هدیه قرآن از طرف شاه به علما
رژیم پهلوی در سال 45 یا 46 برای سرپوش گذاشتن بر جنایات و فجایعی که در جهت سرکوب قیام مردم در سالهای قبل مرتکب شده بود و همچنین برای مذهبی و موجه جلوه دادن شاه اقدام به چاپ یک قرآن نفیس و زیبا با خط نیریزی و تذهیب شده نمود و به عنوان هدیه برای بعضی از علما و بزرگان هر شهری فرستاد. در بعضی از شهرها این قرآنها را با تشریفات خاصی به مساجد بردند و به روحانیون موردنظر دادند؛ ولی
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 228
هر کس که این هدیه شاهانه را می پذیرفت از چشم مردم می افتاد و آبرویش می رفت. به همین جهت در قم بجز تعداد انگشت شمار، کسی از روحانیت این هدیه را قبول نکرد. نقل شد که یکی از آنها آقای اشراقی پسر عموی مرحوم حاج آقا شهاب الدین اشراقی (داماد حضرت امام) بود. وی با اینکه روحانی و معمم بود، کارمند دولت نیز بود و در آموزش و پرورش کار می کرد. فرد دیگری که این هدیه را پذیرفت یک روحانی نابینا بود که بعد از انقلاب خلع لباس شد. دو تن از آخوندهای مرتبط با ساواک نیز این هدیه شاه را گرفتند. غیر از اینها روحانی معروفی که مرتکب این اشتباه شد مرحوم حاج آقا مرتضی برقعی بود و در واقع این دومین اشتباه ایشان به عنوان یک فرد ظاهراً انقلابی قلمداد می شد. اشتباه اولش ارسال پیام تبریک برای شاه به مناسبت تولد ولیعهد بود. گفتنی است که مرحوم برقعی از خطبا و وعاظ توانای کشور بود و مهارت زیادی در سخنوری داشت و ضمناً اهل مطالعه بود و در سخنانش از امثال و کنایات و تشبیهات نیز به خوبی بهره می گرفت و به خاطر همین قدرت بیانی که داشت غالباً در بیوت مراجع به مناسبتهای مختلف سخنرانی می کرد. وی در سالهای پایانی حکومت پهلوی با ایراد چند سخنرانی جالب و کوبنده علیه رژیم توانست تا حدودی آن دو اشتباهش را جبران کند. یکی از آن سخنرانیها در مجلس ختمی بود که آیت الله نجفی مرعشی به مناسبت رحلت حاج آقا مصطفی (ره) برگزار کرده بود. سخنرانی جالب دیگر ایشان سخنرانی ای بود که ایشان در مسجد تکیه خروس انجام داد که آن هم به مناسبت فوت آیت الله حاج آقا مصطفی برگزار شده بود.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 229