درجات صبر
پیر هرات صبر را بر سه درجه می داند:
الدرجة الاولی الصبر عن المعصیة بمطالعة الوعید
ایقاء علی الایمان و حذراً من الجزاء و احسن منها الصبر عن المعصیة حیاء.
درجۀ اول صبر، خودداری از معصیت و عدم اعتکاف به اموری است که از آنها نهی شده است. خواجه معتقد است سالک طریق حقیقت باید ایمان خود را با ملاحظه وعیدهای خداوند حفظ کند. البته ذکر این نکته نیز لازم است که از نظر بزرگان عرفان، پرهیز از امور حرام به سبب وعید خداوند و ترس از عذاب الهی، نقص در سلوک محسوب می شود. از نظر اینان برترین عامل عدم ارتکاب امور منهیٌ علیه، شرم و حیا در برابر خالق هستی است، پس اگر کسی در سیر و سلوک به مقام «احسان» (کانک تراه) راه یابد و خود را همواره در محضر و منظر خدا ببیند، حیای او موجب می شود که هرگز خلاف او امر محبوب خود عمل نکند. البته میان این دو مرتبه فاصله بسیار است. از این رو گفته اند: شرمساری در برابر خالق، خصلت آزادگان است و شرم و حیا برتر از پرهیز و ترس است.
الدرجة الثانیه الصبر علی الطاعة بالمحافظة علیها دواما، و برعایتها اخلاصاً و بتحسینها علما.
دومین درجه، صبر بر طاعت است و با این انگیزه محقق می شود که 1ـ سالک طریق حقیقت بر اطاعت و بندگی حق تعالی پایدار باشد. 2ـ همواره سعی کند عملش با اخلاص زینت شود. 3ـ طاعت خود را با علوم شریعت نیکو سازد؛ یعنی طاعتی عالمانه و بر مبنای شریعت داشته باشد.
شارح منازل السائرین معتقد است، صبر بر طاعت، برتر از خودداری
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 204
کردن از گناه و نافرمانی است؛ زیرا چنین صبری، صبر در معصیت را نیز شامل می شود، ولی عکس این صادق نیست. به طور مثال کسی که به انجام فریضه ای مشغول می شود همین طاعت و فرمانبرداری، او را از فحشا و منکر بازمی دارد و او علاوه بر صبر در طاعت، صبر بر معصیت نیز دارد؛ یعنی به هنگام انجام تکلیف ـ که از آن به نوعی صبر تعبیر شده صبر بر معاصی و اعمال خلافی پیدا می کند که احیاناً می توانسته، آنها را انجام دهد و از آنها دوری جسته. پس، قول خداوند که می فرماید اِنَّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر (نماز انسان را از زشتی و گناه بازمی دارد) می تواند ناظر به این حقیقت باشد. پس، انسانی که بر عبادت و بندگی خداوند مداومت دارد اگر بتواند شرایط لازم را در عمل به واجب حاصل کند و آن عمل را از ریا پاک نماید و به زیور اخلاص بیاراید؛ طبیعی است که انجام چنین طاعتی او را از ارتکاب معصیت بازمی دارد.
و الدرجة الثالثة: الصبر فی البلاء بملاحظة حسن الجزاء و انتظار روح الفرج و تهوین البلیّه بعد ایادی المنن و تذکر سوالف النعم.
سالک در این مرحله به وعده ای که خداوند در قرآن کریم به صابران داده است توجه می کند و به انتظار گشایش از جانب حضرت دوست می نشیند. او گفتۀ خالق خویش را سخت باور دارد که فرمود: فَاِنَّ مع العسر یسرا ـ انَّ مع العسر یسرا؛ و می داند که الجنَةُ حُفَّه بالمکاره. «صابر» در این منزل به نعمتهایی که خداوند او را از آن بهره مند کرد، توجه می کند و با به یاد آوردن نعمتها و عطایای حضرت حق، دردمندی خویش را تسکین
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 205
می دهد.
امام نیز در بیان مراتب صبر به حدیث نبوی استناد کرده که می فرمایند: الصبرُ ثلاثة: صبرٌ عند المصیبة؛ و صبرٌ علی الطاعة، و صبرٌ عن المعصیة.
قسم اول، صبر بر بلیّات و مصیبات است. همان گونه که خواجه عبداللّه انصاری ذکر کرد، امام نیز توجه می دهند که شکوه و شکایت کردن نزد خداوند عیب نیست و آنچه نامطلوب است پیش مخلوقات شکوه کردن است؛ حال آنکه اظهار عجز و نیازمندی به حضرت حق مطلوب است.
