مصاحبه و گفتگو

سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(س)

مناسبت: سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(س)

‏ ‏

بسم اللّه الرحمن الرحیم

سرکار خانم طباطبایی ما فرصت را مغتنم می شماریم و وارد اصل بحث‎ ‎می شویم لطفاً بگویید که از چه زمانی با خانوادۀ امام ارتباط پیدا کردید؟ و‎ ‎اولین بار که امام را دیدید خاطرات آن دیدار را بیان کنید.

‏     ‏‏ـ من در سال 49 ازدواج کردم و در سال 52 با همسر و فرزند نه ماهه ام‏‎ ‎‏به عراق رفتیم. نصف شب بود که به خانه رسیدیم. در را خودشان باز‏‎ ‎‏کردند و چند دقیقه ای پهلوی ما نشستند و بعد نماز شب را شروع کردند.‏‎ ‎‏این مسأله برای من خیلی تعجب آور بود، چون نماز شب که واجب نبود و‏‎ ‎‏می توانستند آن را دیرتر بخوانند؛ اما با وجود اینکه علاقه زیادی به احمد‏‎ ‎‏آقا داشتند و ایشان را چند سالی ندیده بودند، مشغول نماز شدند.‏

‏     تمام کارهایشان از نظم خاصی برخوردار بود. بعد از چند روز که آنجا‏‎ ‎‏ماندم، متوجه شدم که در هر ساعت چه برنامه هایی دارند. حتی وقتی به‏‎ ‎‏ایشان نگاه می کردم، می توانستم حدس بزنم که ساعت چند است. چون‏‎ ‎‏دقیقاً روی نظم و برنامه عمل می کردند. به من هم توصیۀ زیادی در مورد‏‎ ‎‏نظم و برنامه ریزی داشتند.‏


کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 433
‏     من خیلی از مسائل را نمی دانستم؛ ولی وقتی به اعمال حضرت امام‏‎ ‎‏دقت می کردم و از ایشان می پرسیدم، متوجه می شدم که انجام آن‏‎ ‎‏مستحب است. مثلاً هوا در تابستان خیلی گرم بود با اینهمه وقتی‏‎ ‎‏می خواستند به توالت بروند کلاهی را بر سرشان می گذاشتند. بعداً‏‎ ‎‏متوجه شدم که سر باز به توالت رفتن مکروه است. گاهی کلاهشان اتاق‏‎ ‎‏بالا بود و ایشان بیست ـ سی پله را برای آوردن کلاه طی می کردند.‏

‏     یادم می آید که دستشویی حیاط بسیار کوچک بود، ایشان موقع وضو‏‎ ‎‏گرفتن در یک گوشه خودشان را جمع می کردند و به زحمت می انداختند.‏‎ ‎‏بعداً فهمیدم که می خواهند حتماً موقع وضو گرفتن رو به قبله باشند. یا‏‎ ‎‏وقتی می خواستند از خانه بیرون بروند، حتماً به صورت خودشان در آیینۀ‏‎ ‎‏کوچکی که در ته حیاط بود، نگاه می کردند. ایشان ما را به پرهیز از برخی‏‎ ‎‏از مکروهات توصیه می کردند. مثلاً گاهی که ما با صدای بلند‏‎ ‎‏می خندیدیم، می گفتند: اینطور نخندید بهتر است زیرا خنده با صدای‏‎ ‎‏بلند مکروه است.‏

‏     ‏حضرت امام در رابطه با انتخاب همسر برای فرزندانشان چگونه برخورد‎ ‎می کردند و آیا توصیه های خاصی داشتند؟

