اهمیت و ضرورت تربیت
انسان میان دو بی نهایت
انسان محدود نیست؛ یعنی انسان در طرف سعادت و در طرف فضیلت غیر محدود است. می رسد تا آنجایی که تمام صفاتش الهی می شود؛ یعنی نظر می کند نظرِ الهی؛ دستش را دراز می کند دست الهی وَ ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَلکنَ الله رَمی دست، دست خداست. تو انداختی (رَمَیْتَ) لکن ما رمیت ـ ان الله رمی. آنهایی که با تو بیعت کردند، اِنَّما یُبایِعوُنَ الله انسان در طرف کمال به آنجا می رسد که «یَدُالله » می شود، «عَیْنُ الله » می شود، «اُذُنُ الله » می شود. در طرف کمال اینطوری است، غیر محدود است. در طرف نقص هم، در طرف شقاوت هم غیر محدود است: الله ُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النورِ؛ وَالذینَ کفرُوا اَوْلِیاءهُمُ الطاغُوتُ یُخرِجُونَهمْ مِنَ النّورِ اِلی الظُّلَماتِ «الی الظلمات» ـ همۀ مراتب ظلمت نه «الی ظلمة»؛ همۀ مراتب ظلمات. در طرف آنجا که «نور» می گوید، برای اینکه نور وحدت دارد و کاملترین نورْ نور واحد است؛ در این طرف اقسام مختلفه است از ظلمت.(244)
17 / 10 / 57
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 331
انسان، قابل ترقی
انسانها را که ابتدائاً یک موجود ضعیف ناقص هست، لکن قابل این است که ترقی کند، انسان را مترقی کند. ابعاد انسان، ابعاد همۀ عالم است و اسلام برای تربیت انسان در همۀ ابعاد است.(245)
21 / 3 / 59
* * *
انسان موجودی تربیت پذیر
و قرآن برای همین آمده است و اسلام برای همین آمده است که تربیت کند انسانها را که اگر تربیت برایشان نباشد، از همۀ حیوانات درنده تر [و] موذیتر است. انسان یک همچه موجودی است که اگر در تحت تربیت واقع نشود، هیچ حیوانی در عالَم، هیچ موجودی در عالَم به خطرناکی این موجود نیست و به موذیگری این موجود نیست. همۀ انبیا که آمدند، برای تربیت این موجودند که اگر سرخود باشد عالَم را به هم می زند، و مع الأسف انبیا هم موفق نشدند به اینکه مأموریت خودشان را تحقق بدهند.(246)
21 / 3 / 59
* * *
قابلیتهای کودک برای انسان و شیطان شدن
این بچه های کوچک که در دست معلمین درجۀ پایین باصطلاح، درجه ای که از حیث کلاس پایینتر است، این بچه ها لایق این هستند که یک انسان بشوند، لایق این هستند که یک انسان به تمام معنا بشوند؛ و لایق این هستند، قابل این هستند که یک شیطان بشوند، یک حیوان بشوند.
