فصل هفتم: سرنوشت نهضت بعد از تبعید امام

شخصیت سیدهادی و تأثیر وی بر برادرش

شخصیت سیدهادی و تأثیر وی بر برادرش

‏من با آقای سیدهادی در اوایل دهه پنجاه از نزدیک آشنا شدم و فعالیتهایی را با هم آغاز‏‎ ‎


کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 304
‏کردیم اگرچه پیش از آن نیز وی را می شناختم منتها نمی دانستم که داماد آقای منتظری‏‎ ‎‏است و با ایشان ارتباط دارد. همکاری من با ایشان بیشتر در زمینه کارهای مبارزاتی‏‎ ‎‏از قبیل پخش و توزیع اعلامیه بود. ایشان خیلی زاهدانه زندگی می کرد و در مبارزه هم‏‎ ‎‏خیلی فعال و سختکوش بود و از انقلابیون فهمیده و پرکار و خیلی خوب به شمار می آمد‏‎ ‎‏و با راه و رسم مبارزه هم به خوبی آشنا بود. از نقاط قوّت و برجسته ایشان در این مسیر‏‎ ‎‏می توان از رازداری و خودنگهداری وی نام برد به طوری که اگر قرار بود از موضوعی تنها‏‎ ‎‏یک فرد مطلع شود نمی گذاشت شخص دیگری باخبر شود. ایشان به کار تشکیلاتی‏‎ ‎‏خیلی علاقه داشت به همین خاطر قبل از انقلاب به همراه عده ای از دوستانش به طور‏‎ ‎‏تشکیلاتی فعالیت سیاسی می کردند همچنان که بعد از انقلاب نیز تشکیلاتی کارکردن را‏‎ ‎‏ادامه داد. ایشان به خاطر مجموعۀ این خصوصیاتی که داشت مورد اعتماد و اطمینان‏‎ ‎‏آقای منتظری و مرحوم حاج احمد آقا و همه دوستانی که او را می شناختند و با وی‏‎ ‎‏همکاری می کردند بود و به جهت همین معتمد بودن مدت زیادی اداره بیت آقای‏‎ ‎‏منتظری به دست ایشان انجام می گرفت. به نظر من تنها نقطه ضعف سیدهادی خودبینی‏‎ ‎‏و خودپسندی بیش از حدش بود به طوری که گاهی من احساس می کردم ایشان در‏‎ ‎‏هیچ کس غیر از خودش فهم و شعوری نمی بیند و من معتقدم همین یک عیب که خیلی‏‎ ‎‏بزرگ و خطرناک هم هست باعث شد که ایشان و اعضای دیگر این گروه بخصوص‏‎ ‎‏برادرش که متأثر از ایشان بود مرتکب اشتباهاتی بشوند و موجب شوند که عده ای را با‏‎ ‎‏آقای منتظری دشمن کنند و خودمحوری فوق العاده اینها بتدریج موجب شد که مرحوم‏‎ ‎‏حاج احمد آقا و بعضی از مسئولین به اینها و بیت آقای منتظری بدگمان شوند و چنین‏‎ ‎‏تصور کنند که تمام کارهای آقای منتظری تحت تأثیر القائات سیدهادی و برادرش‏‎ ‎‏سیدمهدی است در حالی که من یقین دارم آقای منتظری حداقل بخشی از کارهای‏‎ ‎‏مهمش را تنها طبق نظر و تصمیم خودش و بدون مشورت با کسی انجام می دهد و دلیلم‏‎ ‎‏بر این نظر این است که خود سیدهادی یک بار پیش من از آقای منتظری گله کرد که‏‎ ‎‏ایشان برخی از امور را بدون اینکه حتی به ما بگوید انجام می دهد و از من خواست که در‏‎ ‎‏این خصوص با آقای منتظری صحبت کنم.‏


کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 305
‏     سیدهادی یک صفت ناپسند دیگر هم داشت و آن این بود که در تمام جلسات و‏‎ ‎‏ملاقاتهایی که مسئولین و مدیران کشور با آقای منتظری داشتند شرکت می کرد که من‏‎ ‎‏خیلی از این کارش بدم می آمد و یکی  ـ دو بار که خودم با آقای منتظری ملاقات داشتم‏‎ ‎‏به ایشان تذکر دادم که من می خواهم به طور خصوصی با آقا صحبت کنم و خواهش‏‎ ‎‏می کنم ما را تنها بگذارید.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 306