‏     ‏‏ـ اول به خانوادۀ خواستگارهایی که برای دخترانشان می آمدند، توجه‏‎ ‎‏می کردند تا ببینند آیا با آنها اشتراکاتی دارند. بعد از اینکه خانواده را‏‎ ‎‏می پسندیدند، آن وقت با خود پسر صحبت می کردند و بعد از همۀ‏‎ ‎‏تحقیقات از خدا طلب خیر (استخاره) می کردند. یادم می آید یک بار از‏‎ ‎‏خانم پرسیدم که آیا امام در مورد انتخاب دامادهایشان استخاره هم‏‎ ‎‏می کردند؟ ایشان گفتند به این معنا که اگر استخاره خوب آمد قبول کنند و‏‎ ‎‏اگر بد آمد رد کنند، نه. امام اعتقادی به این نوع استخاره نداشتند. در مورد‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 434
‏یکی از دخترهایشان دقیقاً یادم هست که اول وضو گرفتند، بعد سر‏‎ ‎‏سجاده نشستند و دو رکعت نماز خواندند و بعد از خدا طلب خیر کردند و‏‎ ‎‏اگر توجه به معنای استخاره بکنید می بینید واقعاً معنایش همین است؛‏‎ ‎‏یعنی تا جایی که به ما مربوط بوده، فعالیت کرده ایم، شناساییهای لازم را‏‎ ‎‏به عمل آورده ایم و با فکر و نظر خودمان این داماد را مناسب می دانیم، در‏‎ ‎‏نهایت از خدا طلب خیر می کنیم.‏

‏     ‏آیا حضرت امام برای ازدواج، ملاکهای خاصی را توصیه می کردند؟

‏     ‏‏ـ همیشه تقوای فرد، مورد نظرشان بود. چون اعتقاد داشتند که تقوا‏‎ ‎‏بسیار کارساز است. فردی که مسلمان و متقی است، به هیچ کس ظلم‏‎ ‎‏نمی کند، طبعاً به زنش هم ظلم نمی کند. مؤمن حق کسی را ضایع نمی کند‏‎ ‎‏و بر این اساس حق زنش را هم ضایع نخواهد کرد. همیشه می گفتند: کسی‏‎ ‎‏که چهارچوب و ضابطۀ شرعی و اخلاقی برای کارهایش دارد، کار بیهوده‏‎ ‎‏نمی کند.‏

‏     توصیۀ دیگر ایشان راجع به هم کفو بودن افراد بود. طبعاً روحیات یک‏‎ ‎‏خانوادۀ روحانی با یک خانواده روحانی دیگر هماهنگتر است. البته‏‎ ‎‏ممکن است با یک خانوادۀ دیگری هم جور شوند؛ ولی این به سبب‏‎ ‎‏تناسب روحیات دو خانواده است بنابراین، دو توصیۀ مهم امام در ازدواج،‏‎ ‎‏یکی توجه به «تقوای فرد» و دیگری «کفو بودن» بود. اصولاً مسائل مادی‏‎ ‎‏را ملاک خوشبختی و بدبختی نمی دانستند و به آن اعتقادی نداشتند.‏

‏     ‏چه نظری راجع به آداب ازدواج و مسائلی چون مهریه داشتند؟

‏     ‏‏ـ راجع به مهریه دقت داشتند؛ یعنی اعتقادشان بر این بود که دختر‏‎ ‎‏باید مهریه داشته باشد و اگر افرادی برای عقد نزدشان می آمدند و مثلاً‏‎ ‎‏مهریه را یک جلد کلام اللّه مجید ذکر می کردند، قبول نمی کردند و‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 435
‏می گفتند چیزی را به عنوان مهر تعیین کنند.‏

‏     ‏در مورد مبلغ مهریه چه نظری داشتند؟

‏     ‏‏ـ این بستگی به خانواده ها دارد.‏

‏     ‏ایشان چه ملاکی را در نظر می گرفتند؟

‏     ‏‏ـ به عرف توجه می کردند. چون این مسألۀ عرفی است و به خانواده ها‏‎ ‎‏مربوط می شود. ممکن است برای خانواده ها ملاکها متفاوت باشد. این‏‎ ‎‏مسائل به عرف جامعه برمی گردد. امام عقیده داشتند که در تعیین مهریه‏‎ ‎‏باید به حد دختر و خانواده و ملاکی که دارند، توجه کرد؛ ولی در مورد‏‎ ‎‏تشریفات دیگر ازدواج اعتقادی نداشتند. بخصوص زمانی که نوه شان با‏‎ ‎‏برادرم ازدواج کردند، چون زمان جنگ بود، شدیداً از تشریفات نهی‏‎ ‎‏کردند. گفتند: وقت جشن گرفتن و مهمانی دادن نیست. یک مجلس‏‎ ‎‏معمولی داشتیم و خریدی هم در حد متوسط جامعه انجام دادیم. در کل،‏‎ ‎‏امام معتقد بودند که باید به عرف توجه شود و متناسب با آن عمل کرد.‏

‏     ‏حضرت امام مهریۀ شما که عروسشان بودید و همچنین دخترانشان را چه‎ ‎مقدار تعیین کرده بودند؟