تربیت است که این طفل را یا به راه انسانیت وا می دارد، یا به راه حیوانیت.(247)
10 / 11 / 59
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 332
انسان مربّای خدا یا شیطان
الله ُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إلَی النُّورِ و الَّذِینَ کَفَرُوا أَولِیَاؤُهُم الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إلَی الظُّلُمَاتِ. این دو، این دو جنبه است؛ این دو جبهه است: جبهۀ طاغوت و جبهۀ الله . جبهۀ الله را که توجه به خدا دارند و ایمان به خدا دارند، خدای تبارک و تعالی آنها را از همۀ ظلمتها، از تمام ظلمتها، اخراج می کند و به نور می رساند. آن نور، نورِ خودِ حق است. اینکه نور است، الله ُ نورُ السَّمواتِ والأَرضِ از همۀ ظلمتها، که ماعدای الله است، آنها را خارج می کند، و به نور می رساند، و به الله می رساند. طاغوت مردم را از نور خارج می کند و به ظلمات می رساند: ظُلُمَاتٌ بَعضُهَا فَوقَ بَعضٍ این دو راه است: راه انبیا، و راه طاغوت. راه انبیا راه خداست؛ و خدا ولی است و خدا فاعل است؛ و به دست خدا انسان تربیت می شود؛ و راه طاغوت راه شیطان است، که شیطان مربی انسان است.(248)
3 / 4 / 58
* * *
غلبه قوه الهی بر شیطانی
انسان اگر غفلت کند قوایش قوای شیطانی است. چشمش هم شیطانی است. دستش هم شیطانی است. دیگر آنطوری که هست. لکن اگر تربیت کند خودش را همه الهی می شود. همۀ قوای شما قوۀ الهی می شود و قوۀ الهی غلبه خواهد کرد.(249)
28 / 1 / 59
* * *
اثر تربیت در انسان
ما باید توجه به این معنا داشته باشیم که موجودی هستیم که اگر خود رو بار بیاییم؛ بدترین موجودات و منحطترین موجودات هستیم. و چنانچه تحت تربیت واقع بشویم و صراط مستقیم را طی
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 333
بکنیم، می رسیم به آنجا که نمی توانیم فکرش را بکنیم؛ آنجایی که بحر عظمت است، بحر کبریایی است.(250)
7 / 12 / 59
* * *
ولادت انسانیت در پرتو تربیت
بدان که نفس انسانی گر چه به یک معنی، که اکنون ذکر آن از مقصود ما خارج است، مفطور بر توحید بلکه جمیع عقاید حقه است ولی از اول ولادت آن در این نشئه و قدم گذاشتن در این عالَم، با تمایلات نفسانیه و شهوات حیوانیه نشو و نما کند؛ مگر کسی که مؤیَّد من عندالله باشد و حافظ قدسی داشته باشد. و آن چون از نوادِر وجود است، جزو حساب ما نیاید؛ ما متعرض حال نوع هستیم.
و در مقام خود مبرهن است که انسان در اول پیدایش، پس از طی منازلی، حیوان ضعیفی است که جز به قابلیت انسانیّتْ امتیازی از سایر حیوانات ندارد. و آن قابلیّتْ میزان انسانیت فعلیه نیست.
پس، انسان حیوانی بالفعل است در ابتدای ورود در این عالم؛ و در تحت هیچ میزان جز شریعت حیوانات، که ادارۀ شهوت و غضب است، نیست. و چون این اعجوبۀ دهر ذات جامع یا قابل جمعی است، از این جهت برای ادارۀ آن دو قوّه صفات شیطانی را از قبیل کذب و خدیعه و نفاق و نمیمه و سایر شیطنتهای دیگر نیز به کار می برد؛ و با همین سه قوّه، که اصول مفسدات و مهلکات است، ترقی کند؛ و اینها نیز در او نموّ و ترقی روزافزون نمایند. و اگر در تحت تأثیر مربی و معلمی واقع نشود، پس از رسیدن بحد رشد و بلوغ یک حیوان عجیب و غریبی شود که در هر یک از شئون مذکوره گوی سبقت از سایر حیوانات و شیاطین ببرد، و از همه قویتر و کاملتر در مقام حیوانیت و شیطنت شود. و اگر بر همین حال روزگار بر او بگذرد، و جز تبعیت
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 334
هوایِ نفس در شئون ثلاثه نکند، هیچیک از معارف الهیه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه در او بروز نکند؛ بلکه جمیع انوار فطریۀ او نیز خاموش گردد.
