فصل چهارم: نظم و سازمان در ارتش

مفهوم سلسله مراتب

مفهوم سلسله مراتب 

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

عطوفت رؤسا و اطاعت سربازان 

‏صاحب منصبها نسبت به سربازها رحمت داشته باشند، عطوفت داشته‏‎ ‎‏باشند و سربازها از آنها با حفظ سلسله مراتب اطاعت کنند.(250)‏

2 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

لزوم اطاعت، نفی ظلم

‏در عالم از اوّلی که یک نظامی در عالم پیدا شده، اساس بر این بوده است‏‎ ‎‏که مراتب محفوظ باشد. فرق مابین دولت اسلامی و غیراسلامی این‏‎ ‎‏است که ظلم نشود از بالا به پایین. نه، فرمان داده نشود، اطاعت باید‏‎ ‎‏بشود، ظلم نباید بشود. در زمان رسول الله هم، همه مطیع‏‎ ‎‏رسول الله بودند و او فرمانفرما بود، اما از طرف ایشان ظلم به کسی‏‎ ‎‏نمی شد. در زمان حضرت امیر هم، حضرت امیر امر می کرد و همه‏‎ ‎‏اطاعت می کردند. مالک اشتر هم در آنجایی که حکمفرما بود امر‏‎ ‎‏می کرد و همه مکلف به اجرا بودند، لکن از طرف مالک اشتر ظلم به‏‎ ‎‏کسی نمی شد.(251)‏

7 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

محبت مافوق و اطاعت زیردست 

‏شماها برادر هستید، بتوانند برادری کنند. برادری در این مقصد این‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 138

‏است که پشت به پشت هم بدهند و همه پشتیبان هم باشند برای‏‎ ‎‏پیشبرد مقصد. پشتیبان هم بودن این است که این نظم را ملاحظه‏‎ ‎‏بکنند. این درجاتی که ارتش دارد و روی آن نظم پیدا کرده، درجاتی که‏‎ ‎‏ژاندارمری دارد و روی آن نظامی است و هکذا سایرین و هکذا همۀ‏‎ ‎‏مردم، باید اینها برادر باشند. یعنی محبت برادری به هم داشته باشند. و‏‎ ‎‏همه پشتیبان هم باشند برای آن مقصد. برای اینکه پیش ببرند، برای‏‎ ‎‏اینکه نجات بدهند ملت خودشان را. این برادری اقتضا می کند که چون‏‎ ‎‏روی این مقصد است که باید پیش ببرند، اقتضا می کند که این برادر‏‎ ‎‏کوچک از آن برادر بزرگ اطاعت کند در این مقصد، آن برادر بزرگ هم به‏‎ ‎‏این برادر کوچک محبت کند برای این مقصد. آن رئیس باید برادر اینها‏‎ ‎‏باشد در پیشبرد مقصد، و فرمان بدهد؛ فرمانی که برادر بزرگ به برادر‏‎ ‎‏کوچک می دهد که همۀ آن رحمت است. این پایین دست، ردۀ پایین‏‎ ‎‏به حسب نظام، اطاعت باید بکند از آن، و الاّ برادری نکرده است. ‏

‏     ‏‏همه هم مقصد واحد است. همۀ مقصد واحد جامعه اگر بنا شد‏‎ ‎‏اینطور باشد این جامعه توحیدی می شود؛ یعنی، توحید در مقصد. اگر‏‎ ‎‏ما یک جامعۀ توحیدی پیدا بکنیم، یعنی اینطور باشد که هر کدام در‏‎ ‎‏محل خود، کار خودشان را انجام بدهند برای آن مقصد. شمایی که در‏‎ ‎‏ژاندارمری هستید کار ژاندارمری را به همان نظم که در آنجا مقرر است‏‎ ‎‏انجام بدهید برای مقصد واحد و آن حفظ کشورتان. آنها هم که در ارتش‏‎ ‎‏هستند آنها هم نظم خودشان را حفظ بکنند برای همان مقصد. ماها‏‎ ‎‏هم که طلبه هستیم نظم خودمان را حفظ کنیم برای آن مقصد. آنها هم‏‎ ‎‏که اداری هستند، و آنها هم که در رأس کار هستند، و آنها هم در پایین‏‎ ‎‏هستند و بالا، همه حفظ بکنند همۀ جهات را برای یک مقصد. همه‏‎ ‎‏مقصدشان این باشد. انسجام پیدا بکنند. یعنی روی مقصد والاّ‏‎ ‎‏انسجام که معنای آن این نیست که ما دو تا به هم بچسبیم. معنای آن‏