‏     ‏‏ـ برای هر کدام از ما یک دانگ خانه تعیین شده بود. البته یک خانه ای‏‎ ‎‏که متعارف بود. حالا بستگی دارد به اینکه یک خانه آن موقع پنجاه هزار‏‎ ‎‏تومان می ارزید و یک خانه نیز بیست هزار تومان.‏

‏     ‏چه اموری را جزء وظایف خانم و یا دخترهایشان می دانستند و اگر آن‎ ‎امور انجام نمی شد، ناراحت می شدند؟

‏     ‏‏ـ احترام ایشان به خانم بسیار زیاد بود و تا آخرین ساعات عمرشان این‏‎ ‎‏احترام در اعمال و رفتارشان مشهود بود و به همه حتی پسرشان نیز حفظ‏‎ ‎‏این روحیه را توصیه می کردند.‏


کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 436
‏     همان طور که می دانید در اسلام زن در قبال شوهر از نظر کار خانه‏‎ ‎‏ـ مثل پختن غذا وظیفه ای بر عهده ندارد. در خانواده وظایف متقابل است.‏‎ ‎‏اگر اینجا می گوید کار خانه جزء وظایف نیست؛ ولی از آن طرف، تبعیت و‏‎ ‎‏اطاعت زن از شوهر را مطرح می کند تا نظام خانواده مستحکم باشد. روی‏‎ ‎‏همین صفات، امام هیچ وقت دستور انجام کاری را به خانم نمی دادند.‏‎ ‎‏خانم می گویند: وقتی یک دکمه پیراهنشان می افتاد، می گفتند: می شود این‏‎ ‎‏را بدهید بدوزند؟ نمی گفتند: خودت بدوز. یا احیاناً اگر روز بعد دوخته‏‎ ‎‏نشده بود، نمی گفتند: چرا ندوخته اید؟ می گفتند: کسی نبود بدوزد؟ تا‏‎ ‎‏آخر عمرشان هیچ وقت آمرانه با خانم صحبت نکردند.‏

‏     از یک طرف این نحوۀ رفتار در زندگی امام مطرح بود؛ ولی از طرف‏‎ ‎‏دیگر قیودی نیز داشتند. مثلاً خانم می گفتند که وقتی می خواستم با‏‎ ‎‏خانواده های جدید رفت و آمد کنم باید با امام مشورت می کردم.‏

‏     ابتدا هم به خانم گفته بودند که ملاکشان خلاف شرع نکردن و عمل به‏‎ ‎‏واجبات است. مثلاً در آن زمان پوشیدن لباس آستین کوتاه در خانه برای‏‎ ‎‏دختر روحانی پسندیده نبود؛ ولی امام می گفتند که در خانه اشکال ندارد،‏‎ ‎‏چون خلاف شرع نیست؛ اما در بیرون از خانه باید کاملاً پوشیده باشید. یا‏‎ ‎‏پوشیدن لباس زرد، سرخ، آبی و... را در خانه مسأله ای نمی دانستند و‏‎ ‎‏می گفتند: در رنگ قیدی ندارم در خانه هر طور می خواهید بپوشید؛ ولی‏‎ ‎‏به شرط آنکه خلاف شرعی در آن نباشد.‏

‏     انسان با دیدن اعمال و رفتار امام احساس می کرد که ظاهر و باطنشان‏‎ ‎‏یکی است. اگر می خواستند به ما بگویند که دروغ نگوییم، با اعمالشان‏‎ ‎‏نشان می دادند که دروغ، مذموم و کار آدم زبون و پست است.‏

‏     ‏در رابطه با تحصیل و اشتغال خانمها چه نظری داشتند و آیا در این باره

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 437
توصیه هایی به دخترانشان می کردند؟

