مقالات

درجات صبر

درجات صبر

‏پیر هرات صبر را بر سه درجه می داند:‏

الدرجة الاولی الصبر عن المعصیة بمطالعة الوعید

‎ ‎‏ایقاء علی الایمان و حذراً من الجزاء و احسن منها الصبر عن المعصیة حیاء.‏‎[1]‎

‏    ‏‏درجۀ اول صبر، خودداری از معصیت و عدم اعتکاف به اموری است‏‎ ‎‏که از آنها نهی شده است. خواجه معتقد است سالک طریق حقیقت باید‏‎ ‎‏ایمان خود را با ملاحظه وعیدهای خداوند حفظ کند. البته ذکر این نکته‏‎ ‎‏نیز لازم است که از نظر بزرگان عرفان، پرهیز از امور حرام به سبب وعید‏‎ ‎‏خداوند و ترس از عذاب الهی، نقص در سلوک محسوب می شود. از نظر‏‎ ‎‏اینان برترین عامل عدم ارتکاب امور منهیٌ علیه، شرم و حیا در برابر خالق‏‎ ‎‏هستی است، پس اگر کسی در سیر و سلوک به مقام «احسان» (کانک تراه)‏‎ ‎‏راه یابد و خود را همواره در محضر و منظر خدا ببیند، حیای او موجب‏‎ ‎‏می شود که هرگز خلاف او امر محبوب خود عمل نکند. البته میان این دو‏‎ ‎‏مرتبه فاصله بسیار است. از این رو گفته اند: شرمساری در برابر خالق،‏‎ ‎‏خصلت آزادگان است و شرم و حیا برتر از پرهیز و ترس است.‏

‏     ‏الدرجة الثانیه الصبر علی الطاعة بالمحافظة علیها دواما، و برعایتها اخلاصاً و‎ ‎بتحسینها علما.‎[2]‎

‏    ‏‏دومین درجه، صبر بر طاعت است و با این انگیزه محقق می شود که 1ـ‏‎ ‎‏سالک طریق حقیقت بر اطاعت و بندگی حق تعالی پایدار باشد. 2ـ همواره‏‎ ‎‏سعی کند عملش با اخلاص زینت شود. 3ـ طاعت خود را با علوم شریعت‏‎ ‎‏نیکو سازد؛ یعنی طاعتی عالمانه و بر مبنای شریعت داشته باشد.‏

‏     شارح منازل السائرین معتقد است، صبر بر طاعت، برتر از خودداری‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 204
‏کردن از گناه و نافرمانی است؛ زیرا چنین صبری، صبر در معصیت را نیز‏‎ ‎‏شامل می شود، ولی عکس این صادق نیست. به طور مثال کسی که به‏‎ ‎‏انجام فریضه ای مشغول می شود همین طاعت و فرمانبرداری، او را از‏‎ ‎‏فحشا و منکر بازمی دارد و او علاوه بر صبر در طاعت، صبر بر معصیت‏‎ ‎‏نیز دارد؛ یعنی به هنگام انجام تکلیف ـ که از آن به نوعی صبر تعبیر شده ‏‎ ‎‏صبر بر معاصی و اعمال خلافی پیدا می کند که احیاناً می توانسته، آنها را‏‎ ‎‏انجام دهد و از آنها دوری جسته. پس، قول خداوند که می فرماید ‏اِنَّ‎ ‎الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر‎[3]‎‏ (نماز انسان را از زشتی و گناه بازمی دارد)‏‎ ‎‏می تواند ناظر به این حقیقت باشد. پس، انسانی که بر عبادت و بندگی‏‎ ‎‏خداوند مداومت دارد اگر بتواند شرایط لازم را در عمل به واجب حاصل‏‎ ‎‏کند و آن عمل را از ریا پاک نماید و به زیور اخلاص بیاراید؛ طبیعی است‏‎ ‎‏که انجام چنین طاعتی او را از ارتکاب معصیت بازمی دارد.‏