و یحسُنُ اِظهارُ التجلُّدِ للعدی و یقبحُ اِلاّ العجز عند الا حبَّهٌ
در تعریف قسم دوم که صبر بر طاعت است، امام می فرمایند:
انسان در فرمانبری حق تعالی خوددار باشد و نفس اماره عنان از دست انسان نگیرد و افسار گسیختگی نکند.
به نظر امام صبر در ترک طاعات آسانتر است از صبر بر افسار گسیختگی پس از اتیان عمل؛ و در توضیح این مطلب می گویند:
افسارگسیختگی در دو مقام اتفاق می افتد که صبر در یکی از آنها از
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 206
دیگری بسیار مشکلتر است. مقام اول که صبر در آن آسان است، افسارگسیختگی در ترک طاعات است و صبر در این مرحله، مقاومت با نفس و شیطان کردن... مقام دوم که مشکلتر است صبر در آن، افسارگسیختگی پس از اتیان عمل و اطاعت است که نفس خود نگهدار باشد بطوری که قیام به آداب و شرایط ظاهره و باطنۀ عمل عنان را از دست نگیرد و او را مبتلا به عجب و کبر... نکند.
چه بسا که شیطان و نفس اماره انسان را سالهایی بس طولانی دعوت به اعمال صالحه و اخلاق حمیده و پیروی از شریعت مطهره کنند به امید آنکه او را مبتلا به اعجاب و خودپسندی کنند و انسان را با همۀ مشقّتها و ریاضات ساقط کنند. پس، غرور علمی و عملی و خودخواهی و خودپسندی یکی از مهلکات است که انسان را به شقاوت کشاند.
امام در تعریف قسم سوم که صبر در معصیت است می گویند: صبری است که انسان در جهاد با نفس و جنود ابلیس می کند. این درجۀ صبر، حقایق و دقایق بسیار دارد. صبر در این مقام مشکلتر و دقیقتر از صبر در طاعات است. و تصریح می کنند که مهمتر از هر چیز برای سالک الی اللّه صبر در معصیت است. سالک در این مرحله، باید قدم بر فرق خود گذارد و بت بزرگ خودی و انانیّت را از کعبۀ دل به دست ولایت مآبی بشکند تا به حقایق اخلاص قدم نهد و به سرایر خلوص بار یابد و این جز
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 207
با دستگیری خدایی و توفیق یزدانی صورت نبندد.
حضرت امام در فصل سوم همین بحث به گونه دیگری به بعضی از مراتب صبر اشاره می کنند و حکایتی را از شبلی، عارف معروف قرن چهارم هجری می آورند. در حکایت مذکور به شش نوع از صبر اشاره شده است که عبارتند از: 1ـ صبرللّه 2ـ صبر باللّه 3ـ صبر علی اللّه 4ـ صبر فی اللّه 5ـ صبر مع اللّه 6ـ صبر عن اللّه و در توضیح می گویند:
1ـ صبرللّه : از نظر امام این مقام نازلترین مقام سالک است. انسان در این مرحله از آمال و آرزوهای نفسانی خود منسلخ گشته، و مهاجر الی اللّه می شود. چه در غیر این صورت در بیت نفس مقیم بوده، و در جلباب نفسانیات خویش گام برمی دارد و مصداق مهاجر الی اللّه واقع نمی شود. پس، سفر الی اللّه با خروج از نفسانیات و بیرون رفتن از انانیت حاصل می شود.
تا خروج از بیت نفس و بیرون رفتن از انانیّت نباشد سفر الی اللّه و هجرت به سوی او محقق نشود و پیش اهل معرفت تمام ریاضاتش ریاضت باطل است و چون خروج از بیت محقّق شد سالک شود و صبر در این مقام صبرللّه است.
پیر هرات نیز این نوع از صبر را ضعیفترین انواع صبر و خاصّ مبتدیان می داند و می گوید: واضعف الصبر الصبر للّه و هو صبر العامه.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 208
2ـ صبر باللّه : از منظر امام این نوع از صبر دارای دو مقام است:
نخست، صبری که برای سالک ثابت است و مسافر کوی حقیقت پس از بیرون آمدن از منزل نفس و طبیعت نفسانی خویش تمام حرکات و افعال و قوای خود را در اختیار خداوند می بیند؛ و به عین الیقین درمی یابد که معطی این صبر خداوند است. به تعبیر امام فهم این حقیقت با برهان عقلی حاصل نمی شود که «برهان راجع به اهل حجاب است».
