فصل دوم: تبریز و روحانیت آن در انقلاب اسلامی

بعضی دیگر از ویژگیهای تبریز

بعضی دیگر از ویژگیهای تبریز

‏به جهت موقعیت برتر تبریز و حضور شخصیتهای علمی و فرهنگی و زمینه های‏‎ ‎‏اقتصادی موجود در تبریز این شهر دست کم در زمان قاجاریه به عنوان ولیعهدنشین‏‎ ‎‏برگزیده شده بود و پادشاهان آینده در این شهر آموزش می دیدند و با راه و رسم‏‎ ‎‏مملکت داری آشنا می شدند همان طوری که شخصیت برجسته ای همچون امیرکبیر در‏‎ ‎‏تبریز رشد و نمو یافت و به صدراعظمی ناصرالدین شاه رسید. امتیاز دیگر تبریز وجود‏‎ ‎‏دهها مدرسه علمیه است که خود نشانگر حضور علمای بزرگ و طلاب و فضلای فراوان‏‎ ‎‏در تبریز بوده است و من در ایام جوانی با پیرمردهایی مواجه می شدم که به تجارت‏‎ ‎‏اشتغال داشتند و مرحوم پدرم نقل می کرد که اینها در سنین جوانی در همان مدارس و‏‎ ‎‏حوزه های علمیه دروس اسلامی را خوانده اند و به سرحد اجتهاد رسیده اند و از باب‏‎ ‎‏«الفقه ثم المتجر» به تجارت و کسب و کار همراه با علم و تفقه روی آورده اند و من بعضی‏‎ ‎‏از این افراد را مثل مرحوم حاج رضا چایچی و مرحوم حاج حسین که تاجر چای بودند‏‎ ‎‏دیده بودم که با عبا و قبا و عرقچین ولی بدون عمامه در انظار ظاهر می شدند و ضمن‏‎ ‎‏اشتغال به تجارت، نمایندگی بعضی از مراجع نجف مثل مرحوم آیت الله بروجردی،‏‎ ‎‏آیت الله حکیم و سپس مرحوم آیت الله خویی را نیز داشتند و جالب است بدانید که چون‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 29
‏اینها معتمد سایر تجار و مردم بودند و همه وجوهات را مستقیماً به دست مراجع‏‎ ‎‏می رساندند مراجعات مردم به اینها و وجوهاتی که داده می شد بیش از مجموع‏‎ ‎‏وجوهاتی بود که به سایر علما داده می شد. به هر حال توجه به علم و دانش در میان‏‎ ‎‏قشرهای مختلف تبریز بویژه طبقه اعیان و اشراف و تجار مرسوم بوده است.‏

‏     موضوع دیگری که نشان دهنده عمق توجه مردم آن سامان به علم و فرهنگ می باشد‏‎ ‎‏رونق ادبیات و شعر و دیگر مقوله فرهنگی و همچنین اهتمام به کتابت و نشر کتب ادبی و‏‎ ‎‏فقهی و غیره است. اکثر کتب متداول در حوزه های علمیه مانند ‏‏مغنی‏‏، ‏‏مطوّل‏‏ و ‏‏شرح لمعه‏‏ به‏‎ ‎‏خط خوشنویسان چیره دست تبریزی مثل مرحوم عبدالرحیم و محمد کاظم و طاهر‏‎ ‎‏خوشنویس نگاشته شده و در خود تبریز به زیور طبع آراسته شده است. همچنان که‏‎ ‎‏علی الظاهر اولین چاپخانه ایران در شهر تبریز دایر گشته است و این نشانه دیگری از‏‎ ‎‏موقعیت ممتاز تبریز از نظر علمی و فرهنگی در آن مقطع است. حضور جمع زیادی از‏‎ ‎‏علما و شعرا و فرهیختگان در تبریز در گذشته های نه چندان دور، موقعیت این شهر را‏‎ ‎‏بیش از پیش نمایان می سازد. در مقبرة الشعرای تبریز‏‎[1]‎‏ به طوری که نقل می کنند حدود‏‎ ‎‏ششصد تن از شاعران عارف و حکیم تبریزی خفته اند و همان طوری که می دانید آخرین‏‎ ‎‏شاعری که در آنجا دفن شد و رونق بیشتری به آن محل داد و باعث توجه افزونتر مردم به‏‎ ‎‏مقبرة الشعرا شد مرحوم سیدمحمد حسین شهریار بود. گفته می شود که شهید محمد‏‎ ‎‏خیابانی هم در این مقبره مدفون است ولی من از استاد و محقق معروف، آقای‏‎ ‎‏محمدرضا حکیمی که تحقیقی در این باره داشت شنیدم که ایشان را در همان منزل‏‎ ‎‏خودش در تبریز دفن کرده اند اما با توجه به خفقانی که در آن مقطع و زمان شهادت ایشان‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 30
‏توسط رضاخان به وجود آمده بود من بعید می دانم که اجازه داده باشند جنازه ایشان در‏‎ ‎‏منزلش به خاک سپرده شود؛ بنابراین به احتمال قوی همان طوری که بعضی از‏‎ ‎‏پیرمردهای آن دوران می گفتند مرحوم خیابانی در همان مقبرة الشعرا دفن گردیده است.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 31

  • . درباره تاریخچه مقبرة الشعرا باید گفت که در ابتدا قبرستانی بود که در یکی از محله های قدیمی تبریز به نام سرخاب و در کنار امامزاده سیدحمزه و یک مدرسه علمیه که طلاب در آن مشغول تحصیل بودند قرار داشت ولی از شهرت چندانی برخوردار نبود و اگرچه در رژیم گذشته برنامه ای برای ساماندهی این قبرستان در نظر گرفته شده بود ولی به مرحله اجرا درنیامد. تا اینکه بعد از انقلاب و در زمانی که جناب آقای خاتمی مسئولیت وزارت ارشاد را به عهده داشت به اهتمام ایشان بودجه قابل توجهی برای بازسازی و تعمیر این قبرستان که اهمیت ویژه ای داشت و محل دفن عده زیادی از علما و شعرا و بعضی از شهدای مشروطیت مثل ثقة الاسلام بود اختصاص یافت. با این بودجه ضمن نوسازی قبرستان بسیاری از خانه های اطراف نیز خریداری و تبدیل به فضای سبز گردید.