‏     ‏و الدرجة الثالثة: الصبر فی البلاء بملاحظة حسن الجزاء و انتظار روح الفرج و‎ ‎تهوین البلیّه بعد ایادی المنن و تذکر سوالف النعم.‎[4]‎

‏    ‏‏سالک در این مرحله به وعده ای که خداوند در قرآن کریم به صابران‏‎ ‎‏داده است توجه می کند و به انتظار گشایش از جانب حضرت دوست‏‎ ‎‏می نشیند. او گفتۀ خالق خویش را سخت باور دارد که فرمود: ‏فَاِنَّ مع العسر‎ ‎یسرا ـ انَّ مع العسر یسرا؛‎[5]‎‏ و می داند که ‏الجنَةُ حُفَّه بالمکاره‏. «صابر» در این‏‎ ‎‏منزل به نعمتهایی که خداوند او را از آن بهره مند کرد، توجه می کند و با به‏‎ ‎‏یاد آوردن نعمتها و عطایای حضرت حق، دردمندی خویش را تسکین‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 205
‏می دهد.‏‎[6]‎

‏    ‏‏امام نیز در بیان مراتب صبر به حدیث نبوی استناد کرده که می فرمایند:‏‎ ‎الصبرُ ثلاثة: صبرٌ عند المصیبة؛ و صبرٌ علی الطاعة، و صبرٌ عن المعصیة.‎[7]‎

‏    ‏‏قسم اول، صبر بر بلیّات و مصیبات است. همان گونه که خواجه عبداللّه ‏‎ ‎‏انصاری ذکر کرد، امام نیز توجه می دهند که شکوه و شکایت کردن نزد‏‎ ‎‏خداوند عیب نیست و آنچه نامطلوب است پیش مخلوقات شکوه کردن‏‎ ‎‏است؛ حال آنکه اظهار عجز و نیازمندی به حضرت حق مطلوب است.‏

‏ ‏

و یحسُنُ اِظهارُ التجلُّدِ للعدی‏      ‏و یقبحُ اِلاّ العجز عند الا حبَّهٌ‎[8]‎

‏ ‏

‏    ‏‏در تعریف قسم دوم که صبر بر طاعت است، امام می فرمایند:‏

‏     ‏انسان در فرمانبری حق تعالی خوددار باشد و نفس اماره عنان از دست‎ ‎انسان نگیرد و افسار گسیختگی نکند.‎[9]‎

‏    ‏‏به نظر امام صبر در ترک طاعات آسانتر است از صبر بر افسار‏‎ ‎‏گسیختگی پس از اتیان عمل؛ و در توضیح این مطلب می گویند:‏

‏     ‏افسارگسیختگی در دو مقام اتفاق می افتد که صبر در یکی از آنها از

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 206
دیگری بسیار مشکلتر است. مقام اول که صبر در آن آسان است،‎ ‎افسارگسیختگی در ترک طاعات است و صبر در این مرحله، مقاومت با نفس و‎ ‎شیطان کردن... مقام دوم که مشکلتر است صبر در آن، افسارگسیختگی پس از‎ ‎اتیان عمل و اطاعت است که نفس خود نگهدار باشد بطوری که قیام به‎ ‎آداب و شرایط ظاهره و باطنۀ عمل عنان را از دست نگیرد و او را مبتلا به‎ ‎عجب و کبر... نکند.‎[10]‎

‏    ‏‏چه بسا که شیطان و نفس اماره انسان را سالهایی بس طولانی دعوت‏‎ ‎‏به اعمال صالحه و اخلاق حمیده و پیروی از شریعت مطهره کنند به امید‏‎ ‎‏آنکه او را مبتلا به اعجاب و خودپسندی کنند و انسان را با همۀ مشقّتها و‏‎ ‎‏ریاضات ساقط کنند. پس، غرور علمی و عملی و خودخواهی و‏‎ ‎‏خودپسندی یکی از مهلکات است که انسان را به شقاوت کشاند.‏‎[11]‎