پس، تمام مراتب حق که از این سه مقام که ذکر شد، یعنی معارف الهیه و اخلاق و ملکات فاضله و اعمال صالحه، خارج نیست، زیر پای هواهای نفسانیه پایمال گردد، و متابعت از تمایلات نفسانیه و ملایمات حیوانیه نگذارد در او حق به هیچیک از مراتب جلوه کند، و کدورت و ظلمت هوای نفس تمام انوار عقل و ایمان را خاموش کند، و ولادت ثانویه، که ولادت انسانیه است، از برای او رخ ندهد؛ و در همان حال بماند و ممنوع و مصدود از حق و حقیقت شود تا آنکه از این عالم با همین حال رحلت کند. و در آن عالَم، که کشف سریره شود، خود را جز حیوان یا شیطانی نیابد، و از انسان و انسانیت اصلاً یادی نکند؛ و در آن حال در ظلمتها و عذابها و وحشتهای بی پایان بماند تا خدای تعالی چه خواهد.
پس، این حالِ تبعیت کامل است از هوای نفس، که منع کامل کند از حق. و از این جا می توان فهمید که میزان باز ماندن از حق متابعت هوای نفس است؛ و مقدار بازماندن نیز متقدر شود به مقدار تبعیت. مثلاً اگر به واسطۀ تعلیم انبیا و تربیت علما و مربیان، مملکت انسانیت این انسان کذایی، که در اوّل ولادت با آن سه قوّه هماغوش بود و با ترقی و تکامل او آنها نیز ترقی و تکامل می کردند، در تحت تأثیر تربیت واقع شد، و کم کم تسلیم قوّۀ مربیۀ انبیا و اولیا، علیهم السلام، گردید، ممکن است چیزی بر او نگذرد جز آنکه قوّۀ کاملۀ انسانیه، که در او به طریق استعداد و قابلیت ودیعه گذاشته شده بود، فعلیت پیدا کند و ظهور نماید و تمام شئون و قوای مملکت برگردد به شأن انسانیت. شیطان ایمان آورد به دستش؛ چنانچه در دست رسول اکرم،
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 335
صلّی الله علیه و آله، ایمان آورد، فرمود: إنَّ شَیْطانی آمَنَ بِیَدی. «شیطان من به دست من ایمان آورد.» و مقام حیوانیت او تسلیم مقام انسانیتش شود، به طوری که مرکب مرتاض راهوار عالم کمال و ترقی و براق آسمان پیمای راه آخرت شود و ابداً سر خودی نکند و چموشی ننماید. و بعد از تسلیم شدن شهوت و غضب به مقام عدل و شرع، عدالت در مملکت بروز کند و حکومت عادلۀ حقه تشکیل شود که کارکن در آن و حکمفرمای در آن حق و قوانین حقه باشد، و قدمی بر خلاف حق در آن گذاشته نشود و بکلی از باطل و جور عاری و بری گردد.(251)
* * *
سود و زیان بر پایۀ تربیت
تمام کتب انبیا ـ خصوصاً کتاب مقدس قرآن کریم ـ کوشش دارند به اینکه این انسان را تربیت کنند. برای اینکه با تربیت انسان، عالَم اصلاح می شود. آن قدر که انسان غیر تربیت شده مضر است به جوامع، هیچ شیطانی و هیچ حیوانی و هیچ موجودی آن قدر مضر نیست. و آن قدر که انسان تربیت شده مفید است برای جوامع، هیچ ملائکه ای و هیچ موجودی آن قدر مفید نیست. اساس عالم بر تربیت انسان است.(252)
7 / 12 / 59
* * *
چیرگی شیطان بر روح و باطن انسان
انسان یک موجودی است که چنانچه مهار نشود و سر خود بار بیاید و یک علف هرزه ای باشد و تحت تربیت واقع نشود، هرچه بزرگتر بشود به حسب سال و بلند پایه تر بشود به حسب مقام، آن جهات
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 336
روحی تنزل می کند و آن معنویات تحت سلطۀ شیطان، شیطان بزرگ ـ که همان شیطان نفس است ـ واقع می شود.(253)
7 / 12 / 59
* * *
رشد دیکتاتوری در اثر تربیت فاسد
