تعریف رضا
رضا در لغت به معنای خشنودی، خوشدلی و تسلیم شدن است و در اصطلاح عرفانی
عبارت است از رفع کراهت قلب نسبت به مقدرات و شیرین شدن سختیهای احکام قضا و قدر.سالک پس از واگذار نمودن امور به دست حاکم عادل،از تصمیمات و احکام صادره از ناحیۀ وکیل خود ناراضی و ناخشنود نمی گردد و زبان حالش همان دعای پیامبر اکرم(ص) است که: اللهُمَّ انی اسئلک ایمانا تباشُر قلبی و صادقاً حتی اعلم اَنَّهُ لَن یُصیبنَی الاّ ما کتَبتَ لی و الرِضٰا بمٰا قسمتَ لی.
مقام رضا، نهایت مقام سالک است و سالکی که در این مقام گام می نهد بهشت و رضوان خداوند نصیبش خواهد شد. از این رو بزرگان عرفان گفته اند رضا، مقام و اصلان است نه مقام سالکان؛ زیرا سالک پس از طی منازل و مقامات به درجه ای از یقین می رسد و متصّف به صفت طمأنینه می گردد. در حقیقت واصل کوی دوست و صاحب مقام رضا،کسی است که دلش به نور یقین روشن می گردد و چشم بصیرتش با مشاهده و معاینه حسن تدبیر الهی نورانی می شود سپس به مقام رضا گام می نهد.
امام علی(ع) در مورد رضا می فرمایند: مَن جَلَس علی بسَاطِ الرِضَا لَم ینَلهُ
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 219
مکروهُ.
صاحب چنین جایگاهی، اگر از هفت گردون بر او مصیبت بارد او همچنان دلخوش است و جز لطف و محبت دوست چیزی نمی بیند.
بشر حافی در جواب سؤال فضیل عیاض که می پرسد آیا مقام زهد بالاتر است یا مقام رضا، می گوید:
رضا برتر است، زیرا زاهد در راه است و «راضی»، «واصل».
یحیی بن معاذ در این باره می گوید: همۀ امور به دو اصل بازگشت دارند؛ فعل و عملی که از طرف خداوند بر تو نازل می شود،(تقدیرات الهی است که بر تو رقم خورده است)؛ و فعل و عملی که از جانب تو به سوی خداوند روانه می شود. پس، صاحب مقام رضا کسی است که در آنچه خداوند بر او رقم زده است راضی و خشنود است و در عملی که خود انجام می دهد اخلاص می ورزد.
با این تعبیر شاید بتوان گفت شخص «راضی» به مقام قرب نوافل راه می یابد که فرمود: کُنتُ سمعه الذی یَسمعَ به و بَصرهُ الذی یُبصرُ به که به تعبیر امام خمینی مقام بقاء بَعد الفناء است.
برخی اهل سلوک مقام رضا را مقام «اَن لاٰ اُرید» دانسته اند. گویند از سالکی پرسیدند:مٰا تُرید ؟ قال: اُریدُ ان لاٰارُید.»
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 220
پیر هرات منزل رضا را با آیۀ شریفۀ ارجعی الی رَّبکِ راضیة مرضیة آغاز می کند و نتیجه می گیرد هر کس از خداوند ناخشنود باشد راهی به سوی خداوند ندارد و حضرت حق شرط رجوع کامل بنده به خود را در مقام رضا قرار داده است؛ زیرا فرمود: ای نفس به اطمینان رسیده در حال رضا و خشنودی به سوی پروردگار خویش باز گرد. وی در تعریف رضا می گوید:
والرضاء اسمُ للِوقوف الصادق حیث ما وقف العبد، لا یلتمِسُ متقّدِما و لامُتأخِّرا ولایَسَتزیُد مَزیداً و لایَسَتبدلِ حالا. وهو مِن اَوائِل مسالک اهل الخصوص، واشقّها علی العامّة.
توضیح اینکه، سالک در مقام رضا وقوفی صادقانه و حقیقی دارد. بدین گونه که افزون بر چیزی که خداوند بر او رقم زده است نمی خواهد. در هر شرایطی که قرار گیرد، راضی و خشنود است. البته این مقام برای خاصّان ـ یعنی کسانی که ارادۀ خود را در ارادۀ حق تعالی فانی ساخته اند آسان و هموار است؛ اما برای مبتدیان و عامه مردم بسیار سخت و دشوار است؛ زیرا فانی ساختن اراده و خواست و گذشتن از خواسته های خود، امری است صعب و دشوار.
حضرت امام در شرح حدیث جنود عقل و جهل، رضا را از جنود عقل و از لوازم مخموره، و سخط را در مقابل آن از جنود و از لوازم فطرت محجوبه برشمرده اند.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 221
به تعبیر حضرت امام(س) انسان فطرتاً عاشق کمال مطلق است. گرچه متوجه و متذکر این نکته نباشد. انسانی که توانسته از حجب ظلمانی نجات یابد و وجودش به نور فطرت روشن گردد و معرفت حضوری نسبت به خالق خویش پیدا کند، تمام تجلیات حق و مظاهر حق را کامل و زیبا می بیند. جمال و کمال حق تعالی را در همه موجودات جاری و ساری می یابد، افعال حق را کامل می بیند؛ زیرا به عین الیقین دریافته است که از جمیل مطلق جز مطلق جمیل نیاید نتیجۀ این بینش آن است که همان رضایت و شعفی که نسبت به ذات مقدس ربوبی دارد آن را به کل هستی سرایت می دهد.