‏    ‏‏امام در تعریف قسم سوم که صبر در معصیت است می گویند: صبری‏‎ ‎‏است که انسان در جهاد با نفس و جنود ابلیس می کند.‏‎[12]‎‏ این درجۀ صبر،‏‎ ‎‏حقایق و دقایق بسیار دارد. صبر در این مقام مشکلتر و دقیقتر از صبر در‏‎ ‎‏طاعات است.‏‎[13]‎‏ و تصریح می کنند که مهمتر از هر چیز برای سالک الی اللّه ‏‎ ‎‏صبر در معصیت است.‏‎[14]‎‏ سالک در این مرحله، باید قدم بر فرق خود‏‎ ‎‏گذارد و بت بزرگ خودی و انانیّت را از کعبۀ دل به دست ولایت مآبی‏‎ ‎‏بشکند تا به حقایق اخلاص قدم نهد و به سرایر خلوص بار یابد و این جز‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 207
‏با دستگیری خدایی و توفیق یزدانی صورت نبندد.‏‎[15]‎

‏    ‏‏حضرت امام در فصل سوم همین بحث به گونه دیگری به بعضی از‏‎ ‎‏مراتب صبر اشاره می کنند و حکایتی را از شبلی، عارف معروف قرن‏‎ ‎‏چهارم هجری می آورند. در حکایت مذکور به شش نوع از صبر اشاره‏‎ ‎‏شده است که عبارتند از: 1ـ صبرللّه 2ـ صبر باللّه 3ـ صبر علی اللّه 4ـ صبر‏‎ ‎‏فی اللّه 5ـ صبر مع اللّه 6ـ صبر عن اللّه و در توضیح می گویند:‏

‏ ‏

‏     ‏1ـ صبرللّه :‏ از نظر امام این مقام نازلترین مقام سالک است. انسان در این‏‎ ‎‏مرحله از آمال و آرزوهای نفسانی خود منسلخ گشته، و مهاجر الی اللّه ‏‎ ‎‏می شود. چه در غیر این صورت در بیت نفس مقیم بوده، و در جلباب‏‎ ‎‏نفسانیات خویش گام برمی دارد و مصداق مهاجر الی اللّه واقع نمی شود.‏‎ ‎‏پس، سفر الی اللّه با خروج از نفسانیات و بیرون رفتن از انانیت حاصل‏‎ ‎‏می شود.‏

‏     ‏تا خروج از بیت نفس و بیرون رفتن از انانیّت نباشد سفر الی اللّه و هجرت‎ ‎به سوی او محقق نشود و پیش اهل معرفت تمام ریاضاتش ریاضت باطل‎ ‎است و چون خروج از بیت محقّق شد سالک شود و صبر در این مقام صبرللّه ‎ ‎است.‎[16]‎

‏    ‏‏پیر هرات نیز این نوع از صبر را ضعیفترین انواع صبر و خاصّ مبتدیان‏‎ ‎‏می داند و می گوید: ‏واضعف الصبر الصبر للّه و هو صبر العامه.‎[17]‎


کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 208

‏     ‏2ـ صبر باللّه :‏ از منظر امام این نوع از صبر دارای دو مقام است:‏

‏     نخست، صبری که برای سالک ثابت است و مسافر کوی حقیقت‏‎ ‎‏پس از بیرون آمدن از منزل نفس و طبیعت نفسانی خویش تمام حرکات‏‎ ‎‏و افعال و قوای خود را در اختیار خداوند می بیند؛ و به‏‎ ‎‏عین الیقین درمی یابد که معطی این صبر خداوند است. به تعبیر امام فهم‏‎ ‎‏این حقیقت با برهان عقلی حاصل نمی شود که «برهان راجع به اهل‏‎ ‎‏حجاب است».‏‎[18]‎

