مهربانیهای او
البته در اینجا باید این نکته را یادآوری کنم که او هرگز با صفت خسّت آشنا نبود و حتی
از کرامت بسیار والایی برخوردار بود و سخاوت و بلندنظری او در مورد دیگران زبانزد دوستان بود. به محرومان و مستضعفان به طور ناشناس کمک می کرد و در این زمینه می توان به موارد بسیاری اشاره کرد؛ اگر برای کسی مشکلی پیش می آمد و کمک مالی می خواست به راحتی پول می داد، و وقتی هر یک از ما به بیمارستان نیاز پیدا می کردیم سعی می کرد به بهترین وجه به ما رسیدگی کند. در مورد توجه، رسیدگی به دیگران و همسطح کردن زندگی با آنان هم، عقاید خاصی داشت؛ مثلاً اگر اسباب بازی به عنوان هدیه برای بچه هایمان می رسید، می گفت: به دیگران هم بده تا فرزندانشان از این وسایل بهره مند شوند. او همیشه می گفت: همان طور که بچۀ تو دوست دارد اسباب بازی داشته باشد، بچه های دیگران هم دوست دارند؛ بنابراین بهتر است به طور یکسان بهره مند شوند؛ نه اینکه شما از چند نعمت برخوردار باشید و دیگران محروم بمانند. این خصلتها از جمله مواردی است که حکم کیمیا دارد. بیشتر مردم سعی می کنند همه چیز را برای خود و خانواده هایشان جمع کنند. حال اگر دیگران از کمترین آن نعمتها هم استفاده نکنند، اهمیتی برایشان ندارد. او وقتی سر سفره می نشست همیشه نگران بود، مبادا کسی گرسنه باشد یا نتواند غذایی برای خود و خانواده اش تهیه کند.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 481