فصل ششم: مراجع، علما و نقش آنان در انقلاب اسلامی

علت سکوت آقای خویی و جمعی از شاگردان ایشان در قبال مسائل انقلاب

علت سکوت آقای خویی و جمعی از شاگردان ایشان در قبال مسائل انقلاب

‏به نظر من علت سکوت مرحوم آقای خویی در قبال مبارزه و انقلاب بعد از ورود امام به‏‎ ‎‏نجف و از سال 46 به بعد، عده ای از اطرافیان ایشان بودند که با زمینه سازیهای زیادی‏‎ ‎‏باعث دوری آقای خویی از امام و به تبع از انقلاب و مبارزه شدند. اینها چون‏‎ ‎‏نمی خواستند امام به عنوان رهبر انقلاب و مبارزه مطرح شود، با حرف و حدیثهای‏‎ ‎‏فراوانی که علیه امام پیش آقای خویی نقل کردند، ایشان را از صحنه مبارزه کنار کشیدند.‏‎ ‎‏به خاطر همین تبلیغات وسیعی که توسط اطرافیان و نزدیکان ایشان صورت می گرفت‏‎ ‎‏طبیعی بود که شاگردان ایشان حتی آنهایی که سعی می کردند خودشان را از مسائل‏‎ ‎‏سیاسی دور نگه دارند دید مثبتی نسبت به امام و انقلاب نداشته باشند و حتی بعد از‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب نیز چنانکه باید و شاید در کنار امام قرار بگیرند که به نظر من بهترین اینها‏‎ ‎‏آیت الله آشیخ جواد تبریزی است که قبل از پیروزی انقلاب به ایران آمده و سالیان سال‏‎ ‎‏است که مشغول تدریس می باشد. ایشان موقعی که تدریس را با خارج مکاسب محرمه‏‎ ‎‏آغاز کرد (و من هم برای رونق پیداکردن درس ایشان تلاش کردم) اوایل مطالب امام را در‏‎ ‎


کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 209
‏درس خود نقل نمی کرد و نامی از امام و نظریات فقهی ایشان نمی برد که با بحث و‏‎ ‎‏گفتگوی زیاد با ایشان قانع شد که مطالب امام را نیز در کنار آرا و افکار آقای خویی که هر‏‎ ‎‏روز ذکر می کرد، مطالعه و مطرح کند. وی ابتدا گفت که کتابهای فقهی و اصولی امام را‏‎ ‎‏ندارم و هنگامی که من کتابهای امام را برای او تهیه کردم در نهایت پذیرفت که هر از‏‎ ‎‏چندگاهی مطالب حضرت امام را نه به صراحت بلکه تحت عنوان بعض الاعلام‏‎ ‎‏مورد بحث قرار بدهد. ولی پس از پیروزی انقلاب دوبار خدمت امام رفت و اظهار‏‎ ‎‏علاقه کرد و در دوران جنگ در مخالفت با صدام و حمایت از رزمندگان اسلام سخن‏‎ ‎‏گفت.‏

‏     یکی دیگر از شاگردان مرحوم آقای خویی آقای سیدابوالقاسم کوکبی تبریزی است.‏‎ ‎‏ایشان نیز موقعی که تدریس را در قم آغاز کرد، من هم مدتی در درس ایشان حاضر‏‎ ‎‏شدم؛ اما هنگامی که دیدم وی حاضر نیست در درسش نظریات امام را مطرح کند و‏‎ ‎‏اینجا و آنجا از ایشان بدگویی می کند دیگر در درسش شرکت نکردم و ایشان هرچه پیغام‏‎ ‎‏داد که در درسش حاضر شوم گفتم که من حضرت امام و ارزشهایی که بدان معتقدم‏‎ ‎‏خیلی بیش از آن است که شما تصور می کنید و حاضر نیستم آنها را زیر پا بگذارم. به هر‏‎ ‎‏حال اگرچه درس آشیخ جواد رونق پیدا کرد ولی درس آقای کوکبی هنوز هم رونق لازم را‏‎ ‎‏ندارد. در مجموع جز تعداد محدودی از فضلای نجف مثل مرحوم شهید مدنی و جناب‏‎ ‎‏آقای راستی و بعضی دیگر از نجفیون و شاگردان آقای خویی به جمع طرفداران انقلاب‏‎ ‎‏و امام نپیوستند.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 210