لطافت در نگاه
گاهی با امام قدم می زدم؛ ایشان در شبانه روز سه بار قدم می زدند و این اوقات، از
فرصتهای خوبی بود که می شد ایشان را دید. من مشاهده می کردم که
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 543
چقدر لطیف و عمیق به اطرافشان نگاه می کنند. یادم می آید، یک روز در مقابل غنچه ای ایستادند و رو به من گفتند: فکر می کنی این غنچه گل چند روزه باشد؟ من اصلاً توجه نکرده بودم. گفتم: نمی دانم. ایشان گفتند: من دقیقاً می دانم. دو روز و نیم است که آن غنچه باز شده است. گفتم: شما مگر هر روز این غنچه را می بینید؟ گفتند: هر روز نگاهش می کنم؛ هر روز که از اینجا رد می شوم می بینم چقدر تغییر کرده است و الآن دو روز و نیم از عمرش گذشته است.
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 544