بخش دوم

از خودبیگانگی، غربزدگی و شرقزدگی

از خودبیگانگی، غربزدگی و شرقزدگی

‏مجله ها با مقاله ها و عکسهای افتضاح بار و أسف انگیز، و روزنامه ها با مسابقات در‏‎ ‎‏مقالات ضدفرهنگی خویش و ضداسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقۀ جوان مؤثر‏‎ ‎‏را به سوی غرب یا شرق هدایت می کردند. اضافه کنید بر آن تبلیغ دامنه دار در‏‎ ‎‏ترویج مراکز فساد و عشرتکده ها و مراکز قمار و لاتار و مغازه های فروش کالاهای‏‎ ‎‏تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلی بویژه آنچه از غرب وارد‏‎ ‎‏می شد.(100)‏

*  *  *

‏ ‏

‏از توطئه های بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر داده ام، به دست گرفتن‏‎ ‎‏مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست‏‎ ‎‏محصولات آنها است. روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با‏‎ ‎‏روشی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشۀ آنان برداشتن روحانیون از سر‏‎ ‎‏راه و منزوی کردن آنان است؛ یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان‏‎ ‎‏رضاخان عمل شد ولی نتیجۀ معکوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات و تهمتها و‏‎ ‎‏نقشه های شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیلکرده و به اصطلاح روشنفکر که‏

کتابنگرشی موضوعی بر وصیتنامۀ سیاسی ـ الهی امام خمینی (س)صفحه 136
‏این هم در زمان رضاخان عمل می شد و در ردیف فشار و سرکوبی بود؛ و در زمان‏‎ ‎‏محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه. و اما در دانشگاه نقشه آن است‏‎ ‎‏که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا‏‎ ‎‏غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها‏‎ ‎‏حکومت دهند تا به دست آنها هرچه می خواهند انجام دهند. اینان کشور را به‏‎ ‎‏غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر‏‎ ‎‏جلوگیری نباشد.(101)‏

*  *  *

‏ ‏

‏از جمله نقشه ها که مع الأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و‏‎ ‎‏آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از‏‎ ‎‏خویش، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوریکه خود را و فرهنگ و‏‎ ‎‏قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و‏‎ ‎‏فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از‏‎ ‎‏دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! و قصۀ این امر غم انگیز،‏‎ ‎‏طولانی و ضربه هایی که از آن خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و کوبنده‏‎ ‎‏است. و غم انگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیدۀ زیر سلطه را در همه چیز‏‎ ‎‏عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند و به قدری ما را از پیشرفتهای‏‎ ‎‏خود و قدرتهای شیطانی شان ترسانده اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری‏‎ ‎‏نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به‏‎ ‎‏دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم. و این پوچی و تهی‏‎ ‎‏مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و‏‎ ‎‏کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر‏‎ ‎‏داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرقزدۀ بی فرهنگ، آنها را به باد انتقاد و‏‎ ‎‏مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می نمایند و‏

کتابنگرشی موضوعی بر وصیتنامۀ سیاسی ـ الهی امام خمینی (س)صفحه 137
‏رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار‏‎ ‎‏ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملتها داده و می دهند.‏‎ ‎‏فی المثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژۀ فرنگی باشد، بدون توجه به‏‎ ‎‏محتوای آن با اعجاب پذیرفته، و گوینده و نویسندۀ آن را دانشمند و روشنفکر به‏‎ ‎‏حساب می آورند. و از گهواره تا قبر به هرچه بنگریم اگر با واژۀ غربی و شرقی‏‎ ‎‏اسم گذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، و‏‎ ‎‏اگر واژه های بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود. کودکان‏‎ ‎‏ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب‏‎ ‎‏افتاده اند. خیابانها، کوچه ها، مغازه ها، شرکتها، داروخانه ها، کتابخانه ها، پارچه ها،‏‎ ‎‏و دیگر متاعها، هرچند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از‏‎ ‎‏آن راضی و به آن اقبال کنند. فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها‏‎ ‎‏و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت،‏‎ ‎‏و در مقابل، آداب و رسوم خودی، کهنه پرستی و عقب افتادگی است. در هر مرض‏‎ ‎‏و کسالتی ولو جزئی و قابل علاج در داخل، باید به خارج رفت و دکترها و اطبای‏‎ ‎‏دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد.(102)‏

*  *  *

‏ ‏

‏رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئأترها از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر‏‎ ‎‏ملتها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمۀ دوم آن،‏‎ ‎‏چه نقشه های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت‏‎ ‎‏خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و از آنها برای‏‎ ‎‏درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در‏‎ ‎‏ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و‏‎ ‎‏در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگِ فرنگی مآب بودن در تمام‏‎ ‎‏شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمه‏

کتابنگرشی موضوعی بر وصیتنامۀ سیاسی ـ الهی امام خمینی (س)صفحه 138
‏مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در‏‎ ‎‏گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن، و برای‏‎ ‎‏همردیفان نیز مشکل می نمود! فیلمهای تلویزیون از فرآورده های غرب یا شرق‏‎ ‎‏بود که طبقۀ جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و‏‎ ‎‏دانش منحرف و به سوی بیخبری از خویش و شخصیت خود و یا بدبینی و‏‎ ‎‏بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و مآثر پر ارزشی که‏‎ ‎‏بسیاری از آن با دست خیانتکار سودجویان، به کتابخانه ها و موزه های غرب و‏‎ ‎‏شرق منتقل گردیده است.(103)‏

*  *  *

‎ ‎

کتابنگرشی موضوعی بر وصیتنامۀ سیاسی ـ الهی امام خمینی (س)صفحه 139