فصل اول آشنایی پیوند با عشق و عاطفه

ظاهر شدن نامنظمی های قلبی و آغاز حادثه قلبی جدید

 ظاهر شدن نامنظمی‌های قلبی و آغاز حادثه قلبی جدید

‏در این لحظات حضرت امام احساس بدی داشتند، در قفسه صدری‏‎ ‎‏احساس فشار می‌کردند و مبتلا به تنگی نفس و سقوط فشار خون شده بودند که‏‎ ‎‏وضع وخیمی را نشان می‌داد. در این لحظه تصمیم گرفتم قاطعانه‌تر برخورد کنم، ‏‎ ‎‏دستور دادم همه و حتی رئیس بیمارستان و پرستاران از اتاق حضرت امام خارج شوند‏‎ ‎‏و بلند تذکر دادم مسئول طبی و طبیب امام من هستم و همه گونه مسئولیت نیز به‏‎ ‎‏عهده من است. سرم محتوی گزیلوکاثین را قطع کردم و اجازه ندادم داروی دیگری‏‎ ‎‏تجویز شود (رئیس بیمارستان خواهان تجویز مرفین بود که تجویز آن برای حضرت‏‎ ‎‏امام در آن لحظه کاملاً بی مورد حتی مضر بود) و منتظر ماندم با گذشت چند دقیقه‏‎ ‎‏اثر دارو از بین برود و خنثی شود. بعد از چند دقیقه فشار حضرت امام بحال طبیعی‏‎ ‎‏بازگشت و وضع تنفس طبیعی شد و احساس سنگینی قفسه صدری از بین رفت.‏‎ ‎‏بعد از این حادثه هولناک جلسه مشاوره‌ای تشکیل شد و اطبا و مسئولین مملکتی و‏‎ ‎‏خانواده و اجتماعی گردهم جمع شدیم و موضوع را مجدداً مورد بررسی قرار دادیم.‏‎ ‎‏عوارض مصرف گزیلوکائین بمقدار بیش از حد مورد احتیاج می‌تواند تابلوی‏‎ ‎‏کلینیکی فوق را ایجاد کند و درمان آن قطع مصرف گزیلوکائین است.‏

‏حضرت امام خمینی بعد از این حادثه به حاج احمد آقا گفته بودند:‏

‏«بودن در این دنیا یا رفتن به دنیای دیگر برایم تفاوتی ندارد، ولی راجع به‏‎ ‎‏انقلاب کارهایی باید انجام دهم که مانده است.»‏

‏در زمانی که فشار خون حضرت امام سقوط کرده بود و تنفس ایشان بسختی‏‎ ‎‏انجام می‌شد و درد قفسه صدری داشتند، ایشان به آرامی در روی تخت دراز کشیده‏‎ ‎‏بودند و نگرانی و اضطرابی در رخساره ایشان آشکار نبود. در این روز بود که حاج‏‎ ‎

کتابطبیب دلهاصفحه 79
‏احمد آقا دستور دادند که مسئولیت جوابگوئی و مصاحبه‌های مربوط بحال امام به‏‎ ‎‏عهده اینجانب است و فرد دیگری حق صحبت راجع به حال امام را ندارد.‏

‏به همین دلیل هر روز صبح قبل از ساعت 8 از رادیو و تلویزیون تماس‏‎ ‎‏مستقیم تلفنی گرفته می‌شد و هر روز از حال امام جویا می‌شدند و صحبتهای‏‎ ‎‏اینجانب را در اخبار ساعت 8 پخش می‌کردند که این مصاحبه‌ها تا حدود 40‏‎ ‎‏روزی که حضرت امام در بیمارستان قلب تشریف داشتند ادامه داشت.‏

‏در تاریخ 5 / 11 / 58 حال حضرت امام خوب شد و درد قفسه صدری‏‎ ‎‏نداشتند و فشار خون وضع طبیعی داشت. اکثراً در حال استراحت در تخت و گاهی‏‎ ‎‏با نزدیکان و آشنایان مشغول صحبت بودند. ملاقاتها حتی‌المقدور محدود و گاهی ممنوع بود.‏

‏طبق تصمیم گرفته شده غذای حضرت امام از خارج بیمارستان وارد می‌شد.‏‎ ‎‏دو روز اول افتخار آن به اینجانب داده شد که در منزل پدر خانم جناب آقای‏‎ ‎‏سرهنگ «مهندس صدف روز» تهیه و به بیمارستان آورده می‌شد. و بعدها بعلت آنکه‏‎ ‎‏نوع غذای حضرت امام و طرق طبخ را نزدیکان بهتر می‌دانستند توسط خانواده آقای‏‎ ‎‏دکتر بروجردی (خانم زهرا مصطفوی) دختر کوچک حضرت امام تهیه و به بیمارستان‏‎ ‎‏آورده می‌شد.‏

کتابطبیب دلهاصفحه 80