تبعید امام از ترکیه به نجف
با طولانی شدن تبعید امام در ترکیه، تلاشهایی از سوی جمعی از مراجع و بزرگان و علما برای پایان دادن به تبعید ایشان در ترکیه و یا انتقالشان به نجف آغاز شد. حضرات آیات حکیم، خوانساری و بهبهانی با ارسال تلگرافهایی برای شاه این درخواست را مطرح کردند. در همین راستا جمعی از بزرگان و اساتید حوزه علمیه قم مانند آقایان مشکینی، منتظری، نوری همدانی و ربانی شیرازی به همراه عده ای از فضلا و طلاب حدود سیصد نفر در منزل مراجع قم متحصن شدند. با مجموعه اقداماتی که صورت پذیرفت رژیم پهلوی به مصلحت خودش دید که امام را از ترکیه به عراق منتقل کند. تصور رژیم این بود که با این کار اول اینکه می تواند ضمن ساکت کردن طرفداران حضرت امام، دل خیلی از علما و مراجع را به دست بیاورد و چنین قلمداد کند که ما به درخواست شما امام را به نجف فرستادیم و دوم اینکه رژیم با تحلیلی که کارشناسان ارائه کرده بودند چنین می انگاشت که امام در نجف با وجود مراجع بزرگی همچون آقایان حکیم، شاهرودی و
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 165
خویی جلوه ای نخواهد داشت و نامش به فراموشی سپرده خواهد شد بخصوص که زمینه این مسأله در نجف فراهم بود و علمای نجف از نظر علمی خودشان را برتر از علمای قم می دانستند؛ بر این اساس، برداشت تحلیلگران رژیم این بود که حتی اگر حضرت امام بتواند جلسه درسی تشکیل بدهد کسی در درسش شرکت نخواهد کرد و برای اینکه این ذهنیت غلط را به واقعیت مبدل کنند، هنگامی که حضرت امام علی رغم تصور و میل آنها شروع به تدریس نمود من شنیده ام عده ای از طلاب را وادار کردند که مدتی در کلاس درس ایشان حاضر شوند و بعد بروند و بگویند که درس ایشان قابل استفاده نبوده و ما چیزی برداشت نکردیم؛ ولی با این حال موقعی که امام عازم عراق شد با استقبال گرم علما و روحانیون مواجه شد حتی آیت الله سیدمحمد شیرازی به استقبال ایشان رفت و با اکرام و احترام خاصی ایشان را به کربلا آورد و در مدتی که حضرت امام در کربلا اقامت داشت به تقاضای آقای شیرازی در صحن مطهر حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) به جای ایشان اقامه نماز جماعت می کرد و هنگامی که عازم نجف شد باز جمع زیادی از علما و روحانیون از طرف آقای حکیم و آقای خویی به استقبال ایشان شتافتند و بعداً خود این بزرگان و همچنین مرحوم آقای شاهرودی به ملاقات امام آمدند و نقل شد که دیدار مرحوم آقای خویی با ایشان خیلی دوستانه و صمیمانه بود و حضرت امام نیز به احترام مراجع نجف تا مدتی درس شروع نکرد و با اینکه توان مالی هم داشت از پرداخت شهریه خودداری می کرد تا اینکه بعد از حدود سه ماه، تدریس را و بعد از حدود شش ماه، پرداخت شهریه را به درخواست طلاب و فضلای نجف آغاز کرد. انواع تهمتهای ناروا و اذیت و آزار اطرافیان حضرت امام مثل شهید محمد منتظری، آقایان دعایی، زیارتی (روحانی)، کیان ارثی، محتشمی و... شروع شد. گاهی می گفتند: اینها کمونیست هستند و از شوروی پول می گیرند و بعضی وقتها می گفتند: اینها (اطرافیان امام) سنی و وهابی اند و به ائمه معصومین (ع) معتقد نیستند و اصلاً فقه شیعه را قبول ندارند.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 166