مقالات

عرفان از دیدگاه امام و تجلّی آن در نظر و عمل ایشان

عرفان از دیدگاه امام و تجلّی آن در نظر و عمل ایشان

‏از دیدگاه امام، عرفان یعنی رسیدن به‏‎ ‎‏معبود، فانی شدن در او، حقیقت «لا» و «الاّ»‏‎ ‎‏را باور کردن، جز او ندیدن، جز سخن او‏‎ ‎‏نشنیدن، از «علم الیقین» گذشتن، از ‏

‎ ‎‏«عین الیقین» فراتر رفتن و در جایگاه رفیع «حق الیقین» تکیه زدن و از‏‎ ‎‏ساحت ظاهر به باطن رفتن.‏

‏     اگر پدیده ها و حسّیات با علم شناخته می شوند و حقایق و کلیات با‏‎ ‎‏عقل ادراک می شوند؛ اما با عرفان مشهود می گردند. پس در حقیقت،‏‎ ‎‏عرفان رسیدن و یافتن است، و به تعبیر رسای امام، رفع حجب است نه‏‎ ‎‏جمع کتب.‏‎[1]‎

‏    ‏‏در این ساحت، هرگونه دوگانگی از میان می رود. دیگر نه عاقلی‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 5
‏می ماند و نه معقولی؛ نه عالمی است و نه معلومی، و در اوج عرفان نه‏‎ ‎‏شاهدی است و نه مشهودی، و آن هنگامی است که عارف به جایگاهی‏‎ ‎‏می رسد که جز مشهود حقیقی و جلوات و شئونات او چیزی نمی بیند؛ به‏‎ ‎‏نقطه ای می رسد که درک می کند نه ذاکری در کار است و نه مذکوری‏‎[2]‎‏ و‏‎ ‎‏بیان «حامد» و «محمود» از تنگی قافیه است، زیرا در حقیقت «حامد»‏‎ ‎‏همان «محمود» است،‏‎[3]‎‏ حمد حقیقی (حقیقت حمد) از زبان «حامد»‏‎ ‎‏حقیقی امکانپذیر است.‏

‏     پس به کوتاه سخن، عرفان یک گذر است. گذر از محسوسات و‏‎ ‎‏معقولات و رسیدن به حقیقت ناب، و شهود آن؛ عرفان یک حرکت است؛‏‎ ‎‏حرکتی صعودی، پویایی است، تحرک است، جوش و خروش است،‏‎ ‎‏سعی و کوشش است، مبارزه است و جهاد، جهادی پیوسته و مستمر،‏‎ ‎‏سعی و جهاد برای رهایی، رهایی از بندگی، رهایی از اسارت نفس (جهاد‏‎ ‎‏اکبر) و گریز از دشمن بیرونی (جهاد اصغر).‏

‎ ‎

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 6

  • )) خمینی، روح اللّه ؛ ره عشق؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ص 32.
  • )) کاشانی، عبدالرزاق؛ شرح منازل السائرین؛ تحقیق و تعلیق محسن بیدارفرد، انتشارات بیدار، قم، سال 1372، ص 294.
  • )) شرح قیصری بر فصوص الحکم؛ شرح دیباچه؛ ص 48.