‏     ‏‏ـ ایشان معمولاً در مسائل خانوادگی بچه هایشان دخالت نمی کردند،‏‎ ‎‏بخصوص بچه ای که ازدواج کرده و رفته بود؛ البته نسبت به پسر و خانوادۀ‏‎ ‎‏پسری تعیین تکلیف بیشتری داشتند؛ ولی حتی در نامگذاری نوه هایشان‏‎ ‎‏هم نظر نمی دادند؛ البته اگر کسی می آمد و نظرشان را می پرسید، جواب‏‎ ‎‏می دادند. بر این اساس در ارتباط با تحصیل دخترانشان نمی گفتند که حتماً‏‎ ‎‏دنبال فلان رشته بروند و یا آن رشته را نخوانند. فقط توصیه می کردند که‏‎ ‎‏دنبال تحصیل علم بروند. به همین خاطر زمانی که نوه هایشان به سن‏‎ ‎‏تحصیل رسیدند و برخی مراحل دانشگاهی را هم طی کردند؛ امام همیشه‏‎ ‎‏مشوق ادامۀ تحصیل آنها بودند. خانم تعریف می کنند زمانی که به قم‏‎ ‎‏آمدند، چون قبلاً تا کلاس هشت یا نهم درس خوانده بودند، از امام‏‎ ‎‏خواستند که به ایشان درس بدهند و امام هم همین کار را کردند و مشوق‏‎ ‎‏خانم برای مطالعه بودند. منتها تأکید می کردند که مراقب باشید علم‏‎ ‎‏برایتان حجاب نشود.‏

‏     ‏حضرت امام چه نظری در مورد اشتغال زنان داشتند؟

‏     ‏‏ـ می گفتند: اشتغال زن اشکالی ندارد؛ البته تا حدی که به خانواده لطمه‏‎ ‎‏نخورد؛ چرا که زن را مربی جامعه می دانستند و چون خانواده هم یک‏‎ ‎‏واحد جامعه است، نقش زن را در تحکیم خانواده خیلی مؤثر می دانستند.‏‎ ‎‏حتی معتقد بودند که زن قادر است مرد بد را هم اصلاح کند؛ یعنی اگر‏‎ ‎‏محیط خانواده درست باشد، بچه ها هم سالم و صالح بار می آیند.‏‎ ‎‏بنابراین، وقتی زن می تواند کار خارج از خانه داشته باشد که به‏‎ ‎‏خانواده اش صدمه نخورد. درست است که پدر مسئول شرعی فرزند‏‎ ‎‏است؛ ولی اگر بچه خلافکار باشد، پدر در پیشگاه خداوند مؤاخذه‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 438
‏می شود، ولی نقش مادر را خیلی تعیین کننده می دانستند و به تربیت‏‎ ‎‏بچه ها خیلی اهمیت می دادند. گاهی که ما شوخی می کردیم و می گفتیم‏‎ ‎‏پس زن باید همیشه در خانه بماند، می گفتند: شما خانه را کم نگیرید،‏‎ ‎‏تربیت بچه ها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند، خدمت‏‎ ‎‏بزرگی به جامعه کرده است. ایشان حتی معتقد بودند که تربیت فرزند از‏‎ ‎‏مرد نمی آید و این کار دقیقاً به زن بستگی دارد. چون عاطفۀ زن بیشتر‏‎ ‎‏است و قوام خانواده هم باید بر اساس محبت و عاطفه باشد.‏

‏     ‏امام عزیز در مورد فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی خانمهای بیت چه‎ ‎می گفتند؟

‏     ‏‏ـ ما را منع نمی کردند؛ البته مسأله ای که برایشان خیلی اهمیت داشت،‏‎ ‎‏این بود که مبادا از موضعمان استفاده شود؛ ما را از تصدی پستهای‏‎ ‎‏حساس منع می کردند. مثلاً دوست نداشتند دخترشان نمایندۀ مجلس‏‎ ‎‏شود، چون می گفتند: دلم نمی خواهد این احساس و توهّم پیدا شود که به‏‎ ‎‏خاطر منسوب بودن به من، دخترم فلان پست را گرفته است. یا می گفتند:‏‎ ‎‏ما انقلاب نکردیم که پست بین خودمان تقسیم کنیم و اصلاً برای اینکه این‏‎ ‎‏شائبه در ذهن مردم به وجود نیاید، دنبال این کارها نروید. هزار جور کار‏‎ ‎‏دیگر هست که می توانید آنها را انجام دهید.‏

‏     دخترشان خانم مصطفوی در قم مشغول کار بودند و مؤسسۀ‏‎ ‎‏خیریه ای دایر کرده و آن را اداره می کردند؛ و امام ایشان را به این کار خیر‏‎ ‎‏تشویق می نمودند. بنابراین، با حفظ تمام موازین شرعی هیچ منعی برای‏‎ ‎‏کار یا تحصیل قائل نبودند.‏

