1ـ پذیرش مبدأ هستی و کامل مطلق
از منظر امام، انسان فطرتاً طالب کمالی است که نقص نداشته باشد، عاشق جمالی است که عیبی چهره او را مخدوش نسازد، عاشق علمی است که جهل در او راه نداشته باشد، قدرت و سلطنتی را خواهان است که عجز همراه آن نباشد و بالاخره حیاتی را طالب است که هرگز فنا
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 89
نپذیرد. از این رو اگر عالِمی را می ستاید و دل به او می بندد، هرگاه اعلمی را بیابد او را بر می گزیند، و اگر جمال رخسار دلفریبی او را فریفته است، هرگاه زیباتری یافت شود، گوی سبقت در دلربایی از او می ستاند. این خاصیت فطرت است که متوجهٌ الیه او کمال مطلق است و از دیدگاه حضرت امام، این عشق در میان تمامی افراد بشر، از هر ملت و نحله ای وجود دارد و در خمیرۀ آنان است و در همه حرکات و سکنات آنان موج می زند، گرچه گاه در تشخیص مصداق دچار اشتباه می شوند.
زیرا همواره حجابهای ظلمانی و نورانی وجود دارند که انسان را به اشتباه می اندازند و امر ناقص را کامل جلوه می دهند.
اما به محض درک نقص و یافتن معشوق و معبودی کاملتر، متوجه او می شوند و خود این پویایی و خرسند نماندن به معبودی ناقص، دلیل بر وجود معبود کامل است. بنابراین، معشوق مطلق، معشوق بی عیب و نقص، معشوق ابدی و فناناپذیر، مطلوب نهایی همه افراد بشر است و زبان حال همه آدمیان این است که:
ما عاشق کمال مطلق هستیم، ما حبّ به جمال و جلال مطلق داریم، ما طالب قدرت مطلقه و علم مطلق هستیم.
امام پس از بیان مقدماتی نتیجه می گیرند که این عشق فعلی، معشوق فعلی می خواهد و هرگز نمی تواند چنین معشوقی امری متوهم و خیالی باشد، زیرا امر موهوم، ناقص است و چنانچه گفته شد امر ناقص نمی تواند متوجهٌ الیه فطرت باشد. پس، عاشق فعلی و عشق فعلی جز با معشوق
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 90
فعلی امکانپذیر نیست و جز ذات کامل، معشوقی نمی تواند فطرت بشر را راضی سازد. بنابراین، لازمه عشق به کمال مطلق، وجود کامل مطلق است. از این رو به تعبیر حضرت ایشان، ترنم آگاهان طریق هدایت و مژدگانی بیدارشدگان از خواب غفلت، این است که معبودی داریم زوال ناپذیر، معشوقی داریم بی نقص و مطلوبی داریم بی عیب. منظوری که اللّه نورالسموات و الارض است و محبوبی که سعۀ احاطه اش لَوْ دلّیتم بحبلِ الی الارضین السفلی لَهَبِطَ علی اللّه است.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 91