بریزد و هر که ‏‏[‏‏بگوید‏‏]‏‏ «حالا من آزاد شده ام، نخیر‏‎ ‎‏زیر بار کسی نمی روم»! نه، این خلاف آن آزادی است که خدامی خواهد.‏‎ ‎‏آزادی در حدود ضوابط است. «من آزادم حالا، من آزادم سیلی بزنم به‏‎ ‎‏ایشان»؛ نه، آزاد نیستم. «من آزادم اطاعت از ـ مثلاً ـفرماندارم نکنم»؛‏‎ ‎‏نه، این آزادی نیست. در حدود قواعد و قوانین آزادیهست. یعنی شما‏‎ ‎‏دیگر از کسی الآن اینجا که نشسته اید نمی ترسید. اگر‏‎ ‎‏قبل از این بود، شما خوف این را داشته اید که از اینجا پایتان... جمع‏‎ ‎‏نمی توانستید بشوید. حالا اگر هم آمده بودید، خوف این را داشتید که از‏‎ ‎‏اینجا وقتی بروید بیرون، این ساواکی ها بیرون نباشند شما را بگیرند و‏‎ ‎‏ببرند! و بودند و می گرفتند و می بردند. این به این معنا ـ الحمدللّه ـ ما‏‎ ‎‏الآن آزادیم. لکن معنای آزادی این نیست که من هر کاری دلم بخواهد‏‎ ‎‏بکنم.(238)‏

9 / 1 / 58

*  *  *


کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 131

لزوم حفظ نظم و سلسله مراتب 

‏ارتش اسلامی باید با حفظ سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامی و‏‎ ‎‏اطاعت کامل زیردست از مافوق و رعایت کامل مافوق از زیردست، اداره‏‎ ‎‏شود. تخلف از این امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود.(239)‏

26 / 1 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

ضرورت ضابطه مند بودن ارتش 

‏من هم می دانم که ارتش تا سلسله مراتبش محفوظ نباشد و تا تحت یک‏‎ ‎‏ضابطه نباشد نمی شود به او ارتش گفت. ارتش که آن پایینتری از‏‎ ‎‏بالاتری اطاعت نکند این ارتش نمی تواند یک ارتشی باشد که دفاع بکند‏‎ ‎‏از مملکت.(240)‏

1 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مفهوم اطاعت در جامعۀ توحیدی 

‏جامعۀ توحیدی معنایش این است که در عین حالی که ـ فرض کنید ـ‏‎ ‎‏سرلشکر هست و دیگران باید از سرلشکر اطاعت بکنند و در عین حالی‏‎ ‎‏که سپهبد ـ فرض کنید اگر باشد ـ هست و در عین حالی که حکومت‏‎ ‎‏هست، همۀ اینها یک فکر داشته باشند. جامعۀ توحیدی معنایش این‏‎ ‎‏است که همه اینها به خدا فکر کنند؛ توجه به خدا داشته باشند نه هرج و‏‎ ‎‏مرج باشد. جامعۀ توحیدی اصل قابل وجود به آن معنا که می گویند‏‎ ‎‏نیست.(241)‏

4 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

برداشت غلط از جامعۀ توحیدی 

‏جامعه توحیدی! از آنها بپرسید جامعۀ توحیدی مقصودتان چیست؟‏‎ ‎‏مقصود این است که ما درجه دار و افسر و سرباز نمی خواهیم! همه مان‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 132

