فصل پنجم خاطرات و گزارشهای پزشکی

انجام واجبات و مستحبات

 انجام واجبات و مستحبات

‏بوسیله امام در حال بیماری‏

‏حضرت امام بسیار مقیّد بودند که واجبات و بخصوص نمازهای واجب را اول‏‎ ‎‏وقت ادا نمایند و مرتب ساعت را از من و دیگران می‌پرسیدند و شب هنگام خواب‏‎ ‎‏می فرمودند که اذان صبح ایشان را بیدار کنم. یک شب حضرت امام ساکت بودند و‏‎ ‎‏ذکر نمی‌گفتند تعدادی از پزشکان نگران حال و هوشیاری ایشان بودند و با اینکه‏‎ ‎‏علایم حیاتی لحظه به لحظه مراقبت می‌شد عدم حرکت و ساکت بودن امام آنها را‏‎ ‎‏به شک انداخته بود من که به علت مراقبت نزدیک از وضع ایشان یشتر با خبر بودم، ‏‎ ‎‏گفتم برای رفع نگرانی یکی از شما وارد اتاق شوید و سلامی به حضرت امام بدهید‏‎ ‎‏اگر ایشان بیدار باشند جواب شما را خواهند داد. وقتی این پزشک سلام کرد امام با‏‎ ‎‏وجود بیماری و حال نامناسب جواب سلام ایشان را بلندتر و رساتر از ایشان دادند‏‎ ‎‏و رفع نگرانی شد اصولاً امام در انجام تمام مستحبات و در اجتناب از تمام‏‎ ‎‏مکروهات بسیار جدی عمل می‌کردند. دستمال کاغذی را چهار تکه می‌کردند که‏‎ ‎‏اصراف نشود.‏


کتابطبیب دلهاصفحه 535
‏حضرت امام وقتی هشیار بودند خیلی علاقه داشتند که دستها و ساعدشان‏‎ ‎‏آزاد باشد تا بتوانند نماز را با وضو انجام دهند، لذا من سعی می‌کردم محل اتصال‏‎ ‎‏خون و سرم تا حد امکان در بالای، بازو و یا گردن باشد و ایشان از این قضیّه‏‎ ‎‏خوشحال می‌شدند.‏

‎ ‎

کتابطبیب دلهاصفحه 536