‏     ‏آیا توصیه ای از حضرت امام درباره کمک مرد به همسرش در خانه به یاد‎ ‎دارید تا زن هم بتواند با آرامش خاطر بیشتری در زمینه های اجتماعی و

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 439
سیاسی و فرهنگی فعالیت کند؟

‏     ‏‏ـ به آن معنی، چیزی در یادم نیست؛ ولی خانم می گفتند که چون‏‎ ‎‏بچه هایشان شبها خیلی گریه می کردند و تا صبح بیدار می ماندند، امام‏‎ ‎‏شب را تقسیم کرده بودند؛ یعنی مثلاً، دو ساعت خودشان از بچه‏‎ ‎‏نگهداری می کردند و خانم می خوابیدند و دو ساعت خودشان‏‎ ‎‏می خوابیدند و خانم بچه را نگه می داشتند؛ ولی روزها مشغول درس و‏‎ ‎‏بحث بودند و فرصتی برای نگهداری بچه ها نداشتند. فرزندانشان نیز‏‎ ‎‏تعریف می کنند که امام با آنها بازی می کردند؛ یعنی بعد از تمام شدن‏‎ ‎‏درس، ساعتی را به بازی با بچه ها اختصاص می دادند تا کمک خانم در‏‎ ‎‏تربیت بچه ها باشند.‏

‏     امام به پسر و نوه هایشان القا می کردند که انتظار کار از زنشان نداشته‏‎ ‎‏باشند. اگر کردند، محبت کرده اند. البته به دخترها هم توصیه می کردند که‏‎ ‎‏کار بکنند. در ابتدای عقد نصیحت می کردند که سعی کنید با هم رفیق‏‎ ‎‏باشید. اگر مرد هستی و در بیرون از خانه هزاران مسأله داری، وقتی به‏‎ ‎‏خانه می آیی ناراحتیهایت را پشت در بگذار و سعی کن با لطف و‏‎ ‎‏مهربانی، داخل خانه شوی. از آن طرف به زن هم توصیه می کردند که تو‏‎ ‎‏هم ممکن است در خانه خیلی کار کرده و خسته باشی؛ ولی خستگی ات‏‎ ‎‏را به شوهرت منتقل نکن. به استقبالش برو و زندگی گرمی برای خودتان‏‎ ‎‏درست کنید. تا همین اواخر تا وقتی که خانم سر سفره نمی آمدند،‏‎ ‎‏خودشان دست به غذا نمی زدند. گاهی که ما زودتر دست به غذا‏‎ ‎‏می بردیم، نمی گفتند: چرا صبر نمی کنید؟ می گفتند: خانم نیامدند؟ چند‏‎ ‎‏بار ایشان را صدا می زدند. گاهی خانم می آمدند و می گفتند: آقا، آخر من‏‎ ‎‏مهمان دارم، شما بخورید، من باید غذا را بکشم بعداً می آیم.‏


کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 440
‏     احترام به خانم را لازم می دانستند و این رفتارشان در بقیۀ افراد هم اثر‏‎ ‎‏می گذاشت.‏

‏     ‏آیا ایشان قائل به منعی در پوشیدن لباسهای رنگ روشن بودند؟

‏     ‏‏ـ در پاریس وقتی خواهرانی با مانتو و روسری و مقنعه خدمتشان‏‎ ‎‏رسیده بودند، از ورودشان ممانعت به عمل نیاوردند. در حالی که اگر‏‎ ‎‏مردی داخل اطاق می شد و مثلاً انگشتر طلا به دستش بود، از او‏‎ ‎‏می خواستند که انگشترش را در بیاورد. بنابراین، نوع برخورد امام با آن‏‎ ‎‏خانمها می رساند که پوشش آنها اشکال نداشته، و روی رنگ هم نظر‏‎ ‎‏خاصی نداشتند. جز اینکه در کل معتقد بودند که پوشش نباید‏‎ ‎‏مفسده انگیز باشد. البته چادر را بهتر می دانستند، چون معتقد بودند‏‎ ‎‏برازنده تر است و سمبل انقلاب اسلامی است.‏

‏     ‏امام در نوشته های خودشان از مقدس نماها بسیار می گفتند، به نظر شما‎ ‎آنان چه نظرهایی راجع به زن داشتند که با نظر ایشان مخالف بود؟

