برخورد سران حکومت عراق با امام
در ابتدا باید عرض کنم در زمانی که بنده در عراق بودم به تازگی عبدالسلام عارف سقوط
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 174
کرده بود و عبدالرحمان عارف به حکومت رسیده بود. عارف از نظر سیاسی گرایش زیادی به جریان انقلابی آن روز جهان عرب یعنی حرکت افسران جوان مصری و در رأسشان جمال عبدالناصر داشت و در واقع در میان کشورهای عربی، عراق مهمترین کشوری بود که تمایل زیادی به مصر و حاکمان انقلابی اش از خود نشان می داد؛ به همین خاطر عراق به همراه بعضی از کشورهای عربی دیگر با مصر هم پیمان شده و یک اتحادیه به نام اتحادیه دول عربی به ریاست مصر تشکیل داده بودند. مردم عراق نیز که علاقه زیادی به عبدالناصر داشتند از این اتحاد خشنود بودند و در آن ایام هر روز به طرفداری از مصر و عبدالناصر و کشورهای مترقی عربی که در حال جنگ با اسرائیل بودند تظاهرات می کردند. علاقه این مردم به عبدالناصر بیشتر از رئیس جمهور عراق، عارف، بود؛ چون من خودم از نزدیک شاهد بودم و می دیدم موقعی که عکسهای این دو نفر را به در و دیوار می زدند عکس ناصر را بالا و عکس عارف را زیر آن می چسباندند و شعار زنده باد ناصر و نابود باد ایالات متحده امریکا سر می دادند. گفتنی است ارتش قدرتمند عراق که انصافاً شجاعانه و سلحشورانه به همراه ارتشهای سایر کشورهای عربی وارد نبرد با اسرائیل شده بود، نقش چشمگیری در جنگ شش روزه که به سود اعراب تمام شد برعهده داشت. با توجه به آنچه ذکر شد و موضعگیریهای امام در قبال اسرائیل و صدور بیانیه ای در تأیید جنگ اعراب علیه اسرائیل حکام وقت عراق برخورد خوبی با امام داشتند و از ایشان در برابر رژیم شاه که مدافع سرسخت اسرائیل در منطقه نیز بود حمایت می کردند و حتی اجازه داده بودند که طرفداران امام یک ایستگاه رادیویی به نام سخنگوی روحانیت انقلابی عراق راه اندازی کنند و از طریق آن، پیام خود را به گوش مردم برسانند. ناگفته نماند که این ایستگاه رادیویی توسط آقای
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 175
دعایی و جمعی دیگر از دوستان ایشان اداره می شد.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 176