‏سرباز، اطاعت نمی خواهیم. وقتی که یک کسی فرمان بدهد هیچ کس‏‎ ‎‏نباید از او اطاعت کند. یا همه فرمان بده فرمانبر نداشته باشیم. یا همه‏‎ ‎‏فرمانبر، فرمانده نداشته باشیم. این کشور می شود؟ این مملکت‏‎ ‎‏می شود؟ این خیانت به ارتش نیست؟ این خیانت به اسلام نیست؟ اینها‏‎ ‎‏را به گوششان خواندند و یک شوراهایی درست کردند غلطی و به گوش‏‎ ‎‏اینها خواندند. می آیند در آنجا، درجه های خودشان را می کنند‏‎ ‎‏می دهند به افسر. می گویند تو درجه بده. این جز این است که یک‏‎ ‎‏مملکتی را به فساد بکشد. ما در این مملکت یک کاسب نمی خواهیم؟‏‎ ‎‏تاجر نمی خواهیم؟ فرش فروش نمی خواهیم؟ یک مملکت ما همه اش‏‎ ‎‏باید یکسان، و به قول آنها جامعۀ توحیدی که آنها می فهمند، جامعۀ‏‎ ‎‏توحیدی باشد که همه یک جور باشند. محصل دیگر نمی خواهیم برای‏‎ ‎‏اینکه اگر محصل رفت تحصیل کرد، خوب فرق می کند با دیگران.‏‎ ‎‏توحیدی نیست که این، یکی بالاتر، یکی پایین تر. آن کسی که با فکرش‏‎ ‎‏مثلاً یک کار بزرگی انجام می دهد، این با آن رعیتی که با عملش‏‎ ‎‏یک جریب زمین را درست می کند، اینها در یک جامعه های عالم یک‏‎ ‎‏جور هستند اینها؟ در جامعه های دنیا، آن کسی که طیاره را درست‏‎ ‎‏می کند با آن کسی که چاه می کند برای آب، اینها یک جورند در دنیا؟‏‎ ‎‏جامعه توحیدی نیست این که. آن یک کار دیگر می کند، این یک کار‏‎ ‎‏دیگر می کند. آن یک جور دیگر زندگی می کند، این یک جور دیگر.‏

‏     ‏‏اینها چی می گویند؟ کجای دنیا جامعه توحیدی هست که اینجا‏‎ ‎‏باشد؟ در شوروی دیگر رؤسا و مرئوسین نیستند؟ کرملین حکم‏‎ ‎‏نمی کند برای همه کشور خودش. سردارهای آنجا حکم نمی کنند.‏‎ ‎‏صاحب منصبهای آنها، همۀ اینها از زیر بارشان در می روند،‏‎ ‎‏درجه هاشان می کنند که جامعه توحیدی نیست. چین هم که همین‏‎ ‎‏طور است. کجای دنیا هست که سرباز همه باشند؛ هیچ صاحب منصب‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 133

‏نداشته باشند. یا همه صاحب منصب به یک درجه باشند. این چه غلطی‏‎ ‎‏است که در فکر اینها رفته. خیانت است این به اسلام. خیانت است این‏‎ ‎‏به کشور. خیانت است این به ارتش.(242)‏

4 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

حفظ سلسله مراتب، اساس نظام 

‏در ارتش هم همین طور.‏

‏     اگر همه سرباز باشند تا جامعۀ توحیدی به آن معنای غلطی که در‏‎ ‎‏اذهان انداختند باشد، یا همۀ آنها سرگرد باشند، یا همۀ آنها سرلشکر‏‎ ‎‏باشند مثلاً، آیا این ارتش می شود برای یک مملکتی یا هرج و مرج‏‎ ‎‏می شود؟ اساس ارتش، اساس ژاندارمری، اساس نظام در عالم، نه فقط‏‎ ‎‏در اینجا، در عالم از اوّلی که یک نظامی در عالم پیدا شده، اساس بر‏‎ ‎‏این بوده است که مراتب محفوظ باشد.(243)‏

7 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

بی نظمی، اساس پوسیدگی نظام 

‏کسی که حکومت را قبول ندارد، این هرج و مرج است. یک جامعۀ‏‎ ‎‏حیوانی است. این محتاج به سرپرست است.‏