‏     ‏‏ـ این بحث مفصلی دارد. امام در زمینه های مختلف از دست این گروه‏‎ ‎‏که دید ارتجاعی داشتند، نالیده اند. البته شاید این افراد خودشان هم‏‎ ‎‏نمی دانند؛ ولی امام اعتقادشان بر این بود که برخی از آنها تعمداً این‏‎ ‎‏القائات را می کنند. یادم می آید در اول انقلاب یکی از این آقایان که‏‎ ‎‏نمی خواهم نامش را ذکر کنم، نزد امام آمدند و گفتند: شما الآن خیلی‏‎ ‎‏قدرت دارید و هر کاری که می خواهید، می توانید در ایران انجام دهید.‏‎ ‎‏بیایید از این قدرت تان استفاده کنید و دستور دهید تمام خانمها از ادارات‏‎ ‎‏به خانه هایشان برگردند و کار نکنند. البته این یکی از خواسته هایشان بود.‏‎ ‎‏گفتند: الآن فلان آقا اینجا بود و چنین خواسته ای در مورد شما زنان‏‎ ‎‏داشت. من خندیدم و گفتم: این آقا با آن وجهه آمده بود تا این خواسته را‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 441
‏طرح کند. گفتند: بله؛ ولی واقعاً چطور اینها متوجه نیستند؟ مگر از نظر‏‎ ‎‏ادارۀ مملکت امکان دارد که فردا بگویند همه زنها در خانه بنشینند؟‏‎ ‎‏برخی وزارتخانه ها نصف پرسنلشان زن است. اینها چون توجه به مسائل‏‎ ‎‏ندارند، یکمرتبه حکم می کنند.‏

‏     دیدِ مقدس نماها نسبت به زن اینچنین بود. می گفتند: چه معنی دارد‏‎ ‎‏زن برود کار کند و مرد به خانه بیاید و ببیند غذای شبش آماده نیست.‏‎ ‎‏بعضیها می گویند که حضرت امام زنها را گستاخ کرده اند. یکی می گفت:‏‎ ‎‏«امام به زن شخصیت داد.» اگر این جمله را بشکافیم، می بینیم که امام به ما‏‎ ‎‏آموختند که حقوقمان چیست. زنها را متوجه حقوق از دست رفته شان‏‎ ‎‏کردند، پس ایشان افشاگری و روشنگری کردند. و همواره از دست‏‎ ‎‏مقدس نماها فریاد می زدند.‏

‏     ‏در مورد تعدد زوجات چه توصیه ای داشتند؟

‏     ‏‏ـ امام عدالت را بسیار مهم می دانستند و می گفتند: بعید است مردی‏‎ ‎‏بتواند در این باره عدالت را رعایت کند مطلع هم هستید که خود و‏‎ ‎‏فرزندانشان نیز هر کدام یک همسر اختیار کردند و این مسأله را طوری القا‏‎ ‎‏می کردند که اصلاً از مردی که خلاف این عمل را بکند بدشان می آید. این‏‎ ‎‏مسأله برایشان قبیح و ناپسند بود.‏

‏     البته باید به شرایط جامعه هم توجه کرد، چون یک وقت ممکن است‏‎ ‎‏تعدد زوجات از نظر اداره جامعه ضرورت داشته باشد. بنابراین، می توان‏‎ ‎‏بر روی فلسفۀ آن بحث کرد؛ اما واقعاً چه کسی می تواند عدالت را رعایت‏‎ ‎‏کند؟ چون عدالت که فقط به معنای خرید یک نان برای این و یک نان‏‎ ‎‏برای آن دیگری نیست. در سایر موارد هم باید عدالت داشته باشد. نقل‏‎ ‎‏می کنند در زمانی که حضرت امام شاگرد یک روحانی بودند، وقتی‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 442
‏شنیدند که آن آقا ازدواج مجدد کرده است، نزدشان رفتند و از آن آقا که‏‎ ‎‏استادشان بود، علت این کار را پرسیدند. و آن روحانی در جواب گفته بود‏‎ ‎‏که این قضیه به شما ارتباطی ندارد. آنطور که می گویند، امام بلند شدند و‏‎ ‎‏خانۀ آن مرد را ترک کردند و دیگر به آن خانه نرفتند. چون آن مرد هیچ‏‎ ‎‏دلیل موجّهی برای ازدواج مجدد نداشته است.‏


کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 443

‎ ‎

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 444