و دوم، خاصّه کسانی است که به صحو بعد المحو رسیده اند. یعنی کسانی که به فنای کلی راه یافته، و باقی به بقای حق گردیده اند. اینچنین سالکی وجودی حقانی دارد و تمام حرکات و رفتارش «باللّه » است. در این صورت است که مصداق «قرب فرایض» می گردد و چشم و گوش خداوند می شود که خدای رحمان از طریق او می بیند و به بندگان و موجودات فیض می رساند. امام بر این مدعا، گفتار و کلام نورانی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) را گواه می آورند که فرمود انا عین اللّه و انا یداللّه و انا جنب اللّه و انا باب اللّه . چنین کسی برای دستگیری افتادگان به پا می خیزد و در کنار دیگر انسانها زندگی می کند و در راه هدایت آنان از سختیها و طعنها خم به ابرو نمی آورد و خلعت رهبری و هدایت مردمان بر قامتش راست می گردد.
خواجه عبداللّه انصاری از این نوع صبر به صبر «مرید» تعبیر می کند. یعنی کسی که از فعل و قوه خود بکلی منسلخ شده، و به عین الیقین دریافته
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 209
است که لا حول و لا قوة الاّ باللّه .
3ـ صبر علی اللّه : ویژۀ کسانی است که مستقر در مقام دوم گردیده اند. یعنی پس از آنکه سالک طریق حق، متصرفی را در عالم وجود جز خداوند ندید، طبیعتاً تمام رخدادها و بلیّات را جلوۀ اسما و صفات حق می بیند و بر آنها شکیبا می شود، اوامر و نواهی خداوند را به جان و دل می پذیرد و بر همۀ احکام الهی صابر است. صبر چنین سالکی را صبر علی اللّه خوانند و بر خدا و شئون اسماییه با ذاتیه او صبر کنند.
پیر هرات این نوع صبر را صبر سالکین می خواند و می گوید: و هو صبر السالک.
4ـ صبر فی اللّه : صبر در مسیر سیر و سلوک است که سالک طریق دوست باید متحمل شود؛ و امام آن را ویژۀ اهل حضور می دانند؛ یعنی کسانی که مشاهدۀ جمال اسمایی کرده اند، در آن مشاهدات و جلوات هرچه صبر کنند و دل را از استهلاک و اضمحلال نگه دارند؛ صبر فی اللّه است.
5ـ صبر مع اللّه : به تعبیر بزرگان ره یافته، صبر در این مرتبه به مراتب سخت تر از صبر در ساحت غیبت است، زیرا لازمۀ مقام حضور، بسط و انبساط است و خودداری از این حالت دشوار است. لب نگشودن و سخن
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 210
به شطح نگفتن و حفظ مقام حضور داشتن از دشوارترین امور است. به تعبیر امام صبر مع اللّه برای مشاهدین جمال ذات است که از مقام مشاهدۀ جمال اسمایی بیرون رفته، و به مشاهدۀ ذاتی رسیده اند. آنها هرچه در این جلوات صبر کنند و خود نگهدار شوند صبر مع اللّه است. سپس در مورد اینگونه صابرین می گویند اینان به مقام استهلاک و فنا می رسند که نه اسمی از آنان به جای می ماند نه رسمی.
6ـ صبر عن اللّه : صبر عن اللّه ، صبر مشتاق و محبی است که به خاطر رعایت محبوب برخواستۀ او صبر می کند. بنابراین، صبر اینان صبر بر فراق نیست بلکه صبر محبّی است که در کنار محبوب است. صبر کسانی است که از رؤیت جمال جمیل محبوب به خاطر امتثال اوامر محبوب محجوب می شوند و به تعبیر امام اشقّ مراتب، صبر است. از منظر ایشان هرچه محبت و عشق زیادتر باشد صبر بر مفارقت بیشتر است. از این رو می گویند شاید معنای کلام حضرت ختمی مرتبت که فرمود ما اوذی نبیٌ مثل ما اوذیت ناظر به این حقیقت باشد. امام نالۀ دردمندانۀ مولای متقیان علی(ع) را که فرمود و هبنی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک را صبر عن اللّه می دانند؛ یعنی صبری که محبّ در عین وصل از محبوب حقیقی می کشد و آن را از اصعب امور می دانند.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 211
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد می دارد که بربندید محملها
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 212