‏    ‏‏و دوم، خاصّه کسانی است که به صحو بعد المحو‏‎[19]‎‏ رسیده اند. یعنی‏‎ ‎‏کسانی که به فنای کلی راه یافته، و باقی به بقای حق گردیده اند. اینچنین‏‎ ‎‏سالکی وجودی حقانی دارد و تمام حرکات و رفتارش «باللّه » است. در این‏‎ ‎‏صورت است که مصداق «قرب فرایض» می گردد و چشم و گوش خداوند‏‎ ‎‏می شود که خدای رحمان از طریق او می بیند و به بندگان و موجودات‏‎ ‎‏فیض می رساند. امام بر این مدعا، گفتار و کلام نورانی امیرالمؤمنین‏‎ ‎‏علی بن ابیطالب(ع) را گواه می آورند که فرمود ‏انا عین اللّه و انا یداللّه و انا‎ ‎جنب اللّه و انا باب اللّه .‎[20]‎‏ چنین کسی برای دستگیری افتادگان به پا می خیزد و‏‎ ‎‏در کنار دیگر انسانها زندگی می کند و در راه هدایت آنان از سختیها و‏‎ ‎‏طعنها خم به ابرو نمی آورد و خلعت رهبری و هدایت مردمان بر قامتش‏‎ ‎‏راست می گردد.‏

‏     خواجه عبداللّه انصاری از این نوع صبر به صبر «مرید» تعبیر می کند.‏‎ ‎‏یعنی کسی که از فعل و قوه خود بکلی منسلخ شده، و به عین الیقین دریافته‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 209
‏است که ‏لا حول و لا قوة الاّ باللّه .

‏ ‏

‏     ‏3ـ صبر علی اللّه : ‏ویژۀ کسانی است که مستقر در مقام دوم گردیده اند.‏‎ ‎‏یعنی پس از آنکه سالک طریق حق، متصرفی را در عالم وجود جز‏‎ ‎‏خداوند ندید، طبیعتاً تمام رخدادها و بلیّات را جلوۀ اسما و صفات‏‎ ‎‏حق می بیند و بر آنها شکیبا می شود، اوامر و نواهی خداوند را به‏‎ ‎‏جان و دل می پذیرد و بر همۀ احکام الهی صابر است. صبر چنین‏‎ ‎‏سالکی را صبر علی اللّه خوانند و بر خدا و شئون اسماییه با ذاتیه او صبر‏‎ ‎‏کنند.‏‎[21]‎

‏    ‏‏پیر هرات این نوع صبر را صبر سالکین می خواند و می گوید: ‏و هو صبر‎ ‎السالک.‎[22]‎

‏ ‏

‏     ‏4ـ صبر فی اللّه :‏ صبر در مسیر سیر و سلوک است که سالک طریق‏‎ ‎‏دوست باید متحمل شود؛ و امام آن را ویژۀ اهل حضور می دانند؛ یعنی‏‎ ‎‏کسانی که مشاهدۀ جمال اسمایی کرده اند، در آن مشاهدات و جلوات‏‎ ‎‏هرچه صبر کنند و دل را از استهلاک و اضمحلال نگه دارند؛ صبر فی اللّه ‏‎ ‎‏است.‏

‏ ‏

‏     ‏5ـ صبر مع اللّه :‏ به تعبیر بزرگان ره یافته، صبر در این مرتبه به مراتب‏‎ ‎‏سخت تر از صبر در ساحت غیبت است، زیرا لازمۀ مقام حضور، بسط و‏‎ ‎‏انبساط است و خودداری از این حالت دشوار است. لب نگشودن و سخن‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 210
‏به شطح نگفتن و حفظ مقام حضور داشتن از دشوارترین امور است. به‏‎ ‎‏تعبیر امام صبر مع اللّه برای مشاهدین جمال ذات است که از مقام مشاهدۀ‏‎ ‎‏جمال اسمایی بیرون رفته، و به مشاهدۀ ذاتی رسیده اند. آنها هرچه در این‏‎ ‎‏جلوات صبر کنند و خود نگهدار شوند صبر مع اللّه است.‏‎[23]‎‏ سپس در‏‎ ‎‏مورد اینگونه صابرین می گویند اینان به مقام استهلاک و فنا می رسند که نه‏‎ ‎‏اسمی از آنان به جای می ماند نه رسمی.‏