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 139

‏این است که ما همه با هم یک مقصد داریم و روی آن مقصد راه برویم.‏‎ ‎‏اگر اینطور شد، جامعۀ توحیدی است و اگر، بنا شد که نظم را از دست‏‎ ‎‏بدهیم، جامعه از توحیدیت بیرون می رود. اگر شما از بالا اطاعت‏‎ ‎‏نکنید، بالا به شما تعدی بکند، من از بالاترم اطاعت نکنم، بالاتر به من‏‎ ‎‏تعدی بکند، این انسجام از بین می رود. این جامعۀ توحیدی از بین‏‎ ‎‏می رود. جامعۀ توحیدی این است که همه کار خودشان را انجام بدهند‏‎ ‎‏روی نظام و همه هم مقصدشان یکی باشد. این جامعۀ توحیدی‏‎ ‎‏است.(252)‏

9 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

بی نظمی عامل هرج و مرج

‏اگر چنانچه پایین و بالایی نباشد و همه خودسر باشند. پایین و بالا‏‎ ‎‏نبودن معنای خودسری است. نظم نبودن معنای خودسری است.‏‎ ‎‏خودسری منافی با جامعۀ توحیدی است. اطاعت نکردن مخالف با‏‎ ‎‏جامعۀ توحیدی است.(253)‏

9 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مفهوم نظام شیطانی 

‏آن نظامی که پایین از بالا اطاعت نمی کند، بالا به پایین ظلم می کند، این‏‎ ‎‏توحیدی نیست، این نظام شیطانی است نه نظام الهی. نظام الهی باید‏‎ ‎‏همۀ جهاتش محفوظ باشد، لکن همه متوجه به خدا. ارتشش پایین از‏‎ ‎‏بالا خدمت بکند، اطاعت بکند. بالا به پایین محبت بکند و ظلم نکند و‏‎ ‎‏همه برای خدا باشد.(254)‏

15 / 10 / 58

*  *  *


کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 140

اطاعت از مافوق حکم اسلام است 

‏اطاعت از یک فرماندهی که فرمانده اسلام است، واجب است به حسب‏‎ ‎‏حکم اسلام؛ تخلّف حرام است... اگر بنا باشد درجه های بالا، البته آنهایی‏‎ ‎‏که ان شاءالله ، اسلامی هستند و می شوند، اینها از آنها اطاعت نکرد‏‏[‏‏ند‏‏]‏‎ ‎‏و از فرماندۀ کل قوا اطاعت نکرد‏‏[‏‏ند‏‏]‏‏، اگر بنا شد یک همچو چیزی باشد،‏‎ ‎‏هیچ وقت نمی تواند ارتش، ارتش باشد. زمان حضرت امیر هم‏‎ ‎‏اطاعت واجب بود بر ارتش نسبت به فرماندار. حکم اسلام است. البته‏‎ ‎‏فرماندار هم باید با نظر طاغوتی نگاه نکند به آنها، با نظر عطوفت،‏‎ ‎‏مهربان باشد...‏

‏     خیال نکنند که اطاعت از مافوق طاغوتی است. خیر، اطاعت از‏‎ ‎‏مافوق در جمهوری اسلامی و در لشکر اسلام، حکم اسلام است، حکم‏‎ ‎‏خداست. اطاعت از فرماندهان، که به یک تعبیر «اولی الامر» هستند، این‏‎ ‎‏در قرآن واجب شمرده می شود و واجب است این.(255)‏

15 / 3 / 59

*  *  *

‎ ‎

کتابارتش از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 141