‏     اینها نقشه می کشند که جوانهای ما را در ارتش وادار کنند به اینکه‏‎ ‎‏هرج و مرج ایجاد کنند. در ژاندارمری هم هرج و مرج ایجاد کنند. در‏‎ ‎‏پاسدارها هم هرج و مرج ایجاد کنند. در شهربانی هم هرج و مرج ایجاد‏‎ ‎‏کنند. قوای انتظامی ـ هرج و مرج ـ که ستون فقرات یک جامعه است به‏‎ ‎‏هرج و مرج کشیده بشود. یک مملکت هرج و مرج، محتاج به یک‏‎ ‎‏قَیّمند. یک مملکتی که در آن نظام نیست، در آن فرمانبرداری از‏‎ ‎‏بزرگترها نیست، همه برای خودشان بخواهند یک بساطی درست‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 134

‏کنند، معنایش پوسیدن یک جامعه است از داخل.(244)‏

7 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

عدم آگاهی صحیح از سلسله مراتب 

‏اگر یک جامعه ای ـ سلسله ـ ارتشش سلسله مراتب نداشته باشد آن‏‎ ‎‏ارتش، که منحرفین اینطور القا می کنند، می روند درجه شان را می کَنند‏‎ ‎‏که نه، نباید باشد، نمی فهمد اینکه درجه اش را می کَند چی است،‏‎ ‎‏چی می خواهند. ژاندارمری هم مثل آن بشود، شهربانی هم مثل آن‏‎ ‎‏بشود، پاسدارها هم آنطور بشوند، قوای انتظامی ما بپوسد، از بین بروند،‏‎ ‎‏اینکه باید حفاظت یک کشوری را بکند، این از بین برود.(245)‏

7 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

نظم، عین جامعۀ توحیدی است 

‏حالا همان نقشه را می خواهد درست کند که این مملکت و این افراد‏‎ ‎‏مملکت زود است برایشان آزادی. زود است برایشان که کارشان دست‏‎ ‎‏خودشان باشد. شاهدش این است که در ارتشش می روند درجه ها را‏‎ ‎‏می کَنند که ما نمی خواهیم. ما یک جامعۀ توحیدی می خواهیم. کدام‏‎ ‎‏اسلام گفته جامعۀ توحیدی به این معنا. اسلام می گوید نظم امور باید‏‎ ‎‏بشود. نظم امور با درجات است. نمی شود همین طوری. تو از برای‏‎ ‎‏خودت، من برای خودم. من برای خودم که جامعۀ توحیدی نمی شود.‏‎ ‎‏این ضد جامعۀ توحیدی است. اینکه نظم تو کار نباشد ضد جامعۀ‏‎ ‎‏توحیدی است. اگر بدن انسان این نظم را نداشت و این اطاعت مادون از‏‎ ‎‏مافوق را نداشت تمامش به هم می خورد. اگر مغز حکم می کرد دست‏‎ ‎‏اطاعت نمی کرد، به هم می خورد اوضاعش.‏

‏     این برای این است که به دنیا بفهمانند امروزی که ما در مقابل قدرتها‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 135

‏ایستاده ایم، قدرتمندها به دنیا بفهمانند که این جامعه قابل نیست از‏‎ ‎‏برای اینکه خودش را اداره کند. این نظامش دارد به هم می خورد و‏‎ ‎‏خورده است. این بازارش هم دارد به هم می خورد. این کشتش هم دارد‏‎ ‎‏به هم می خورد. این محتاج به این است که یک قیّمی بالای سرش‏‎ ‎‏باشد، آن قَیم کار را اداره کند. یک نفر آدم را بگذارند بالای سرِ ما و پیش‏‎ ‎‏دنیا حجت داشته باشند به اینکه خوب، ما این وحشیها را خواستیم‏‎ ‎‏مهارشان بکنیم.(246)‏