‏ ‏

‏     ‏6ـ صبر عن اللّه :‏ صبر عن اللّه ، صبر مشتاق و محبی است که به خاطر‏‎ ‎‏رعایت محبوب برخواستۀ او صبر می کند. بنابراین، صبر اینان صبر بر‏‎ ‎‏فراق نیست بلکه صبر محبّی است که در کنار محبوب است. صبر کسانی‏‎ ‎‏است که از رؤیت جمال جمیل محبوب به خاطر امتثال اوامر محبوب‏‎ ‎‏محجوب می شوند و به تعبیر امام اشقّ مراتب، صبر است.‏‎[24]‎‏ از منظر‏‎ ‎‏ایشان هرچه محبت و عشق زیادتر باشد صبر بر مفارقت بیشتر است.‏‎[25]‎‏ از‏‎ ‎‏این رو می گویند شاید معنای کلام حضرت ختمی مرتبت که فرمود ‏ما اوذی‎ ‎نبیٌ مثل ما اوذیت‎[26]‎‏ ناظر به این حقیقت باشد. امام نالۀ دردمندانۀ مولای‏‎ ‎‏متقیان علی(ع) را که فرمود و ‏هبنی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی‎ ‎فراقک‎[27]‎‏ را صبر عن اللّه می دانند؛ یعنی صبری که محبّ در عین وصل از‏‎ ‎‏محبوب حقیقی می کشد و آن را از اصعب امور می دانند.‏‎[28]‎


کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 211

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم‏           ‏جرس فریاد می دارد که بربندید محملها

‎ ‎

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 212

  • )) خواجه عبداللّه انصاری؛ منازل السائرین؛ ص 198.
  • )) همان؛ ص 199.
  • )) عنکبوت / 45.
  • )) خواجه عبداللّه انصاری؛ منازل السائرین؛ ص 198.
  • )) انشراح / 5 ـ 6.
  • )) ابوالحسن نوری در شرح حال یکی از مردان خدا می گوید:     «روزی پیرمرد ضعیف و بی قدرتی را دیدم که او را به سوی زندان می بردند و بر بدن نحیف او تازیانه می زدند؛ ولی آن مرد خدا همچنان صبر می کرد و دم نمی زد. پس از مدتی به زندان رفتم و از او پرسیدم: ای پیرمرد تو با چنین ضعف چگونه توان صبر کردن داری؟ در پاسخم گفت: ای فرزند؛ «به همت بلا می توان کشید نه با جسم» پرسیدم: صبر در نزد تو چیست؟ گفت: «به بلا مبتلا شدن همچنان بُود که از بلا بیرون آمدن». براستی می توان گفت ره یافته گان به حقیقت دارای همتی والا و قدرتی لایوصفند».
  • )) شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 411ـ412.
  • )) همان؛ ص 412. اظهار توانمندی، نزد دشمنان نیکوست؛ ولی نزد دوستان هر چیزی غیر از عجز ناپسند به شمار می آید.
  • )) همان؛ ص 413.
  • )) همان جا.
  • )) همان؛ ص 413ـ414.
  • )) همان؛ ص 415.
  • )) همان جا.
  • )) همان جا.
  • )) شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 416.
  • )) همان؛ ص 418.
  • )) منازل السائرین؛ ص 202.
  • )) شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 418.
  • )) ر. ک. به: مصباح الهدایة کاشانی؛ ص 136.
  • )) اصول کافی؛ ج 1، ص 113، باب 23 از «کتاب التوحید»، ح 8.
  • )) شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 419.
  • )) منازل السائرین؛ ص 202.
  • )) شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 419.
  • )) همان؛ ص 420.
  • )) همان جا.
  • )) هیچ پیامبری مانند من اذیت نشد. بحارالانوار؛ ج 39، ص 56، باب 73، ح 15.
  • )) دعای کمیل.
  • )) شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 421.