مصاحبه و گفتگو

امام بهتر می فهمد

امام بهتر می فهمد

‏نکتۀ دیگری که جالب است اینکه اگر‏‎ ‎‏قضیه ای پیش می آمد که احمد صددرصد‏

‎ ‎‏موافق آن بود؛ اما امام مخالفت می کردند، قضیه تمام بود. اینکه بعدها‏‎ ‎‏بنشیند و بگوید اگر کاری را که من گفته بودم انجام می شد بهتر بود، چنین‏

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 497
‏مسأله ای هیچ وقت پیش نمی آمد. به طور ساده بگویم که احمد رسالت‏‎ ‎‏خود می دانست دربارۀ هر موضوعی تحقیق و تفحص کند و نتیجه را به‏‎ ‎‏امام بگوید. بعداً این امام بودند که یا می پذیرفتند و یا رد می کردند. اگر‏‎ ‎‏می پذیرفتند که انجام می شد، اگر هم رد می کردند، احمد می گفت: امام‏‎ ‎‏بهتر از ما می فهمند و ما باید تابع و مطیع ایشان باشیم؛ و این حالت بسیار‏‎ ‎‏زیبایی بود که والایی ایشان را نشان می داد؛ و تا زمانی که کسی در آن‏‎ ‎‏شرایط قرار نگیرد، درک نمی کند که چقدر مشکل است انسان از تمام‏‎ ‎‏عقیده اش بگذرد و عقیده طرف مقابل را بپذیرد و بعد هم هیچ احساس‏‎ ‎‏نکند که حتی اگر عقیدۀ خوبی بود بخواهد آن را مطرح کند. خلاصه آنکه‏‎ ‎‏احمد در رابطه خود با امام «من» نداشت.‏

‏     ‏می دانیم که زندگی حاج احمد آقا دارای دو بعد متفاوت بود. یک بعد‎ ‎مبارزاتی و یک بعد زندگی خانوادگی و داخلی. در این زمینه و مخصوصاً‎ ‎ویژگیهای ایشان در مورد زندگی خانوادگی اگر ممکن است توضیحی بفرمایید.

‏     ‏‏ـ همان طور که گفتم، احمد از لحاظ شخصیتی یک فرد کاملاً عاطفی‏‎ ‎‏بود. و فکر می کنم از نظر زندگی مشترک خانوادگی باید الگوی دیگران‏‎ ‎‏باشد. آن چیزی که ایشان برای یک زندگی مشترک ترسیم می کرد، شاید‏‎ ‎‏در مرحلۀ نخست چندان خوشایند نبود؛ اما در نهایت بسیار پسندیده بود.‏‎ ‎‏ایشان اعتقاد داشت دو نفر که با هم زندگی مشترک را شروع می کنند باید‏‎ ‎‏برای تکامل یکدیگر کار بکنند. اینکه بنشینند و تمام جزئیات را برای هم‏‎ ‎‏نقل کنند، این معنای رفاقت نیست. آن زن و شوهری که می خواهند با هم‏‎ ‎‏زندگی کنند باید واقعاً با هم رفیق باشند؛ یکدیگر را درک کنند و به هم‏‎ ‎‏اعتماد داشته باشند.‏

‎ ‎

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 498