7 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

نظم، ضرورت جامعه است 

‏آنهایی که به خورد جوانها می دهند، جوانهای ما می دهند که جامعۀ‏‎ ‎‏توحیدی می خواهیم، پس نه افسری و نه درجه داری و نه چیزی، همۀ‏‎ ‎‏ما سرباز باشیم، کی از کی اطاعت کند. چه وقت می توانید وحدت پیدا‏‎ ‎‏کنید. هر کدام اینها مثل آن، انسجام از کجا پیدا بشود. وقتی نظم نباشد،‏‎ ‎‏وقتی هر کسی برای خودش علی'حده باشد و سرخود باشد، انسجام پیدا‏‎ ‎‏نمی شود... حضرت امیر در دستوری که می دهد می گوید امورتان را نظم‏‎ ‎‏بدهید. نظم همین است. نظام همین است. همۀ جامعه باید نظم داشته‏‎ ‎‏باشند. انحصار به ژاندارمری و انحصار به ارتش و اینها نیست. همۀ‏‎ ‎‏جامعه نظم لازم دارد. اگر نظم از کار برداشته بشود جامعه از بین می رود.‏‎ ‎‏حفظ نظام، یکی از واجبات شرعیه و عقلیه است که نظام باید محفوظ‏‎ ‎‏باشد. آنهایی که می گویند نظام به این معنا نمی خواهیم و همه مان‏‎ ‎‏یکجور و همه مان بدون اینکه یک ضابطه ای در کار باشد عمل بکنیم،‏‎ ‎‏خلاف قرآن دارند عمل می کنند. خلاف اسلام دارند عمل می کنند.‏‎ ‎‏خلاف مصالح مملکتشان دارند عمل می کنند. آنها در خارج‏‎ ‎‏نشسته اند و می خندند به ما که اینها را ما بازی دادیم. خودشان را‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 136

‏به جان هم انداختیم.(247)‏

9 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

لزوم اطاعت از مافوق

‏این نظام توحیدی است. معنی نظام توحیدی این نیست که هیچ چیز‏‎ ‎‏[‏‏نباشد و‏‏]‏‏ هرج و مرج است. درجه دار اطاعت از افسر نکند و سرباز هم‏‎ ‎‏اطاعت از درجه دار و از افسر نکند. و شهربانی هم هرج و مرج باشد. از‏‎ ‎‏رئیس شهربانی اش هیچ کس اطاعت نکند.(248)‏

15 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

آشفتگی عامل تضعیف توان دفاعی

‏از داخل غفلت نکنید و از وسوسه هایی که در داخل واقع می شود، در‏‎ ‎‏داخل ـ مثلاً ـ پادگانها، در داخل ارتش و ژاندارمری، که مانع می شود از‏‎ ‎‏اینکه یک نظم صحیحی در کار باشد، از این بترسید، از اینکه بین خود‏‎ ‎‏ارتش اختلاف باشد و آن بگوید: صاحب منصب اوست، این بگوید: او،‏‎ ‎‏وآن بگوید: او، که هرج و مرج درست بشود. از این بترسید که یک ارتش را‏‎ ‎‏متزلزل می کند، نظام از دست گرفته می شود.‏

‏     ارتش اگر نظم نداشته باشد ارتش نیست و شیاطین که ممکن است‏‎ ‎‏نفوذ کرده باشند هم در ارتش، هم در ژاندارمری و هم در سایر قوای‏‎ ‎‏انتظامی و غیر انتظامیه، آنها در هر جا به یک صورتی دامن می زنند به‏‎ ‎‏اینکه نظم را از ارتش و ژاندارمری و سایر قوای انتظامیه بگیرند و در‏‎ ‎‏باطن خود ارتش، هرج و مرج ایجاد کنند. اگر یک ارتشی با هرج و مرج‏‎ ‎‏بخواهد مواجه باشد و بپذیرد این هرج و مرج را، معنایش این است که‏‎ ‎‏ارتش نیست. هیچ امکان ندارد که او بتواند با یک قدرتی ـ هر چه هم‏‎ ‎‏[‏‏کم‏‏]‏‏ باشد ـ مقابله کند. اگر نتواند ارتش خودش را اصلاح کند و قدرت‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 137

‏خودش را و پیوند خودش را و نظمی که در باطن باید باشد، این را ایجاد‏‎ ‎‏بکند، این نمی تواند در مقابل غیر ـ هر غیری باشد ـ مقاومت کند.(249)‏

15 / 3 / 59

*  *  *

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 138