ـ آیا درخواست و طلب را سرانجام است؟
خلاصۀ پیام رهبر هدایت این است که برای رسیدن به «مطلق» از «مقید»ها باید گذشت، برای رسیدن به نورِ «حقیقی» غروبِ نور «مجازی» را باید دید، زیرا خورشیدِ «حقیقت» پس از غروب «مجاز» طلوع می کند. حال که به اینجا رسیدیم که سر تا سر این دعا درخواست است و طلب، سؤالی دیگر مطرح می شود که آیا سالک و واصل به حقیقت، دیگر طلب و درخواستی ندارد؟ آیا درخواست و طلب فقط برای رسیدن به مقصود است؟ یا پس از رسیدن به مقام قرب، هنوز هم خواستاری وجود دارد و آن حفظ قرب و استمرار آن است؟ اینجاست که سؤالها و طلبها متفاوت می شود و سؤال و طلب با نشئه و مرتبۀ وجودی سالک، رابطه ای مستقیم پیدا می کند؛ زیرا توجه به نیاز، انسان را به سؤال و طلب وامی دارد و نیازها به ساحت وجودی فرد بستگی دارد.
سؤال و نیاز در ابتدای راه، ظاهری و سطحی است و فقط خواستاری به زبان است؛ ولی اگر براساس شناخت و آگاهی بر مراتب وجودی خویش باشد، از زبان به قلب و حال می رسد و انسان با تمام وجود نیازمندی و درخواست خویش را احساس می کند. آنگاه بار دیگر این خواسته و طلب به زبان جاری می گردد و زبان گویای آن طلب می شود، این بار زبان، سخنگوی باطن است، نه بیگانه از باطن؛ ظاهر و باطن در خواهش و طلب متحدند، زبان همان را می گوید که دل می خواهد؛ در این شرایط است که استجابت دعا را حتمی دانسته اند. بنابراین، عارفِ کوی محبوب می داند که چه بخواهد، چه وقت بخواهد و چگونه بخواهد، چه
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 25
وقت سکوت کند؛ بلکه به خوبی در می یابد که «طالب و طلب و مطلوب از اوست».
قوم دیگر می شناسم ز اولیا که دهانشان بسته باشد از دعا
در اینجا امام خمینی علی رغم ارتباط فردی هر کس با خالق خویش، شاهراهی روشن و تابناک که متضمن نجات پویندگان حق و حقیقت است برای ما به تصویر می کشد، و سفر بدون تمسک به این هادیان طریق را سفری پر مخاطره می داند که بیشتر به بیراهه می انجامد.
این حقیقت را امام در راز این مطلب که همۀ دعاها با اللّه یا اللّهم آغاز می شود، بیان می دارند که با توجه به اینکه انسان، جامع همه صورتهای جهان هستی است که خداوند آفریده؛ از این رو تحت تربیت اسم اعظم است که بر همه اسما و صفات محیط است و بر همه مخلوقات حکومت و احاطه دارد. بنابراین، ربّ حقیقی انسانِ کامل، حضرت الهیه است. چنین موجودی به هنگام درخواست و طلب باید به همان اسمی و حقیقتی متوسل شود که با جامعیت او مناسبت داشته باشد، و اسم مبارک «اللّه » مناسبترین اسم است برای هدایت و حفاظت این موجود الهی. در این راستا انسانِ مقهورِ لطف و قهر الهی، با تمسک به اسمی که جامعِ جمال و جلال خداوندی است هدایت می جوید، زیرا می داند که اسم جامع «اللّه » ولایت کسانی را عهده دار است که ایمان آورده اند و آنان را از تاریکیها به نور می کشاند.
اللّٰه ولیّ الذین آمنوا یُخْرِجُهُم مِنَ الظلمات اِلی النور.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 26
در پایان به عنوان حسن ختام به عباراتی چند از ایشان اشاره می کنیم.
ای عزیز! دامن همت به کمر زن و دست طلب بگشای و با هر تعب و زحمتی است حالات خود را اصلاح کن... راه آخرت باریک و طریق انسانیت حدید و ما بیچاره ها چون عنکبوتان در فکر قدید، متحیّرانی هستیم که چون کرم ابریشم از سلسله های شهوات و آمال بر خود تنیده و یکسره از عالم غیب و محفل انس چشم بریده.
1376
کنگرۀ احیای تفکر دینی
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 27
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 28