هیچ چیز، هیچ صفتی در انسان از آن وقتی که متولد شده است، این صفاتی که بعدها بروز می کند، آن وقت نبوده. هیچ فردی از افراد انسان، ـ مگر آنهایی که [از] خدای تبارک و تعالی [هستند] مثل انبیا ـ اول که متولد شدند عالِم نبودند. بعد برای مجاهدت خودشان کم کم تحصیل کردند، و هر کسی یک علمی را انتخاب کرد. دیکتاتوری هم از آن اموری است که بچه وقتی متولد شد دیکتاتور نیست. وقتی هم که بزرگ می شود کم کم، آن طور نیست که آن دیکتاتوریهای بزرگ را داشته باشد. لکن با تربیتهای اعوجاجی، در همان محیط کوچکی که خودش دارد، کم کم دیکتاتوری در او ظهور می کند. اگر تربیت صحیح باشد برای این بچه، آن دیکتاتوریش رو به ضعف می رود. و اگر تربیت فاسد باشد، آن دیکتاتوری که کم بود رشد می کند.(254)
24 / 11 / 59
* * *
نیاز انسان به علم و تربیت
این طور نباشد که شما که آنها را تعلیم می دهید و ان شاء الله ، موفق خواهید بود، غفلت [کنید] از تربیت؛ از این غفلت نکنید. محتاج است انسان به موعظه، محتاج است انسان به تربیت؛ تا آخر عمر احتیاج دارد. علم را با تربیت [همراه کنید ]اینها دو بالی است که انسان با آن می تواند سیر بکند الی الله تعالی.(255)
5 / 10 / 61
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 337
تأثیر جهات معنوی بر جهات مادی
اگر بخواهید که آیندۀ کشور شما یک آیندۀ نورانی باشد، تربیت کنید اینهایی که وارد در حوزه ها هستند، یا در آنجایی که درس می گویید وارد می شوند، تربیتشان کنید به یک تربیتی که از این عالم هجرت کنند، توجه به ماورای اینجا بکنند، روحانی باشند؛ یعنی روح باشند، یعنی توجه به ماورای طبیعت داشته باشند. از اول قدمها که برداشته می شود، برای آن طرف برداشته بشود، وقتی این طور شد، اینجا هم درست می شود. آن کسی که جهات معنوی خودش را تقویت کرد، آن کس در جهات طبیعی هم قوی می شود. مَثَل، مَثَلِ انبیاست و اولیا، با همۀ آن معنویات.(256)
5 / 6 / 64
* * *
نیاز به تربیت در دو جنبه مادی و معنوی
انسانها در جنبه های معنوی یک نحو تعلیمات دارند، و در جنبه های ظاهری و مادی یک نحو دیگر. و اگر این دو تا با هم جمع بشوند، یک انسان به تمام معنا به وجود خواهد آمد. من از این خوشحالم که کسانی جهت معنوی را تقویت می کنند و اشخاصی هم جهت مادی را؛ و امید است هر دو آنها، دو جنبۀ مادی و معنوی را جمع بکنند. شما معلمان محترم و آقایان ورزشکاران عزیز اگر این دو جنبه را تقویت کنید، و همچنین در همۀ قشرهای کشور اگر این دو جنبه تقویت بشود: جنبۀ معنوی با آن تعلیمات معنوی که اسلام آورده است و جنبه های مادی با آن طرزهایی که لازم است، این ملت سعادتمند می شود.(257)
30 / 3 / 58
* * *
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 338
تربیت جهت بندگی در بچه ها
شما اگر بتوانید این بچه ها را تربیت کنید به طوری که از اول بار بیایند به اینکه خداخواه باشند، توجه به خدا داشته باشند، شما اگر عبودیت الله را و پیوند با خدا را به این بچه ها تزریق کنید، و بچه ها زود قبول می کنند امر را، اگر عبودیت خدا را به اینها و تربیت الهی را و آنکه هر چه هست از اوست به اینها القا کنید، و آنها بپذیرند، خدمت کردید به این جامعه.(258)
10 / 11 / 59
* * *
کتاباخلاق: انسان شناسی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 339