به گفته امام، زبان حال چنین سالکی این خواهد بود:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
از منظر حضرت امام لازمۀ عِشق ذاتی و رضایت فطری، سخط و ناخشنودی از غیر حق است. امام معتقدند انسانی که فطرتش در حجب مادیات وظلمت نفسانی پنهان گشته، کمال را در امور دیگر می بیند پس طبیعتاً به آنان دلبستگی پیدا کرده؛ و نسبت به کسی که به آمال و آرزوهای او خدشه وارد می کند، غضبناک و ناخوشایند می گردد.
حضرت امام نیز مقام رضا را خشنودی بنده از خداوند و مقدرات او می دانند و معتقدند مقام رضا «فوق مقام تسلیم و دون مقام فنا» می باشد. ایشان می گویند:رضا عبارت است از خشنودی و فرحناکی
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 222
عبد از حق و مرادات او و قضا و قدر او.
و در نقد نظر خواجه نصیرالدین طوسی در شرح اشارات که معتقد است «رضا» اسم است از برای وقوف صادق بنده با مرادات الهیه به طوری که عبد را از خود اراده ای نباشد وارادۀ او وخواهشهای او فانی در ارادۀ حق باشد...می گویند اگر مقصود از وقوف ارادۀ عبد با مرادات حق، فنای اراده باشد،این از اوایل مقامات فناست و مربوط به مقام رضا نیست و اگر مقصود عدم ارادۀ عبد باشد درمقابل ارادۀ حق، این مقام تسلیم است و دون مقام رضا است.
از منظر امام، مقام رضا از آثار و شئون معارف الهیه است. بنابراین، به ذکر و شرح مبادی رضا می پردازند:
1ـ علم به جمیل بودن حضرت حق. درحقیقت ایشان مبدأ و نقطۀ آغازین رضا را معرفت سالک به جمیل بودن خدا می دانند. بدین ترتیب، سالک کوی حق به جمیل بودن خداوند ذاتاً و صفتاً و فعلاً شناخت پیدا می کند؛ وچنین معرفتی را مفتاح ابواب معارف می داند مشروط به آنکه با طی کردن مقامات عرفانی همراه باشد. امام معتقدند فهم اینگونه مسائل از طریق برهان آنگونه که شایستۀ این مقام است برای سالک حاصل نخواهد شد؛ واز این علم برهانی که حظ عقل است اخلاق نفسانیه ـ که از توابع معارف است ـ حاصل نشود و لهذا چه بسا حکمای بزرگ مرتبه در علم بحثی که دارای مقام رضا وتسلیم و دیگر مقامات روحیه و اخلاق نفسانیه و معارف الهیه نیستند در همان حجب علمیه تا ابد باقی مانند.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 223
2ـ رساندن علم جمیل بودن حضرت حق به قلب به طوری که قلب نیز ایمان آورد که جمیل مطلق خداوند است. نتیجۀ این ایمان آن است که حقیقت نوریۀ خشنودی و خوش بینی به خداوند متعال در دل او جلوه گر می شود و در اینجاست که سالک، اول مرتبۀ رضا را درک می کند.
3ـ در مقام اطمینان به کمال رسد و جمیلیّت حضرت حق را با تمام وجود اذعان کند. در این صورت مخاطب آیۀ شریفۀ «یا ایّتها النفس المطمئنة ارجعی الیٰ ربِّک راضیة مرضیة» قرار می گیرد. پس در حقیقت، راجعین حقیقی به خداوند کسانی هستند که هم آنان از خداوند راضی اند و هم خداوند از آنها راضی و خشنود است.
4ـ مقام مشاهده است این حالت برای کسانی حاصل می شود که قلب خود را از عالم کثرت و ظلمت منصرف ساخته و رفض غبار کثرت کرده اند. در این صورت قلب آنان زمینۀ مستعد و آماده ای است تا خداوند با جلوه های مناسب بر قلوب آنان تجلی نماید و دل آنها را به خود خوش کند و از دیگران منصرف نماید. مقام مشاهده دارای سه وجه است:
الف) مشاهدۀ تجلی افعالی که سالک در این مقام از قضای الهی راضی و خشنود است.
ب) مشاهدۀ تجلی صفاتی و اسمایی که سالک در این شهود، به مبدأ و سرمنشأ افعال و احکام خداوند آگاهی می یابد.
ج) مشاهدۀ تجلی ذاتی است. امام در توضیح این مطلب می نویسد این
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 224
دو نوع مشاهدۀ اخیر ارفع از اسم رضا و امثال آن است گرچه روح رضا که حقیقت محبت و جذبه است در این مقام موجود است به طور کمال.
حضرت امام، «رضا» را یکی از ارکان ایمان دانسته، و به پیام نورانی حضرت علی(ع) استناد کرده اند که فرموده است: الایمان اربعة ارکان: الرضا بقضاء اللّه و التَّوکل علی اللّه و تفویضُ الامر الی اللّه ؛ و التسلیمُ لاَمرِ اللّه .
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 225