خاطرات و نکته ها

توجه به همسر

توجه به همسر

‏یک شب من در کنار امام و خانمشان نشسته‏‎ ‎‏بودم، امام به خانم گفتند: خانم، دارویت‏

‎ ‎‏را خوردی یا پاشم برایت آب بیاورم؛ چون وقت خوردن دارویت هست،‏‎ ‎‏خانم گفتند: نه، نخوردم، ولی الآن پا می شوم و می خورم. من که وظیفه‏‎ ‎‏خودم می دانستم که این کار را انجام دهم ولی با خنده گفتم: امشب شما‏‎ ‎‏برای خانم آب بیاورید، فردا شب خانم برای شما.‏

‎ ‎

کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 521