فصل پنجم خاطرات و گزارشهای پزشکی

اطلاع از بیماری جدید

 اطلاع از بیماری جدید حضرت امام

‏مدت زیادی بود که حضور امام شرفیاب نشده و از وضع مزاجی ایشان اطلاع‏‎ ‎‏کامل نداشتم، رادیوهای بیگانه هر هفته و هر ماه درباره وضعیت ایشان شایعات‏‎ ‎

کتابطبیب دلهاصفحه 522
‏زیادی را پخش می‌کردند و بر حسب سابقه من می‌دانستم این شایعات دروغ و‏‎ ‎‏ ناصحیح است.‏

‏یک‏‎ ‎‏روز آقای دکتر فاضل از من خواست که‏‎ ‎‏در دفتر حضرت امام در جماران‏‎ ‎‏برای کار واجبی حاضر شوم آقایان دکتر عارفی؛ دکتر فاضل و دکتر زالی و چند نفر‏‎ ‎‏ از پزشکان حضور داشتند.‏

‏جوّ پر اضطراب و ناراحت کننده‌ای در دفتر حکم فرما بود، پزشکان همگی‏‎ ‎‏افسرده و پریشان بودند مسئله بیماری و کسالت حضرت امام را مطرح کرده و گفتند‏‎ ‎‏ چند روزی حضرت امام احساس ضعف و بی اشتهایی داشته‌اند تا اینکه یک روز‏‎ ‎‏ خودشان متوجه خونریزی معده می‌شوند و به پزشکان اطلاع می‌دهند با آقای دکتر‏‎ ‎‏ زالی متخصص گوارش مشورت می‌شود ایشان آندوسکپی از مری و معده به عمل‏‎ ‎‏ آورده متوجه زخم‌های بزرگی در معده می‌شود، منظره ظاهری بیشتر نشانه یک زخم‏‎ ‎‏ بدخیم بوده و می‌خواستند بیوپسی کنند ولی ترس از تشدید خونریزی مانع بیوپسی‏‎ ‎‏ در این مرحله شده و اقدام به درمانهای طبی موقتی می‌کنند تا در فرصت مناسب‏‎ ‎‏امکان آندوسکپی مجدد و بیوپسی فراهم شود، و مقدمتاً پزشکان به این نتیجه رسیده‏‎ ‎‏ بودند که خونریزی شدید می‌تواند خطرناک و تهدید کننده باشد و عمل جراحی‏‎ ‎‏ اجتناب ناپذیر است، لذا برای آمادگی و ارزیابی قبل از عمل و بیهوشی با اینجانب‏‎ ‎‏ مشورت شده بود. با توجه به سن حضرت امام و با توجه به سابقه بیماری قلبی ایشان‏‎ ‎‏ با در نظر گرفتن خونریزی شدید و ادامه یابنده که هموگلوبین خون را خیلی پایین‏‎ ‎‏آورده بود و عمل داخلی شکمی مهمّی که ایجاب می‌کرد نسبتاً فوری انجام شود، ‏‎ ‎‏ذهن هر شخص مطلع و کارشناس را متوجه عوامل و خطرات عمده‌ای می‌کرد که‏‎ ‎‏ناشی از شرایط فوق است.‏

‏همه ما به علت ارادت معنوی و علاقه شدیدی که به امام داشتیم دچار‏‎ ‎‏ اضطراب و افسردگی و تأثّر شدید بودیم ولی سعی می‌کردیم وضع روحی خود را‏‎ ‎

کتابطبیب دلهاصفحه 523
‏کنترل کرده و با ذهنی فعال و روشن بتوانیم در مشاورات و تصمیم‌گیری‌های پزشکی‏‎ ‎‏بطور عادی شرکت نماییم و وظایف خود را در نهایت دقت و ظرافت انجام دهیم، ‏‎ ‎‏ زیرا از یک طرف زندگی انسانی بس عزیز برای ما مطرح بود و از طرف دیگر قضاوت‏‎ ‎‏تمام عقلا و فضلای دنیا را در پی داشت، لذا استرس و فشار روحی شدیدی را‏‎ ‎‏تحمل می‌کردیم و فقط توکل به خداوند و استعانت از آن قادر متعال بود که آرامش و‏‎ ‎‏تعادل روحی به‏‎ ‎‏ما می‌داد. در این مرحله تصمیم به اصلاح اختلالات خونی و‏‎ ‎‏الکترولیتی و وضع عمومی و بدست آوردن فرصت مناسب برای آندوسکپی مجدد و‏‎ ‎‏ بیوپسی و بررسی نتیجۀ بیوپسی و رادیوگرافیها و سایر آزمایشات در اسرع وقت گرفته‏‎ ‎‏ شد. تعداد، پزشکان مشاور در این مرحله از 16 نفر تجاوز می‌کرد و روزانه اقلاً سه‏‎ ‎‏بار تمام پزشکان در اتاقی جمع شده و اغلب با حضور حاج سید احمد آقا خمینی‏‎ ‎‏ رحمت الله علیه و چند تن از مسئولین مملکتی برگزار می‌شد وضع عمومی و نتیجه‏‎ ‎‏بررسی و آزمایش‌ها و درمانها مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گرفت و تصمیمات‏‎ ‎‏ بعدی برای انجام آزمایشهای تشخیصی و درمانی مشخص می‌شد.‏

‎ ‎

کتابطبیب دلهاصفحه 524